نواب نوشت . . . .
آرشیو
چکیده
متن
کتاب راهنمای حقایق، مانیفست فدائیان اسلام در مورد اندیشه این گروه و مسایل ایران و جهان در آن مقطع تاریخی است. نواب صفوی با نوشتن این کتاب سعی کرد شمول اندیشه خود در اسلام سیاسی را نشان دهد. این نکته در خور توجه است که عموم فعالین سیاسی و حتی متدینین سیاسی معتقد نبودند که میتوان بر مبنای اسلام و اندیشه اسلامی حکومت و کشور را اداره نمود1 و یا اگر در این بین جمعی نیز به حکومت اسلامی اعتقاد داشتند تحقق آن را ممکن نمیدانستند. لذا نوشتن این کتاب یک حرکت جدید بود که در بین مسلمانان و فعالان مذهبی دهه بیست و سی نمونه مشابه قابل توجهای نداشت.2 وجود این کتاب مطلب دیگری را نیز به خواننده خود و مورخین گوشزد میکند و آن اینکه فدائیان نسبت به همه امور کشور حساس و علاقهمند بودهاند و از بخشهای فرهنگی و علمی جامعه دوری نمیکردهاند.3 چاپ و انتشار کتاب راهنمای حقایق یک برنامه زیرزمینی و منسجم را میطلبید که شکلگیری آن و انجام موفقش، برگ برندهای برای فدائیان اسلام به شمار میرفت.4 فدائیان اسلام برای چاپ کتاب علاوه بر مشکل انتشار و توزیع مخفی آن با مسایل مادی نیز روبرو بودند5 و همین امر باعث تاخیر چندین ماهه در آماده شدن نهایی اثر شد. کتاب در تاریخ23/10/1329 به تیراژ ده هزار نسخه در تهران به چاپ و سراسر کشور ارسال شد.6 کتاب راهنمای حقایق پس از آن سه نوبت دیگر در خرداد سال 1332، دی ماه 71357 و دی ماه 1360 به چاپ رسید. بررسی نگارنده جهت تهیه این مقاله بر روی چاپ چهارم کتاب صورت گرفته است8 که توسط دفتر منشور برادری ارگان فدائیان اسلام چاپ شده است. پس از تکمیل یادداشتها، مطالب این چاپ با نسخه موجود در کتابخانه بنیاد دائرهالمعارف اسلامی(چاپ سال 1332) مطابقت داده شده است. نواب صفوی این کتاب را در بیست و یک روز نگاشت9 و پس از چندی برای چاپ آماده ساخت. کتاب ابتدا به شخصیتهای خارج از کشور ارسال گشت و سپس در سراسر کشور به جز تهران توزیع شد. در تهران از«پست ملی» به عنوان وسیله ارسال بستههای کتاب استفاده میشد.10 راهنمای حقایق تنها اثر مکتوب فدائیان اسلام نیست. خاطرات فدائیان که در مجله خواندنیها در سال 1334 چاپ میشده است و اعلامیهها و مصاحبههای شهید نواب صفوی که در سایر جراید سیاسی به ویژه نبرد ملت و منشور برادری به چاپ رسیده است11 نیز جزء آثار مکتوب فدائیان میباشد. اهمیت این اثر در آن است که به عنوان یک مانیفست و «نماینده کوچک حقایق جهان بزرگ» از سوی فدائیان مطرح شده است.
ترتیب مطالب
کتاب از سه بخش مجزا فراهم آمده است. نخستین بخش به مشکلات انسانها و جامعه بشری با تکیه بر مسایل ایران میپردازد. کتاب راهنمای حقایق در تقسیمبندی اولیه، مشکلات جوامع را به دو بخش عمیق و ظاهری تقسیم میکند. مشکلات عمیق و ریشهای بیشتر به مباحث نظری و انحرافات فکری انسانها باز میگردد و در بخش بعدی که عیوب ظاهری اجتماع آن هم در دو سطح فرهنگی و غیرفرهنگی بررسی میشود بیشتر معضلاتی مورد توجه قرار میگیرد که معلول دستاوردها و گرایشات فکری انسانهاست.12 شیوه نواب در بررسی و تقسیمبندی موضوعات و مشکلات، توجه او را به مسایل فکری و نظری نشان میدهد. او حتی در پردازش مسایل اقتصادی و سیاسی به منشاء فرهنگی امور توجه کرده است. احصاء مشکلات مختلف از سوی نواب، توجه وی به بی علت نبودن مسایل و مشکلات جامعه را نشان میدهد. قسمت دوم کتاب نواب صفوی، شامل شرح وظایف دستگاهها و نهادهای مختلف جامعه است. اگرچه در این بخش تفکیک کاملی بین مشکلات و راهکارهای اصلاحی صورت نگرفته ولی به طور مجمل نظرات اجرایی نواب در زمینههای مختلف بیان شده است.13 نواب در مسیر اصلاح جامعه دیدگاه خود را به سمت نهادهای مدنی(فرهنگی- مذهبی- اجتماعی) و نهادهای اداری و سیاسی(ادارهها و وزارتخانهها) متوجه کرده است و برای تغییر و تحول، به غیر از اندیشه کلی حاکم بر ذهن و روح خود و فدائیان اسلام، دو مسیر تقریبا متفاوت را ارائه نموده است. او در باب نهادهای مدنی با وسواسی قابل توجه و مناسب با احوال اجتماعی دهه سی شمسی به بررسی جزئیات امور پرداخته و در موارد قابل ملاحظهای به تفکیک جنبههای مختلف مسایل برپایه جنسیت، سن، سطح تحصیلات و حتی در مواقعی سطح طبقاتی14 اقدام میکند. وی علاوه بر این مسایل هر قشر و گروه را به طور مجزا بررسی نموده است. در زمینه ادارات و بخشهای دولتی نواب رویه متفاوتی در پیش میگیرد. او در مورد اسلامی شدن نظام اجرایی کشور تذکراتی داده است و مسایل هر بخش را مطابق مقتضیات کاری و شغلی و ویژگیهای مختلف جغرافیایی کشور، شرح میدهد. رعایت امانت و تقوا، ایجاد جو اعتماد بین کارگزاران دولت و مردم و دربار و بالعکس، انجام شعائر دینی، رعایت ظواهر اسلامی، فراهم کردن فرصت عرضه اندام متخصصین داخلی، ایجاد اشتغال، تقویت جنبههای کاربردی علوم و مطالب نظری، شایسته سالاری دینی و ملی و… از آن جملهاند. در هر بخش این تذکرات با در نظر گرفتن راهکارها و نکات مناسب همان اداره یا وزارتخانه به طور مفصل با کوشش برای ارائه طریق مناسب و موردی ذکر شده است. سومین قسمت کتاب در برگیرنده تذکرات، توضیحات، شواهد امثال، اتمام حجتها و تهدیدات فدائیان اسلام است. نواب این بخش را با بیان نظریه خود در باب مشروطه و سرنوشت آن چنین آغاز کرده است15 :«توجه به کتاب و عمل به نظرات او موجب رستگاری بشر و آبادانی ایران و جهان خواهد شد.»16 اشاره به راهکارهای کلی عمل به دستورات کتاب از طرق مختلف، بخش دیگری از قسمت آخر را تشکیل میدهد که بیشتر شامل بحثهای نظری در باب علل سرگردانی انسانهاست.17 نواب به طور مفصل به مسایل بین المللی توجه کرده و سیاستهای آرمانی خود درباره رفتار کشور در قبال قدرتهای جهانی را توضیح داده است.18
بخش کوچک دیگری از کتاب درباره نفت است19 و پس از آن او با ذکر دلایل، پیروزی حتمی تفکر خود در جهان متذکر میشود و با یادآوری سزای کسانی که دانسته به اسلام و کشور امام زمان خیانت میکنند سرنوشت ایشان را توضیح میدهد.20 توجه نواب در کتاب به حکومت و مباحث حکومتی از قسمتهای جالب این بخش است.21 بحث پایانی نواب در این بخش و در کل کتاب اشاره به افراد و نهادهایی است که از آنان انتظار اصلاح جامعه بشری انتظار میرود.22 نواب پس از آنکه به رادیو ایران به عنوان رسانه ملی آن زمان میپردازد23 کتابش را با عبارت زیر به پایان میرساند:« اللهم انصرنا علی اعدائک نصرا عزیزا عاجلا بمحمد و آل محمد صلواتک علیهم اجمعین. خدای توانا24 پشتیبان ماست، فدائیان اسلام.»25
پارادایم26 فکری- عملی فدائیان اسلام براساس مطالب کتاب راهنمای حقایق
نواب صفوی برای قانون احترام قایل بود و نظام خلقت را قانونمند میدانست.27 وی اعتقاد داشت زندگی انسان نیز مانند سایر موجودات، برنامه و قانون دارد.28 اسلام و قانون مورد نظر او یک نظام شرعی و شیعی دوازده امامی که اعتقاد به ولایت ائمه معصومین(علیهم السلام) و امام زمان(عج)29 و اجرای احکام شرع30 مهمترین مشخصات آن هستند. نویسنده در جای جای کتاب از تاییدات قرآنی بر نوشتههایش شاهد میآورد که این آیات نیز بیشتر در باب علّو مقام پارسایان31 و فتح و ظفر حزب الله32 میباشد. تاکید و توجه فدائیان به علوی بودن حکومت مورد نظرشان در خور توجه است و برهمین اساس کتاب رسما ایران را سرزمین آل محمد(صلی الله علیه واله) معرفی میکند.33 با عنایت به توجه خاص نواب به احکام اسلام، طبیعی است که او راه نجات بشر را فقط عمل به دستورات اسلامی بداند چراکه34 اگر به این توصیهها عمل نشود،«نفس» به عنوان منشاء درونی گمراهی در انسان رشد میکند و گناه و نابسامانی زیاد میشود.35 نویسنده در باب مقابله با نفسانیت که ریشه همه معضلات فردی و کشوری است،36 سه مرحله پیدرپی را طرح کرده است: 1- ایمان به حقایق اسلام و باور کردن درستی و نجات بخشی آن 2- تربیت فرد و جامعه براساس دستورات و تعالیم اسلامی 3- عمل به دستورات و احکام اجرایی اسلام که در گام آخر به طور خاص از آن به احکام و حدود نام برده میشود.37
نواب صفوی معتقد بود طی کردن هوشمندانه این سه مرحله، تک تک انسانها را در کشور رشد میدهد38 و ابتداییترین نتیجه آن جلوگیری از شیوع انواع فساد در جامعه است.39 این راه پیشنهادی اگرچه هموار نیست اما واضح و نوید بخش بشر است و سرپیچی از آن گمراهی به دنبال دارد.40 کتاب راهنمای حقایق مکاتب بشری را که در آن احکام اسلام رعایت نشده است محکوم به زوال میداند و در این مورد در آن آمده است:«مطلوب حقیقی بشر حقیقتی است که آن را گم کرده، همه جا آن را پیجویی میکند و نمیرسد زیرا همه چیز را با مطلوبش اشتباه میکند.»41
فدائیان معتقد بودند چون به دستورات خدا عمل میکنند، خداوند بنا به گفتهاش یار و پشتیبان آنهاست و پیروزی به ایشان تعلق دارد و اهداف ایشان که همانا نابودی غاصبین حکومت اسلامی و دشمنان اسلام است بالاخره روزی ولو به دست دیگران محقق خواهد شد42 و در آن زمان جهان رنگ صلح صالحانه و آزادی صالح را خواهد دید. فدائیان همواره مخالفت خود را با هرگونه آرامش و صلحی که براساس عدل و صلاح نباشد اعلام میکردند.43 در نظر آنان آزادی و آرامش به هر قیمت خوب نیست کما اینکه آزادی و انجام گسیختگی غربی به عنوان یکی از انواع رفاه و آسایش مد روز دنیای جدید بدون حضور خدا در زندگی مردم مطلوب نمیباشد44 چراکه در آن، قلبهای حقیقت جوی انسانی و یاد خدا نیست و به همین دلیل آرامش واقعی ندارد.45 نواب ضمن طرح مسایل فوق به چند امر اساسی دیگر نیز اشاره کرده است. این مطالب به عنوان بخشی از قواعد عملی و نظری او و به عبارت دیگر به عنوان قسمتی از پارادایم مورد قبول نواب برای حیات فردی و اجتماعی، از لابهلای سطرهای نوشتهاش قابل فهم است: او به عملی شدن راه خود ایمان داشت و قرائتهای مختلف از سعادتمندی به ویژه درباره جامعه را نمیپذیرفت. وی معتقد بود انسانها باید از راه درست و حقیقت پیروی کنند و این امر در صورت توجه به دستورات اخلاق اسلامی دست یافتنی است. نواب در همین بحثها به اهمیت حکومت و نقش آن در سقوط و صعود اخلاقی بشر به طور مفصل اشاره کرده است و به همین خاطر به طور رسمی از نابودی خائنین و دشمنان صحبت به میان میآورد. نوشته نواب سرشار از خود باوری فوقالعاده میباشد و این اعتماد به نفس که جنبه ملی هم دارد به سختی با تفکر مذهبیاش آمیخته است. نواب به کسانی که آرزو میکنند ایران سوئیس آسیا باشد میتازد و میگوید:«اینجا مملکت آل محمد است» و چنین کشوری با تعاریف اخلاقی خاص خود باید«بهشت جهان» باشد.46 کتاب راهنمای حقایق برای تعمیق اندیشه فدائیان، سابقه تفکر اسلام سیاسی در بین متدینین ایرانی به خصوص علمای مبارز را بیان میکند و میکوشد تاریخ اندیشهای را که آن هنگام، نواب منادی و مدافعاش بود، تبیین نماید و مشکلات و موانع موجود در برابر این خط فکری را تشریح کند. نواب به طور صریح از انحراف ریشهای مشروطه مینویسد47 و معتقد است در این پروژه تاریخی مردم فریب خوردند و هرچند در ابتدا به نام حمایت از اسلام و دفاع از حقوق خود قیام کردند ولی به علل مختلف نتیجه ملموس این نهضت اعدام شیخ فضل الله نوری شد. از نوشتههای کتاب احترام فدائیان و نویسنده کتاب به شهید شیخ فضل الله نوری به خوبی قابل فهم است.48 به نظر کتاب راهنمای حقایق مسیر مبارزه علمای سیاسی برای دست یافتن به حکومتی دینی با شهادت شعله اعتراض شیخ فضل الله نوری فروکش ننموده و این مقابله با سعی و تلاش و شهادت افرادی چون آیت الله آقا جمال اصفهانی، حاج آقا نورالله اصفهانی و مرحوم شهید سیدحسن مدرس ادامه یافت.49
نواب نسبت به غرب با عینک بدبینی تمام نگاه نمیکرد و همه چیز غرب را مذموم نمیدانست. او در بخش وظایف ارگانهای آموزشی به کرات از لزوم بومی کردن صنعت و تکنولوژی غرب صحبت کرده50 و با اشارهای گذرا به ژاپن و رشد خوب آن معتقد است ما باید مانند آن کشور مفاهیم تمدن و ترقی را اخذ کنیم ولی نباید فقط به ظواهر قناعت نماییم.51 نویسنده در ادامه از روشنفکران ایرانی گله کرده است که آنها با دیدن ظاهر رنگین دنیا، خود را باختهاند و خدا را فراموش کردهاند.52 نواب مظاهر زندگی زیبای غربی را توصیف کرده و معتقد است ظاهر و لباسهای زیبا اما فاسد پیکره تمدن غربی، این جماعت(روشنفکران) را فریفته است.53
نواب به مساله سرمایههای کشور بسیار حساس بوده، به خصوص به مقوله منابع زیرزمینی- بحث داغ آن روز- توجه خاص نشان داده است. در این زمینه وی معتقد بود همه منابع زیرزمینی کشور به ویژه نفت باید ملی شوند.54
به نظر میرسد با مطالعه سطور بالا، چارچوب و پارادایم فکری نواب تا حدودی مشخص شود؛ او کوشیده است مفاهیم اعتقادی اسلام را در امور اجتماعی پیاده کند و پاسخ سوالها و نیازهای جامعه را از اسلام بگیرد و مبانی نظری اسلام را در قالبی روز آمد مطرح نماید.
مباحث مهم کتاب
زنان، دربار، روحانیت
نواب در کتاب خود خیلی زود به سراغ مسایل زنان میرود.55 نواب معتقد است مهمترین و بهترین کار زنان مادری است56 و این امر نیازمند مجموعهای منسجم از آموزشها، خلقیات و مهارتهاست، لذا در کنار مادری برای آن دسته از بانوان که از امکانات بیشتری برخوردارند وظایف دیگری نیز برای گسترش فنون و مهارتهای مربوط به زنان و خانواده مقرر کرده است: 1- تربیت دختران و بانوان به منظور رواج اخلاق و آموزش امور لازم برای خانمها57 2- ایجاد امکان تحصیل در هر رشته تا هر سطح برای زنانی که میتوانند درس بخوانند.58 3- در صورتی که خانمی به هر دلیل میبایست در محیط کاری غیرزنانه فعالیت نماید، وزارت کار و اقتصاد موظف است در وزارتخانهها یا کارخانهها، محیطهای پوشیده و مناسب برای ایشان فراهم آورد تا ضمن کار راحت و آسوده باشند و امکان فساد نیز کم شود.59
نواب معتقد است باید به بانوان توان مدیریت داد تا بتوانند کارها را آنچنان که باید در محیطهایی که تعداد زنان زیاد است سرپرستی و اداره نمایند.60 این مساله که نواب پیشنهاد مدیریت خانمها را ارائه کرده است از وسعت دید او حکایت دارد. در آن زمان دختران مذهبی به سختی میتوانستند به مدرسه بروند چه برسد به اینکه در امور دیگر جامعه مدیریت کنند. نواب جامعه و مسولان را از بیبند و باری زنان در جامعه به ویژه محیط کار بر حذر میدارد و برای عریانی زنان، بی حجابی و بی اخلاقی ایشان دو معلول ذکر میکند: 1- در محیط کاری که مردان و زنان با نیات غیر درست مشغول کار باشند، قسمتی از توجه روانی و ذهنی افراد از کار و خلاقیت به مسایل بیارزش جنسی کشانیده میشود و بدین شکل نیروی کار هرز میرود و اقتصاد و جامعه لطمه میخورند.61 2- در شرایط نامساعد اخلاقی، بنیان خانواده زن و مرد شاغل در بیرون سست میشود و تشدید و گسترش این وضعیت موجب افزایش آمار طلاق خواهد شد. نواب برای شناساندن اثرات نامطلوب بیبند و باری در محیط جامعه به تبیین موضوع طلاق، عوارض و آثار نامطلوب آن پرداخته و نتایج منفی آن را برای خانواده و کل جامعه تشریح میکند.62
دربار
نواب با لحنی تند به نقد وزارت دربار و نهاد سلطنت پرداخته است ولی با اصل سلطنت مخالفت رسمی نمیکند. شاه در اندیشه او مانند پدر خانواده است63 و همانگونه که پدر در خانواده وظایفی دارد، شاه نیز در مملکت کارهای مهمی بر دوش دارد.64 مقام سلطنت باید بر خانواده خود و رفتار و داراییهای مملکت و خانواده خویش(که همان مردم کشورند) نظارت دقیق و طولانی مدت داشته باشد.65
اگرچه در کتاب راهنمای حقایق وجود نهاد سلطنت و وزارت دربار نفی و طرد نشده است66 ولی نقش شاه و شخص سلطان کشور مورد سختترین اتهامات قرار گرفتهاند. نواب معتقد است اطرافیان چاپلوس تیشه به ریشه حکومت شاه میزنند67 و او را چون عروسکی با فراهم آوردن خانمهای عروسک مآب بازی میدهند.68 او شاه را به طور رسمی تهدید میکند و در بحثهای اولیه مربوط به محمدرضا شاه، وی را از سرنوشت پدرانی که به خاطر غفلت و سهل انگاری و سوء مدیریت از خانه بیرون میشوند میهراساند69 و در مرحله بعد و در قسمتهای دیگر کتاب غیرقانونی بودن سلطنت محمدرضا را اعلام میکند.70 استدلال نواب برای غیرقانونی بودن حکومت شاه، ساده و صریح است. او میگوید:«در ایران اسلامی قانون اساسی براساس تعالیم اسلام تدوین شده است، حال که شاه به قانون و اسلام عمل نمیکند؛ نه قانونی و نه اسلامی است.»71 سلطان غیرقانونی مستوجب سرنگونی و توبیخ است و با این استدلال نواب سرنگون کردن او را به عنوان حقی برای غیرتمندان جامعه محفوظ میداند.72 فدائیان با این سوال مواجهاند که چرا با اینکه ادعای حذف و تنبیه شاه را دارند، هنوز شاه بر مسند امور تکیه زده است؟ چرا فدائیان با وجود چند اقدام ترور هنوز موفق به سرنگونی فرد اول کشور نشدهاند؟ نواب درباره چرایی و چگونگی این امر دلایل زیر را برمیشمارد:73 1- نگرانی از هدر رفتن خون مسلمانان در پی درگیری مردم با دربار و نیروهای آن 2- احتمال سود بردن بعضی افراد سودجو74 و ایجاد شورشهای محلی و بدتر شدن اوضاع سیاسی کشور 3- نگرانی از بی نظمی عمومی پس از انجام چنین کاری. احتمال داده میشود دلایل سهگانه فوق بیشتر جنبه توجیه یا صبغه حفظ اندک روابط موجود بین دولت و فدائیان را داشته باشد و یا شاید به منظور انحراف اذهان از نیات ایشان طرح شده باشد چراکه در تاریخ17/2/1329 به هنگام تشییع جنازه رضاخان در تهران نواب طبق خاطرات خود در مجله خواندنیها75 قصد داشته است شخصا شاه را ترور نماید که توسط دوستانش در منزل آقای کرباسچیان برای سالم ماندن از تبعات این اقدام زندانی میشود و در نهایت این نیت محقق نمیگردد. به این ترتیب چنانکه برمیآید طبق متن کتاب، نواب با سلطنت طبق احکام اسلام مخالف نبود اما با مصداق آن سر ستیز داشته و اعمال آن را مغایر شرع میدانست. به همین دلیل مرحوم نواب صفوی در بکارگیری روش متداول فدائیان که همان ترور مقدس بوده است در مورد شاه کمی تردید و مکث نموده است تا حجت بر او و بقیه نیروهای مسلمان تمام شود و شخصیت محمدرضا بیشتر به مردم شناسانده شود.
حوزه های علمیه، مراجع و علما
امور درسی
نواب معتقد بود در حوزههای علمیه باید درسهای عمومی و فقه از یکدیگر جدا شوند؛76 او برای درسهای عمومی کاربردی تبلیغی قایل بود و برای فقه چنین خاصیتی را برنمیشمرد.77 به نظر وی تفسیر، علوم قرآنی، تاریخ اسلام، حدیث و… بیشتر در تقویت ایمان طلاب جوان موثر هستند و باید به آنها بهای بیشتری داد.78
امور اقتصادی و رفاهی
نواب بدون آنکه سیستمی برای اداره امور حوزه پیشنهاد کند، بر مسایلی تکیه نمود که نیازمند نهادهای متمرکز و واحد است. او به شدت بر رسیدگی به امور رفاهی مدارس علمیه تاکید داشت79 و به همین منظور با اشاره به املاک، دارائیها و اوقاف این حوزه ها، لزوم رسیدگی به اوضاع مالی و نحوه اداره کردن آنها را بیان کرده است.80 به نظر نواب این کار باعث میشود که دارائیها به طور کلی و صحیح جمع و اداره شود تا بتوان با آنها به فعالیتهای تجاری برای کسب درآمد بیشتر برای حوزهها دست یافت.81
نواب و بازرسی حوزهها: در کتاب راهنمای حقایق نسبت به انحرافات علما و حوزهها حساسیت زیادی نشان داده شده است.82 نویسنده با ارائه دستورالعملهای مختلف کوشیده است امکان بروز انحراف و اشتباه در حوزهها را کم نماید. نواب با اعلام مخالفت خود با روحانی نماها، از بزرگان حوزه تقاضا کرد تا این جماعت را شناسایی و از حوزه علمیه بیرون نمایند.83 اگر این کار صورت میگرفت به نظر نواب سه بهره مهم نصیب حوزهها میشد. 1- دین لطمه نمیدید 2- روحانیت میتوانست بدون دغدغه و مشکل به وظیفه خود عمل کند 3- ارج و منزلت علما بیشتر میشد.84 کتاب راهنمای حقایق به مبلغین و نقش آنها در ترویج دین اشاره دارد و خواهان امتحان گرفتن از ایشان در زمینههای لازم جهت صدور مجوز تبلیغ برای روحانیون است.85 نواب معتقد بود پس از آن نیز سیستم، ایشان را رها نمیکند و با بازرسیهای مستمر بر رفتار و اقوال این گروه نظارت خود را ادامه خواهد داد.86 علاوه بر این نویسنده معتقد است هرکسی که داعیه تبلیغ داشت نمیتوان در هر جا بیان هر چیز برای هر قشر و گروه که خود او یا ایشان خواستند بپردازد.87 نواب بدون بیان اولویتها و ملاک رجحان مبلغین با نام بردن از ردههای مختلف واعظ، روضهخوان88 و مداح معتقد است هرکدام از این گروهها باید به کاری خاص اشتغال داشته باشند و همه آنها باید در نظامی ویژه، به دانش افزایی در قالب کلاسهای مدون و منضبط شبانه بپردازند.89 نویسنده با اعتراض به آسان بودن پوشیدن لباس روحانیت برای همگان، حوزهها را به سختگیری در صدور اجازه پوشیدن لباس فرا میخواند90 و درخواست میکند نهاد ریاستی دین بر اقوال و رفتار و مناسک دستههای سینهزنی و هیاتهای عزاداری نظارت دقیقی اعمال کند و مانع بروز رفتارهای نامناسب شود.91 نواب در بخش دیگری از کتاب به علمای طراز اول92 به شدت حمله میکند.«شما که همه وجودتان از برکت اسلام است»93 این آغاز عبارتی است که او خطاب به علما نوشته است و گله نموده است که چرا ایشان از رواج و بروز منکرات جلوگیری نمیکنند.94 او علما را به مقابله با جریان فرهنگی تغییر لباس جامعه فرا میخواند و همگان را دعوت میکند تا با جعل قوانین خلاف اسلام و بدعتگزاری مقابله نمایند.95 نواب در کلامی تندتر و صریحتر و در آستانه توجه به مسایل سیاسی حوزهها مینویسد«عالمانی که بر مسند پیامبر به دشمن کمک کنند و با دلسوختگان بد رفتاری کنند از سگ بدتر هستند»96 در پایان او برای بسط ید علمای دلسوز دعا کرده،97 برای نشان دادن عالم ایدهآل مورد نظر خود از چند عالم مجاهد از جمله98 شیخ فضل الله نوری، سیدحسن مدرس حاج آقا حسین قمی یاد میکند.
فرهنگ و اجتماع99
نواب در کتابش برای بخش فرهنگ و اجتماع100 دو وظیفه مشخص کرده است: 1- تربیت فرد و جامعه در سایه پروش فضایل101 2- آموزش با هدف رفع حوائج افراد و جامعه.102 در بْعد نخست امور اجتماعی و فرهنگی مورد توجه او قرار گرفته است و نواب از ضعف امور اجتماعی و پرورشی شکایت کرده و دو معضل عمده را در نارسائیهای اجتماعی برمیشمارد: الف- در بخش فرهنگی- اجتماعی او با توصیف و گلایه از وضعیت رمانها، سینما، تئاتر، اشعار، ترانهها و موسیقی، پیامدهای تداوم این حالت خطرناک را شرح داده است.103 ب- در دومین بخش از امور فرهنگی او به مطالب عمقیتر و ریشهایتر پرداخته است و با بیان معضلات اخلاقی جامعه در اثر رواج دروغ، رشوه، فساد اخلاقی و بیاعتمادی مردم نسبت به یکدیگر را بزرگترین مشکل جامعه ایرانی میداند که به نظر او متلاشی شدن بدنه اجتماع و در پی آن اضمحلال و فروپاشی حاکمیت از جمله تبعات آن است.104 نویسنده کتاب برای برطرف ساختن نارسائیهای اجتماع از دو سطح راهحل کمک گرفته است. او ابتدا چند راهکار عملی، فرهنگی و اجتماعی را که جامعه باید به طور عمومی آنها را سرلوحه برنامههای کلان خود قرار دهد، مشخص ساخته و سپس به تعریف وظایف و دستورالعمل نهادهای اجتماعی و فرهنگی کشور پرداخته است.
راهکارهای پیشنهادی نواب برای اصلاح مسایل اجتماعی
1- تقویت روحیه امانتداری و دوستی و اعتماد عمومی:105 نواب برلزوم وجود حس اعتماد بین مردم و دولت بسیار تکیه کرده و آن را ضامن بقای جامعه میداند و برای کسب آن نیز پیشنهادهایی ارائه میدهد. به نظر وی اگر دولت در امور درآمدزا که جنبههای وصول مالی دارد عمل نماید و دست واسطهها را کوتاه کند مردم اعتماد بیشتری نسبت به دولت خواهند نمود.106 و همچنین اگر دولت اموالی که حیف و میل شده است را بازگرداند و آنها را مشخص کند گامی مهم در جهت جذب نظر مردم به دولت برداشته میشود107 و اعتماد آنها به یکدیگر نیز افزایش مییابد.
2- افزایش ارتباط خارجی: نواب در این قسمت برای گسترش عرضه فرهنگ و تبادل نظرهای فرهنگی سه پیشنهاد ارائه میدهد؛ الف- ارتباط با مسلمانان سایر کشورهای دنیا ب- کار برروی مشکلات فرهنگی و اجتماعی غرب و برنامهریزی برای جلوگیری از تکرار آنها در کشورمان ج- وارد نمودن علوم جدید از دیگر کشورها. او در این بحث تاکید دارد که قبل از تلاش برای وارد نمودن علم، میبایست نیازهای کشور شناسایی شود و براساس نیازها به واردات علم اقدام کنیم،108 تا مجبور نشویم براساس علومی که ناخودآگاه به کشورمان راه پیدا کرده، اصول اجتماعی خود را تغییر دهیم. او تذکر داده است در همه جنبههای علمی باید امور اخلاقی و اسلامی رعایت شود.109
3- توجه خاص به شعائر مذهبی: نواب توجه به احکام و ظواهر اسلامی را یک گام به جلو در مسیر متعادل نمودن فضای فرهنگی کشور معرفی میکند. به نظر او نصب پرچم،110 برقراری نماز جماعت در ادارات و مدارس توسط روحانیون یا متدینین غیر روحانی111 حتی در دربار112 موجب تقویت اخلاق فردی و جمعی انسانها میشود که از این طریق چشم و دل مردم با نمادهای مذهبی مانوس شده و مقدمات کار فرهنگی عمیقتر و فردیتر فراهم میگردد.
4- برقراری سیستم قرض الحسنه و اعانه:113 آنچه مورد نظر نواب است امروزه بیشتر به شکل شرکتهای بیمه مشاهده میشود. نواب به دنبال طرحی است که افراد جامعه در صورت هرگونه گرفتاری مالی بتوانند از یک منبع مالی پول دریافت نمایند و این هزینهها بیشتر به شکل مستمری باشد.114 ازدواج، تولد فرزند، تحصیل(چه مدرسه و چه در دانشگاه) و… اموری هستند که براساس کتاب راهنمای حقایق، دولت باید به خاطر تامین هزینه آنها از صندوقهایی به مردم کمک مالی نماید.115
نهادها و سازمانهای فرهنگی و اجتماعی116
1- ساماندهی امور کتاب: نواب برای کتاب و کتابخوانی ارزش زیاد قایل است و در همین راستا برای سازمان متولی امور کتاب سه وظیفه را مشخص میکند: 1- چاپ زیاد و ارزان کتبی که لازم است عموم مردم از معارف آن بهرهمند شوند. 2- جمع آوری آثار خطی و مکتوب علمای مسلمین در رشتههای مختلف از سراسر جهان و نگهداری و خدمات دهی آنها به طالبان علم. 3- تشکیل کتابخانههای کوچک و عمومی در شهرهای مختلف کشور برای استفاده مردم. 117
2- ساماندهی امور محتاجان جامعه: او با تقسیمبندی محتاجان برای هر قشر سازمانی را مسئول کرده است. 118 این تفکیک شامل مسایل سنّی هم میشود. نواب برای کودکان محتاج به دستگاه خاصی مسئولیت میدهد که موظف است بر امور تحصیلی و اخلاقی آنها جدا از محیط بزرگسالان نظارت و کنترل داشته باشد.
3- رادیو: نواب رادیو را رسانهای همگانی میداند که میبایست 119 به بیان مطالبی بپردازد که خصوصیات زیر را دارا باشد: 1- به درد اقشار مختلف جامعه بخورد و برای اصناف و گروههای مختلف مردم مطالب مفید داشته باشد. 2- مسایل و مشکلات گروههای گوناگون مردم 120 را بررسی نماید.
در کنار اینگونه برنامهها، مسئولین رادیو نباید در پخش برنامههای اعتقادی و اسلامی به خصوص هنگام اذان کوتاهی نمایند.121 رادیو باید دقت نماید مطالب آن مغایر شأن و عظمت کشور نبوده و جزء صحبتهای بیهوده نباشد. او به پخش موسیقی و برنامههای بی ارزش که آنها را « بازیگری» مینامد انتقاد کرده و از مدیران رادیو خواسته است مردم را با حقوق بشر122و اندیشه دانشمندان بزرگ اسلامی آشنا سازند.123
4- جراید: عموم مردم باید بتوانند اندیشه خود را از طریق روزنامهنگاری منتشر نمایند.124 ولی بنا به مصالح مختلف هر کس نمیتواند به هر شکل به این حرفه بپردازد:125 اموری که باید در هنگام اعطاء مجوز روزنامه به افراد مطرح شود تا از بیان آنها جلوگیری کنند به شرح زیر است: مسایل امنیتی کشور، امور غیر اخلاقی، مسایل روانی،126 غرض ورزیهای شخصی، بیادبی و بیاحترامی. مسایل ضد اسلامی و دینی، امور بیپایه و بدون استدلال.
5- سینما: او سینما را طرد و محکوم نکرده؛ ولی به سینمای آن روز به شدت تاخته و از وضعیت فساد آلود سینماها انتقاد مینماید واز اینکه آنجا به تفریحگاه زنان و مردان بیبند وبار تبدیل شده است شکایت مینماید.127 دیدگاه نواب در باب مقوله سینما به همین جا ختم نمیشود و برای بهبود وضعیت آن راهحلهای زیر را درباره وضع سوژه فیلمهای سینما ارائه داده است؛ به نظر نویسنده پرداختن به سوژههای اخلاقی، تاریخ اسلام، جنگهای مسلمین، امور تربیتی و روانی، 128 مسایل مربوط به تفریحات سالم و موضوعات علمی 129 به جای سوژههای غیر اخلاقی میتواند به رشد فرهنگی جامعه کمک کند. آنچه باید به آن توجه کرد این است که چنین پیشنهادهایی در زمانی از سوی یک روحانی جوان ارائه شد که مقوله امور کمک آموزشی و بهرهگیری از رسانهها برای تبلیغ اخلاق و علم در خاورمیانه اصولا مطرح نبود و فقط معدود فیلمهایی توسط خارجیان در قالب اصل چهار ترومن برای نمایش مسایل بهداشتی در برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران تهیه شده بود.
آخرین نکته شایان توجه از نخستین مجموعه نظرات نواب در باب فرهنگ و اجتماع(مباحث تربیتی) دیدگاه او در مقوله روشنفکری است. نویسنده، روشنفکران را به فراموش کردن خدا و جذب ظاهر رنگین غرب شدن متهم ساخته130 و آرزو کرده که ای کاش کشورش مانند ژاپن به جای ظواهر به مفاهیم تمدنی و اسباب ترقی غربی پرداخته بود.131 دومین وظیفه نهادهای فرهنگی و اجتماعی رسیدگی به امور تحصیلی جامعه است. نظام آموزشی در کتاب راهنمای حقایق به سه قسمت دبستان، دبیرستان و دانشگاه تقسیم شده است. در بخش مسایل دوره دبستان، او ابتدا به مسایل تربیتی و اخلاقی توجه میکند. گسترش نگاه دینی و اخلاقی در کتابهای درسی مهمترین دغدغه خاطر نواب است.132 او بر گزینش دقیق معلمین تاکید133 میکند، چراکه در نظر وی معلمی کار حساس است که هرکس صلاحیت پرداختن به آن را ندارد. نواب با حساسیت فراوان خواستار اجرای نظام تربیت معلم میگردد.134 کتاب راهنمای حقایق خواستار تقلیل سنوات تحصیل دبستان به پنج سال است به طوری که فقط دروس عمومی در آن تدریس شود.135 همچنین نویسنده بر اهمیت آموزش کودکان تاکید کرده و از دولت خواسته است نظام آموزش و پرورش کشور را به گونهای سازمان دهد که تمام اطفال واجب التعلیم کشور از نعمت سواد بهرهمند شوند.136 نواب صفوی در توضیح اضافه نموده است که در گسترش سطح سواد نباید از زور بهره گرفت چراکه در امور فرهنگی باید تفهیم و تفاهم اساس برنامه باشد.137 همچنین در بخش دبیرستان پیشنهاد میشود که فقط دروس اختصاصی تعلیم داده شود.138 به نظر نواب به هیچ وجه نباید معلمین غیر همجنس در کلاسهای درس حضور یابند139 و کتابهای درسی حتما باید از مطالب غیرعلمی و نامطلوب و خرافی پاکسازی شود.140 نواب معتقد است دانش آموزان دبیرستانی باید نصف روز به فراگیری دروس نظری بپردازند و مابقی ساعات به آزمایش و کار عملی مربوط به مطالعات پیشین مشغول باشند.141 او در کتاب خود نوشته است جامعه در صورتی از علم بهره میبرد که زمینههای استفاده علمی از دانش فراهم باشد142 و اگر اینگونه شد دانش آموزان خواهند توانست در صورت عدم موفقیت در ورود به دانشگاه به شغلی متناسب با جنبههای علمی دروس دبیرستان، برای امرار معاش دست یابند.143
در مورد دانشگاه نواب با نگاهی خاص به تبیین اهمیت جایگاه آن در جامعه پرداخته و با وجود آنکه هنوز عمر دانشگاه در کشورمان به دو دهه نرسیده بود به تصدی آن که در اختیار گروههای روشنفکری و بعضا وابسته به دربار و جریانهای غربگرا، اشاره میکند. نواب معتقد است که رمز خودکفایی صنعتی کشور در استقلال و قوت دانشگاه نهفته است و به همین جهت باید دانشگاهها محیطی سالم و قوی باشند که دانشجویان کشور فارغ از مسایل غیرعلمی و نفسانی به مطالعه و کار علمی بپردازند.144
وظایف اجزای اجرایی دولت
نواب پس از ذکر مشکلات ریشهای جامعه و بررسی امور فرهنگی کشور وظایف اجزای دولت را نیز مشخص میکند. در اینجا برای رعایت اختصار به ذکر فهرست وظایف هر بخش اکتفا میکنیم.
الف- وزارت کشور و وزارت دادگستری
1- برپایی نماز جمعه در تمام شهرها145 2- برپایی نماز جماعت در تمام ادارات146 3- تعطیلی فاحشه خانهها،147 شیرهکش خانهها، مشروب فروشیها148 4- برخورد با پدیده بیحجابی149 5- جدا سازی زنان و مردان در اماکن عمومی150 6- تشکیل دارالمساکین و دارالمجانین151 7- تنظیم سیستم مناسب جمع آوری صدقات152 8- طراحی راهکار و سازمان مشخص ازدواج موقت153 9- عادلانه نمودن عوارض مختلف کشور154 10- کمک به ایجاد اشتغال همراه با فراهم ساختن امکانات رفاهی مناسب155 11- شکلدهی سیستم آب آشامیدنی سالم کشور 12- تهیه زیاد و مناسب مواد غذایی ارزان قیمت156 13- جمعآوری دستفروشها از سطح خیابانهای شهر157 14- افزایش برقرسانی به سراسر کشور158 15- طراحی و اجرای وضع مناسب برای آمار مختلف در کشور159 16- طراحی لباس ایرانی به جای لباس غربی160
در مورد وضعیت زندانها نیز نواب تکیه کرده است که سیستم زندان باید به گونهای باشد که امکان اشاعه و گسترش فساد و آموختههای غلط در آن به وجود نیاید161 و در آنجا حدود الهی اجرا شود.162 او همچنین تاکید دارد که زندانیان سیاسی از محکومین عادی جدا باشند.163 از دیگر مسایلی که در باب زندان و مساله قضا طرح شده است بحث لزوم دانش فقهی قضات، پاکدامنی ایشان و سرعت بالای رسیدگی به پروندههای موجود در دادگستری است.164 به نظر نواب همه افراد و اقشار باید به طور یکسان در برابر دستگاه قضایی حاضر شوند165 و اگر در مواجهه با موارد مهم قضات دچار لغزش شدند حتما به پرونده ایشان رسیدگی شود.166 از دیگر انتقادات نواب از سیستم قضایی کشور بیسامانی دفاتر ازدواج و طلاق167 و وجود پروندههای قدیمی مفتوح در دادگاههای کشور است168 که باید خیلی زود به اوضاع نابسامان این قسمتها رسیدگی شود.
در کتاب راهنمای حقایق برای جلوگیری از تخلفات کارمندان و مسئولین ادارات طرح سیستم بازرسی عملکرد کارمندان دولت ارائه شده است که در آن همه افراد169 در همه اجزاء دولت حتی دربار مورد بازرسی و نظارت قرار میگیرند.170
وزارت دارایی
1- ایجاد تسهیلات برای تولید و فروش محصولات داخلی به منظور ترویج مصرف اقلام ساخت داخل و گسترش مصرف آنها در کشور171 2- راه اندازی بانکهای بدون ربا با سیستم قرض الحسنه172 3- اعطای تسهیلات و امتیازات ویژه برای وزارتخانههای کشاورزی و پیشه و هنر برای ایجاد اشتغال بیشتر و راهاندازی کارخانهها173 4- تلاش فرهنگی به منظور رواج فرهنگ قناعت و صرفهجویی174 5- تلاش برای پایین آوردن سطح مخارج زندگی175 6- برقراری هزینه عادلانه برای غیرمسلمانان و خراج درست عموم مردم کشور176 7- سازمان دادن به شکل گرفتن خمس و زکات177 8- ضرب سکه به نام امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف) و نه به نام حاکم وقت178 9- تنظیم امور معیشت مرزنشینان و شکل دادن به داد و ستد مرکزی کشور179 10- تغییر سیستم حقوق براساس سختی کار و نه براساس پست و منصب180 11- تهیه نان خوب در سراسر کشور و مبارزه با پدیده قاچاق غلات به خارج181
نواب در بخشی از مسایل اجتماعی و اقتصادی مورد نظر خود به فقر اشاره نموده است و با یادآوری عوارض گسترش فقر در جامعه، اصلیترین نتیجه فقر را از کار افتادگی نظام اجتماع ذکر نموده و معتقد است جامعه نظام موجود خود را در آن صورت از دست خواهد داد.182
وزارت خارجه و امور بین الملل
بحث مهم نواب صفوی در کتاب راهنمای حقایق ارتباط با جهان خارج و مساله جدا کردن ملتها از دولتها در سیاستگذاریهاست. تکیه او بیشتر بر جدا سازی دولت و ملتهایی است که کشور ما با دولت آنها روابط خوب ندارد و نباید روابط عالی داشته باشد.183
نواب به شعار صلح دوستی روسها اشاره کرده و آن را حربهای کهنه معرفی مینماید که توسط آنها مطرح شده است تا انسانهای گریزان از غرب و اعمال غربی را به سمت خود جلب نمایند.184 در عین حال توصیه کرده است ایران در قبال روسیه باید سیاستی مستقل اخذ نماید و به خاطر نظرات و منافع انگلستان و آمریکا با روسیه به دشمنی نپردازد و منافع خود را به خطر نیندازد.185 او مردم و دولتمردان را از فریب آمریکاییان میهراساند و معتقد است دروغ بودن آمریکا و سیاستهایش زودتر از سایر رقبای او آشکار میشود186 چراکه آمریکا به فریفتن سایر ملل جهان با وعدههای پوچ مشغول است187 و این حقه زود برملا میشود. نواب حتی از این وضعیت برای خود مردم آن کشور ابراز تاسف کرده و مینویسد:«خدا عاقبت آمریکا را به خیر کند.»188 در ادامه بحث سیاست قدرتهای بزرگ خارجی، نویسنده به عمال داخلی آنها توجه نموده و نوشته است بعضی روزنامهها آتش بیار معرکه رقابتها و تضادها هستند.189
نواب در باب سازمان وزارت خارجه به لزوم تخصصی بودن دانش این بخش اشاره نموده است190 و از مسئولین خواسته است در انتخاب دیپلماتهای کشور شروط ایمان و شرافت و اصالت خانوادگی را رعایت کنند.191 نواب به نظام حاکم به خاطر اشتباه در فهم واژه شریف اعتراض کرده و میگوید:« اشراف پولدار که بیشتر به عنوان انسانهای شریف مطرح هستند به خاطر بیدینی و حرام خواری شریف نیستند و192 به همین جهت به مملکت و دین خود خیانت میکنند.»193 نواب در ادامه به رفت و آمدهای خارجی دست گذاشته و آن را مهم شمرده است. وی میگوید خارجیان که به ایران میآیند و ایرانیانی که به خارج میروند از دو حیث باید تحت مراقبت قرار گیرند.194 1- خیانت به ایران 2- اعمال نامشروع. نویسنده در نهایت تکیه نموده است که وزارت خارجه فقط موظف به انجام امور دیپلماتیک نیست بلکه انجام تبلیغات اسلامی در خارج از کشور نیز برعهده آن است.195
وزارت بهداری
اموری که نویسنده در این زمینه اشاره کرده است به قرار زیر است:
1- آموزش امور پزشکی از دوران دبیرستان در مدارس تعلیمات پزشکی.196
2- تربیت اخلاقی و دینی پزشکان و آشنا ساختن ایشان با اخلاق پزشکی.197
3- تاکید بر بهداشت به عنوان پایه علم پزشکی و گسترش و تبلیغ با استفاده از جراید و رادیو.198
4- کوشش جهت ساخت انواع دارو در داخل کشور.199
5- تجهیز بیمارستانها به وسایل مدرن پزشکی.200
6- تاسیس بیمارستانهای خاص برای امراض و بیماران خاص.201
وزارت پیشه و هنر
1- تشویق صنعتگران با فراهم نمودن امکانات نوآوری و خلاقیت و در نهایت خودکفایی.202
2- تشویق صنایع دستی کشور و رونق بخشیدن به آن.203
3- گسترش صنایع ذوب فلز و فلزی با عنایت به گستردگی منابع معدنی کشور و به دنبال آن تقویت صنایع مهماتسازی.204
4- ایجاد مدارس علوم صنعتی.205
5- برنامهریزی برای گسترش اشتغال در بخش صنعت، پیشه و هنر.206
وزارت پست و تلگراف و تلفن
1- تسریع در امر پست.207
2- گسترش خدمات این وزارتخانه به دهات و قصبات.208
3- تعجیل در امر واگذاری خطوط تلفن به مردم.209
4- مکانیزه کردن پست با راه اندازی پست هوایی و پستهای سریع زمینی.210
وزارت راه
1- اهتمام جدی به راهسازی و ترمیم راهها.211
2- ریلگذاری راه آهن در تمام قسمتهای کشور خصوصا در مرزهای شرقی و غربی.212
3- تقویت و گسترش ناوگان هواپیمایی کشور.213
4- طراحی مکانیزم مناسب برای استفاده از ظرفیت حمل و نقل دریاچه خزر و خلیج فارس.214
وزارت کشاورزی
1- تعلیم معلومات کشاورزی در روستاها از کودکی.215
2- ایجاد زمینه آموزشهای کشاورزی به مردم هر منطقه فراخور محصول آن تعلیم.216
3- اصلاح سیستم آبرسانی کشور.217
4- تاکید بر تلاش برای دستیابی به خودکفایی کشاورزی.218
وزارت جنگ
1- دقت در گزینش افسران از حیث امور اخلاقی و خانوادگی و لزوم تربیت مناسب ایشان.219
2- تقویت همه جانبه نظامی کشور.220
3- تقلیل زمان خدمت سربازی به یک سال و تغییر محتوای آموزشهای مختلف خدمات زیر پرچم از امور نظامی به مسایل نظامی و تربیتی سربازان ایرانی.221
4- نوسازی آموزشهای نظامی افسران و سربازان.222
5- تامین مالی سربازان عیالوار یا متکفل.223
6- سرمایه گذاری و برنامهریزی برای تبلیغات روانی و جنگی.224
مجلس شورای ملی
1- برگزاری انتخابات کاملا آزاد در کشور.225
2- اعلام لغو قوانین مغایر شرع و قانون اساسی مصوب مجلس از ابتدا تا اکنون.226
3- تحت نظارت درآمدن مجلس توسط علما و فقها به منظور تطبیق برنامههای مصوب مجلس با شرع.227
4- به کارگیری ابزارهای علمی و عملی برای تقویت بنیه برنامههای پیشنهادی و مصوب.228
مسئولین نجات مردم
نواب پس از پایان بیان مشکلات اجتماع و شرح وظایف دستگاههای مختلف، نگاه خود را متوجه متولیان امور جامعه مینماید و از پادشاهان و روسای کشورها، سفرای کشورها، رادیوها و روزنامهها، سخنرانان و دانشمندان و به خصوص رادیو ایران میخواهد که به نشر اندیشه کتاب راهنمای حقایق و تحقق آمال آن یاری نمایند.229 عنایت نواب به عناصر فرهنگی جدا از قدرت شاهان و دستگاه حاکمه نشان دهنده اهمیت مباحث فرهنگی و ارتباطاتی در اندیشه اوست.
بررس و تحلیل کتاب
در تحلیل کتاب راهنمای حقایق باید به خواستگاه و زمان نواب توجه نمود. او از طبقه متوسط نزدیک به طبقه مستضعف جامعه برخاسته بود. همچنین وی نماینده و نمونهای از قشر(شأن) اجتماعی روحانیت محسوب میشد که تا سال 1320 به طور دقیق سی و پنج سال230 تحت انواع فشارهای اجتماعی- سیاسی و مالی قرار داشتند.
نباید از نواب جوان توقع داشت تا در این فرصت آزاد به دست آمده توانایی سامان دادن یک سازمان اجتماعی و سیاسی کاملا کارآمد را داشته باشد. سالیان دراز حکومت رضاخان و ضعف موجود در بین روحانیت تحقق چنین فرضی را سخت کرده بود. پاسخ سوالات امروز جامعه را در نوشتار نواب صفوی جستجو کردن ما را از درک منطق درونی اندیشه او و مشکلات جامعه زمان وی و آن بخشی که او با آن مرتبط بوده است، محروم مینماید. با ملاحظه تذکر فوق نکاتی چند در نوشته کتاب موجود است که جای سوال و تامل دارد. نواب در بعضی قسمتها از مطالبی سخن به میان میآورد اما سیستم و سازمان کارهای مورد نظر خود را مشخص نمیکند.(اخراج روحانی نماها از حوزههای علمیه. ص32) در مواردی نیز از جنبههایی مهم سخن به میان میآورد و در جوانب مختلف آنها قلم میزند ولی تعریفی جامع و مانع از اصل موضوع ارائه نمیدهد تا خواننده دریابد آیا نواب دقیقا مطلب را بررسی کرده است یا نه؟ در چنین وضعیتی گاهی با تداخل سرفصلها مواجه میشویم(عدم تعریف مسایل فرهنگی و اجتماعی، ص13) تداخل اشاره شده گاهی وقتها به امور اقتصادی کشور نیز تسری پیدا میکند(مساله خوار و بار برعهده وزارت دارایی نهاده میشود، ص77)231 نواب در تنظیم امور مالی نیز کاملا موفق نبود و در حالیکه با مشکلات مالی مردم مواجه و آشنا است در ترسیم شیوه برطرف ساختن معضلات مالی و اقتصادی و تامین بودجه لازم قدرت کافی ندارد. او از صندوقی صحبت میکند که در ادارات نیازهای تحصیلی و مشکلات مالی کارمندان را به طور همگانی و مستمر برطرف کند ولی به هیچ وجه اشاره نمیکند که این حجم سنگین نقدینگی از کجا باید تامین شود.232 دیدگاه او درباره ایجاد اشتغال برای افراد فقیر و بیکار هم همین طور است و او راه اجرایی این کار را مطرح نمیکند.233 در مباحث مربوط به حقوق و مزایای کارمندان نیز دستورالعمل نواب مبنی بر حقوق بیشتر به هر که کار یدی بیشتری میکند غیر عملی به نظر میرسد.234 همچنین توضیح او در مورد اینکه چرا تا به حال مقامات فاسد توسط فدائیان از بین نرفتهاند امکان تفسیرهای مختلف دارد.235
کتاب نواب از نوآوریها و انحصارات ممتاز و منحصر به فرد زمان خود و در پارهای موارد امروزین برخوردار است. توجه فوقالعاده او به مساله حکومت236 و اسلامی بودن آن و مبارزه با انواع ضد دینی آن در عصر سیاستگریزی حوزهها، قابل توجه است. از زمان تبعید مرحوم مدرس هیچ فرد مهم دیگری(غیر از برخی جنبههای مبارزات آیت الله کاشانی) اینگونه پیگیر عملی ساختن اندیشههای سیاسی اسلام نبوده است. اِشراف او بر مسایل داخلی و خارجی سیاست و ارائه راهکارهای عملی برای همه نهادهای درگیر مساله«قدرت»، حتی دربار ستونی است چراکه یک روحانی جوان با کمتر از سی سال سن با وظایف همه اجزای حکومت آشنایی داشته است.
کتاب راهنمای حقایق تقریبا هیچ مساله عمده جامعه را از قلم نینداخته است. مسایل راهبردی یک کشور مانند ایران از قبیل؛ مسایل زنان، مسایل فرهنگی و تاثیرات اجتماعی آن، جوانب فرهنگی امور اقتصادی، آسیبشناسی روحانیت، آسیبشناسی دربار و جایگاه علم در بینش اجتماعی مردم یک کشور سرفصلهایی اساسی هستند که نواب به عموم آنها توجه خاص نموده و همین عنایت ویژه گواه اهمیت تک تک این سرفصلها است.
نواب برخلاف شیوه رایج در فضای غیردانشگاهی به مسایل دانشگاهها و مدارس و نقاط قوت و ضعف آن پرداخته است. وی ضمن ابراز بی اعتمادی به متولیان دانشگاهها نفس امر را رد و طرد نکرده بلکه با دیده احترام به آن نگریسته است. از ویژگیهای بارز قلم شهید نواب این است که با اعتماد به نفس کامل، داعیه اداره تمام ابعاد جامعه را دارد و به همان قوت از شواهد دینی خصوصا قرآنی برای تایید دیدگاههای خود بدون اغماض و تردید و با عزم راسخ استفاده میکند. نویسنده کتاب علاوه بر نگاه دینی به امور به شدت و با قوت و محکم به اظهار نظر میپردازد. خصوصیت دیگر نوشته نواب نگرش فرهنگی او به امور فرهنگی است. او در عین حال که در عرصه سیاست زودتر از بسیاری از صاحبنظران شیعی به سلاح متوسل شده است ولی در فرهنگ به ارائه طریق مسالمت آمیز و راهکارهای تفاهمی علاقمند و متمایل است. نواب از به کارگیری روشهای جبری در جایی که باید با وجدان جامعه مرتبط بود، پرهیز میکند و همین موضوع میتواند سرآغازی باشد بر نگاهی نو به اندیشه شهید سید مجتبی نواب صفوی.
پی نوشتها
1- عبد خدایی، مصاحبه با نویسنده. حتی آیت الله کاشانی معتقد نبود که می شود جامعه را(دست کم آن روز) براساس اسلام اداره کرد. او به سلطنت مشروطه و به سلطان بی علاقه نبود و برای کسب قدرت و اجرای حکومت اسلام قائل به لزوم طی مراحل طولانی بود.
2- کشف الاسرار امام خمینی از دیگر نمونه هایی است که برای حل معضلات جامعه راه حلهای متنوع و چند جانبه ارائه میدهد. اما باید اذعان داشت اصولا کتاب کشف الاسرار داعیه بررسی همه مسایل کشور را نداشته است و هدف اصلی آن پرداختن به معضلات و شبهات فرهنگی و دینی جامعه بوده است.
3- تا سالیان متمادی این تفکر وجود داشت که علما فقط در حد دروس حوزوی و احکام و یک سلسله مسایل غیرسیاسی قدرت آموزش و تجزیه و تحلیل دارند. چاپ این کتاب شروع ورود عالمان دین به عرصه برنامه ریزی کلان اجتماعی محسوب میشود.
4- فدائیان توانستند کتاب را به تدریج در یک چاپخانه و دور از نگاه شهربانی چاپ و به مکانی امن منتقل نمایند. نواب صفوی و دو صحاف دیگر، کتابها را صحافی و غلط گیری نمودند و دوباره به طور پراکنده برای برش به چاپخانه بردند و کتابها پس از برش به محل امنی برای نگهداری منتقل شد. در این مدت شهربانی به شدت مراقب انتشاراتیها و چاپخانهها بود تا مبادا کتابی خارج از ضوابط چاپ و در سطح وسیع منتشر شود، رجوع کنید به: سید هادی خسروشاهی، فدائیان اسلام: تاریخ، عملکرد، اندیشه، تهران، اطلاعات، 1375 به نقل از خاطرات فدائیان در مجله خواندنیها.
5- فدائیان برای چاپ کتاب در تیراژ بالا مجبور شدند سهام بفروشند. این سهام به طور مجانی توزیع شد و اعضاء نزدیک فدائیان به خصوص بازاریان فرهنگی با خرید سهم به چاپ کتاب کمک قابل توجهی کردند.
6- شهربانی برای توقیف کتاب کوشید و تلاش ماموران اطلاعات شهربانی که از ارسال بعضی محموله های کتاب غیرمجاز به شهرستانها با خبر شده بودند به توقف چهارده جلد از کتاب انجامید.
7- در این سال کتاب توسط باقیمانده فدائیان و با عنوان جعلی نذیر به چاپ رسید.
8- در چاپ چهارم علاوه بر متن اصلی کتاب، مقدمه ای درباره فعالیت فدائیان اسلام و شهداء این جمعیت ذکر شده است.
9- سید هادی خسروشاهی، همان، ص112
10- برای اطلاع از جزئیات بیشتر این بخش به کتاب آقای خسروشاهی با عنوان«فدائیان اسلام» تاریخ عملکرد، اندیشه، مراجعه کنید.
11- برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به: سیدحسین نواب صفوی، تهران، منشور برادری، 1360
12- در کتاب فدائیان اسلام(راهنمای حقایق) که چاپ چهارم این کتاب می باشد از صفحه 1 تا 35 به بررسی این مطلب اختصاص یافته است، نمایه کلی این مشکلات به قرار زیر است؛ مشروبات الکلی، بی حجابی، بد لباسی، مواد مخدر، دخانیات، قمار بازی، سینماها و نمایش خانه های فاسد، ترانه های غیراخلاقی، رمانهای جنسی، چاپلوسی در اداره جات، دروغ، تهمت، فضلیت کشی و نخبه کشی در اداره جات، بیکاری، فقر، وجود بی سرپرستان زیاد در جامعه، بیماری های مختلف، فحشا، مرگ و میر زیاد در سنین کم، رشوه خواری، رباخواری، بی اعتمادی، بدبینی، نگاه غیر دوستانه دولت و ملت به یکدیگر و…
13- این بخش از صفحه 35 تا 121 می باشد.(چاپ چهارم)، همان
14- نواب صفوی به اختلاف طبقاتی و شکل گیری ابتدایی تقسیم بندی طبقاتی در جامعه آن روز ایران توجه کرده است و این حرکت نشانه اطلاع او از مباحث جامعه شناختی- به طوری که کیفیت دقیق آن برای ما مشخص نیست- به ویژه مباحث مطرح شده از سوی پارادایم اندیشه اجتماعی کمونیستی است که در ایران به طور فعال از سوی حزب توده مطرح می شده است.
15- همان، ص118، نواب از شیخ فضل الله نوری با احترام یاد می کند و علت اعدام او و عدم حمایت اقشار مذهبی از شیخ فضل الله نوری را تحلیل می کند، به نظر می رسد نواب صفوی از عقاید و عملکرد شیخ شهید اطلاع داشته است.
16- راهنمای حقایق، همان، صص121-132
17- همان، صص 146،155و170.
18- همان، ص165و155، اصل عزت و لزوم حفظ آبروی ملت مسلمان در مقابل خارجی ها به خصوص کفار(مسیحیان و یهودیان) از جمله برنامههای نواب در زمینه سیاست خارجی است.
19- نواب صفوی، راهنمای حقایق، همان، صص165 و164
20- همان، صص131 و166، پس از ذکر فقره اول نواب می نویسد:«اصلاح یعنی قدرت و قدرت یعنی فداکاری و فداکاری تنها در سایه اسلام است.» بعد از این عنوان با اشاره به اینکه عملیات جانبازی و شهادت طلبانه تنها در سایه بی توجهی به دنیا به دست می آید(ص134) به دیدگاه خویش درباره مرگ می پردازد(صص135-139) و تئوری شهادت در اندیشه فدائیان را تبیین می کند(صص140-143) آخرین عبارت شهادت و یاد امانی بعد از بیان سرنوشت خائنین بدون منظور نبوده است.
21- راهنمای حقایق، همان، صص133،153و162
22- همان، صص185-188
23- همان، ص188
24- فدائیان به صفت«توانا» و «عزیز» از بین اسماء و صفات خدا بیشتر علاقه مند بودند، شاید این علاقه ریشه در میل آنها به حکومت اسلامی و جنبه های مقتدرانه اسلام داشته است توجه به موارد کاربرد اصطلاحات «قادر» و «عزیز» در قرآن قابل توجه است.
25- همان، ص188، این امضاء و اینکه به نام نواب صفوی نیست به دو مطلب اشاره دارد:1- این کتاب مانیفست و اندیشه فدائیان اسلام است 2- نواب در نگارش راهنمای حقایق از نظر و کمک افرادی دیگر هم کمک گرفته است.
26- برای اطلاع بیشتر از مفهوم پارادایم به اندیشه توماس کوهن عالم معرفت شناسی مراجعه نمایید، رجوع کنید به: چالمرز آلن جیسی، علم، ترجمه: سعید زیبا کلام، تهران، سمت، 1381، (چاپ چهارم)
27- راهنمای حقایق، همان، صص146-148
28- همان، ص148
29- همان، ص268
30- همان، ص34
31- همان، ص142، ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الا علون ان کنتم مومنین، عبارت روی جلد: الاسلام یعلو و لا یعلی علیه
32- همان، روی جلد: الفتح لاهل القبله
33- همان، ص9
34- همان، ص152
35- همان، ص9
36- همان، صص9و10
37- همان، ص10
38- همان
39- همان، صص11و12
40- همان، صص154 و155
41- همان، ص146
42- همان، ص127
43- همان، صص127 و128
44- همان، ص160
45- همان
46- همان، ص9
47- همان، ص118
48- همان
49- همان، ص119
50- همان، صص90و104
51- همان، صص176 و177
52- همان، ص176
53- همان، ص177
54- همان، ص164
55- همان، ص16، پیش از این در بخش مفاسد اجتماعی به اهمیت مساله زنان توجه کرده است.
56- همان، ص19
57- همان، ص20، تاکید بر مدرسین برای این امر است که خانمها باید خوب تحصیل کنند تا دانش لازم برای آموزش به زنان را به دست آورند.
58- همان
59- همان، ص117، جالب این است که این کار برعهده امور فرهنگی نیست و برعهده وزارت کار گذاشته شده است، چراکه آنها قدرت امر و نهی با صاحب کارها و کارخانه دارها را دارند.
60- همان، ص19، بحث مدیریت امور توسط زنان از نوآوریهای خاص نواب است و این مساله بسیار تازگی داشت حتی دربار و مسئولین مملکتی یک دهه بعد در بحث انجمنهای ایالتی و ولایتی به زنها حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دادند. حزب توده در سالهای اول فعالیت خود در دهه بیست با وجود آنکه اعتقادی به اسلام و اصل دیانت نداشت اجازه فعالیت رسمی را تا دو سال به زنها نداد چون نگران واکنش منفی اجتماعی بود.
61- همان، ص16
62- همان، ص18
63- همان، ص111
64- همان
65- همان
66- همان، نواب به تدوین وظایف درست وزارت دربار دست زده است.
67- همان
68- همان
69- همان، ص112
70- منظور نواب در ایجاد بحث سلطنت، شخص محمدرضا شاه بوده است و به کل نهاد سلطنت پرخاش و اهانت نکرده است.
71- همان، ص166، این مطلب در آن زمان که حتی اقشار قابل توجهی از مذهبی های جامعه به خاطر رفتار ظاهری غیراستبدادی و مردم پسند محمدرضا با او مخالفت نمی کردند، بسیار صریح، اثرگذار و التهاب آور- برای جامعه- بود و از پیدایش نسلی نو از مذهبی ها خبر می داد که با دربار و شاهان تعارف نداشتند.
72- همان
73- همان، ص170
74- به نظر می رسد این کلمه«بعضی» متوجه بعضی قدرتهای بزرگ از جمله روسیه و در مراحل بعدی انگلستان و آمریکا است چراکه او در فصل قبلی در صفحه165 کتاب به بعد بحث در مورد رقابت ها و نیات این سه دولت در ایران پرداخته است.
75- مجله خواندنیها، بهار، تابستان و پاییز سال1334، امیرانی سردبیر خواندنیها از فدائیان خواسته بود خاطرات خود را بنویسند. این خاطرات توسط شهید نواب گفته می شد و شهید سیدمحمد واحدی که قلمی توانا داشت آن را تحریر می کرد و مجددا توسط نواب ویرایش می شد. چاپ خاطرات فدائیان در بیستم آبان 1334 به دلیل اعمال نظر اطلاعات شهربانی متوقف شد و درست یک هفته بعد(27 آبان) علاء به دست فدائیان اسلام ترور گردید.
76- همان، ص36
77- همان
78- همان، این نظر از حدود سال 1370 در دورس عمومی دانشگاهها و در مباحث تبلیغی دینی و اسلامی تقویت شد و مباحثی مانند کلام جدید و اخلاق مورد توجه بیشتر قرار گرفت.
79- همان، ص38
80- همان
81- همان
82- همان، ص175
83- همان، ص36
84- همان
85- همان، ص37، نواب در بخشهای دیگر از نظرات و ایده های خود، مبلغین از جمله وعاظ و ائمه مساجد را به اندازه مدرسین فقه و اصول در پیشبرد دین و به ویژه تربیت مسلمان عامل موثر می داند و برهمین اساس هم روحانیون اطراف او را بیشتر منبری های جوان تشکیل می دادند.
86- همان، ص37
87- همان
88- همان
89- همان، نواب تاکید کرده است این برنامه ها باید شبانه باشد تا علما از برنامه های متداول روزانه خود غافل نشوند.
90- همان
91- همان، نگرانی نواب در شرایطی اظهار می گردد که جریانهای غربگرا و کمونیستی سعی می کنند با عقب مانده نشان دادن اسلام فقاهتی شیعه و تخریب سنن شیعی جامعه، نظر و رای جوانان، به خصوص اقشار تحصیل کرده را به سوی ایدئولوژیهای غیربومی و غیردینی سوق دهند.
92- با توجه به ریاست تام آیت الله بروجردی به نظر می رسد نواب از اینجا به بعد بعضی مطالب مربوط به دستگاههای اداره کننده را خطاب به ایشان نوشته است و از ایشان انتقاد کرده است.
93- همان، ص173
94- همان
95- همان، ص174
96- همان، ص175، نواب در این سالها به انتقاد از آیت الله بروجردی پرداخت و اوج اختلاف او و فدائیان از یک سو و آیت الله بروجردی از سوی دیگر در پی سخنرانی تند روحانی شهید سید عبدالحسین واحدی علیه آیت الله بروجردی بروز کرد که سخنرانی شدید اللحن دوم واحدی در اثر پاشیدن گرد مسموم به دهانش در همین سخنرانی ناتمام ماند و او روانه بیمارستان شد.
97- همان
98- همان، ص142
99- نواب در صفحه سیزده کتاب راهنمای حقایق که بحث فرهنگ و اجتماع را مطرح کرده است تعریفی دقیق از فرهنگ و اجتماع ارائه نمیدهد و این دو با هم را نیز مشخص نمیکند و به همین دلیل در مواقعی تفکیک این دو مساله برای خود او و خواننده سخت شده است؛ البته تلازم این دو بْعد و اینکه در آن موقع این تفکیک ها و تمایزها به محیط آکادمیک ایران هم هنوز وارد نشده بود به ما در قضاوت درباره این موضوع کمک می کند.
100- کنار هم قرار دادن این دو موضوع از دید فرهنگی نواب گواهی می دهد، پس از این نیز خواهیم دید نواب برای حل بسیاری از مشکلات اجتماعی به راه حلهای فرهنگی متوسل شده است.
101- همان، ص13، البته نواب در این بخش تعریف دقیقی در فضایل و آنچه از فضایل که نیاز فوری و مهم آن روز جامعه بوده است، نمیکند.
102- همان، ص14، در این بخش از همه علوم، از قبیل؛ پزشکی، ریاضیات، حمل و نقل، معماری را در کنار هم قرار داده است و به راه حلهایی عمومی با توجه به ویژگی خاص هر حوزه اشاره کرده است.
103- همان، ص20، نواب معتقد است جامعه در چنین شرایطی با افت در سیر تحصیل محصلین روبرو خواهد شد و او افت سطح دانش جوانان کشور را یکی از بدترین مصائب برای آینده یک کشور می داند.
104- همان، صص32 و33، نواب جو اعتماد عمومی را عامل اصلی استحکام اجتماعی می داند و جالب این است که معتقد است بی نظمی اجتماعی مهمترین تاثیرش را در سیر اعمال قدرت از سوی حاکمیت خواهد گذاشت.
105- همان، ص47
106- همان، صص48و49، او در این صفحات راههای دیگری هم برای جذب اعتماد مردم و ایجاد حس اعتماد و امانتداری بیان کرده است که دقت او را به ظرایف اجتماعی و حساسیتهای پنهان در روابط مردم نشان می دهد.
107- همان، ص49
108- همان، صص50 و49، نواب تاکید می کند که ایران نیز می تواند به سایر کشورها خدمات علمی ارائه دهد.
109- همان، ص50
110- همان
111- همان، ص114، توجه نواب به اینکه یک غیرروحانی می تواند به انجام نماز جماعت بپردازد از دید باز او حکایت دارد. در بین بسیاری از متدینین، امکان برگزاری نماز جماعت بدون امامت یک روحانی تا دهه پنجاه شمسی وجود نداشت.
112- همان، ص50
113- همان
114- همان، ص51
115- متاسفانه نواب به تامین منابع مالی این صندوقها و شرکتها و شیوه اداره آنها و سایر امور مربوط به آنها اشاره نکرده است.
116- همان، ص50
117- همان
118- نواب در صفحات 44،61 و62 به ترتیب به تعریف: دارالایتام، دارالمساکین و العجزه که وظیفه اش نگهداری بی نوایان و ناتوانان، معلولان و از کار افتادگان است و دارالمجانین، پرداخته است که هر کدام کار ویژه ای خاص برعهده دارند.
119- همان، ص44، لازم به توضیح است که در آن زمان رادیو تنها رسانه ملی کشور بوده است.
120- همان، ص44
121- همان، ص45
122- همان، ص44
123- همان، ص45
124- همان
125- همان، صص45 و46
126- همان، ص45، او در باب مسایل روانی، عدم تخریب شخصیت دیگران، عدم تحقیر افراد و به خصوص لزوم حفظ هویت و شخصیت ملت ایران اصرار کرده است.
127- همان، ص46، با وجود آنکه در آن زمان مقوله سینما تا حد بسیار زیاد در خدمت نیات گروههای غیرمذهبی جامعه بوده است و استفاده درست از آن خیلی کم بوده است، نواب بین اصل آن و شیوههای استفاده از سینما در آن روزگار فرق قایل شده است.
128- همان، ص47، نواب تاکید کرده است در ساخت فیلمهای اخلاقی و روانی و تربیتی حتما باید کارشناسان مسایل اعتقادی و دینی نظر دهند تا فیلم ها با نام دین دچار انحراف نشوند.
129- همان، ص46، نواب سینماگران را به ساخت فیلمهای صنعتی با موضوعات آموزشی، صنعتی، علمی و کشاورزی ترغیب می کند.
130- همان، ص176
131- همان، صص176 و177، شناخت نواب نسبت به ژاپن و تمیز قایل شدن بین ظاهر غربی رایج در کشورمان با آنچه که موجب رشد ژاپن شده است قابل توجه است.
132- همان، ص39
133- همان
134- همان، ص36، نواب تاکید دارد که مردان فقط به کلاس پسرها و خانمها فقط به کلاس دختران بروند.
135- همان، ص39
136- همان
137- همان، ص40، این مطلب از قلم فردی که سامان دهنده چهار ترور مهم تاریخی کشور بوده است قابل توجه و در خور تامل است حال آنکه تلقی بسیاری از کسانی که در حوزه تاریخ معاصر مطالعه نموده اند این است که نواب چهره ای غیرفرهنگی است که با رویکرد فرهنگی برای حل معضلات جامعه بیگانه بوده است.
138- همان، ص40، او از دروسی چون شیمی، فیزیک، طب، ریاضیات نام می برد و می افزاید هر چیز دیگر نیز که لازم است باید اضافه شود.
139- همان، ص39
140- همان، ص40
141- همان، صص40 و41
142- همان، ص40
143- همان، صص40 و41
144- همان، ص42
145- همان، ص60، او برجایگاه تربیتی و حکومتی نماز جمعه تاکید کرده است.
146- همان، ص60
147- همان، ص60، نواب اشاره می کند که زنان این خانه ها را نباید رها کرد و باید برای آنان برنامه های مختلف و درست طراحی نمود تا پس از بهبود موقت و رهایی از بند فساد مجددا دچار انحراف اخلاقی نشوند.
148- همان، صص60 و61
149- همان، در این مورد نواب به سابقه بی حجابی و علل انگیزه های کشف حجاب رضاخان پرداخته است و نتایج منفی اجتماعی و فردی این مساله را بیان کرده است.
150- همان، ص61
151- همان، صص61 و62
152- همان، ص62، نواب در این بخش نگرانی خود را از هدر رفتن صدقات و درست مصرف نشدن آن بیان کرده است.
153- همان، صص63 و65، او در این بخش به فواید این کار و ثمرات و شروط مختلف آن پرداخته است و علاوه بر فواید اجتماعی آن شروط محقق سالم و درست آن را هم شرح داده است.
154- همان، ص67
155- همان
156- همان، ص68، او برای این کار دو نتیجه ذکر می کند:1- رعایت حال فقرای جامعه 2- پایین رفتن سطح فقر در اجتماع
157- همان، ص68
158- همان
159- همان، نواب در دورانی که بسیاری از سازمانهای متصدی جمع آوری آمار رسمی کشور مانند سازمان برنامه رژیم پهلوی هنوز تاسیس نشده بودند، بر اهمیت جمع آوری آمار و تاثیر آن در برنامه ریزی های اقتصادی و صنعتی تاکید کرده است.
160- همان، ص90، به نظر نواب وجود لباس رسمی عمومی سه فایده دارد:1- نمایش هویت دینی و ملی 2- حفظ و تقویت ملی و دینی 3- کمک به حفظ استقلال کشور و مردم.
161- همان، صص52 و53، برای جلوگیری از انتقال معلومات آلوده زندانیان به هم.
162- همان، اجرای حکم تازیانه و قطع دست.
163- همان، ص53
164- همان
165- همان
166- همان
167- همان، ص56
168- همان، رسیدگی به وضع تبعیدیها و زندانیانی که حبسهای طویل المدت دارند بدون آنکه خیانتی مرتکب شده باشند. تامین کار برای محکومین پس از آزادی برای جلوگیری از اشتباه مجدد، از جمله وظایف دادگستری است.
169- همان، صص57 و58، از شاه و وزیر تا رفتگر شهرداری.
170- همان، او نام این مجموعه را دیوان کیفر یا اداره بازرسی عمومی گذاشته است. شهید نواب در زمانی بحث از بازرسی سازمان یافته به میان آورده است که فقط دستگاههای نظارتی نیروی نظامی و مجموعه های اطلاعاتی شهربانی و… به بازرسی کاری آن هم با رویکرد امنیتی و اطلاعاتی می پرداختند و در دربار بخشهای محدودی مسئولیت نظارت و بازرسی کارهای دستگاههای اجرایی را برعهده داشته است.
171- همان، ص70 و71
172- همان، ص71، هدف سرمایهگذاریهای کوتاه مدت، رفع بیکاری و سرمایه گذاری در توسعه صنعت کشاورزی است.
173- همان
174- همان، صص73،74 و75، نواب در اینجا علاوه بر تدوین سیاستهای تنبیهی و اجباری از دستگاههای انتشارات و رادیو برای دستیابی به این هدف کمک می خواهد.
175- همان، ص75
176- همان، صص75 و76، نواب معتقد بود اگر سیستم جزیه به صورت درست راه اندازی شود درآمد حاصل از آن جبران نقصان درآمد دولت از محل فاحشه خانه ها، مشروب فروشی ها و… را خواهد نمود.
177- همان، ص76، در نیمه اول قرن چهاردهم هجری شمسی هم هنوز سیستم خمس و زکات سامان نیافته است.
178- همان، ص77
179- همان، ص76 و77
180- همان، ص73 و72
181- همان، ص77
182- همان، ص68
183- همان، ص159
184- همان، ص171، به نظر می رسد او به فعالیت شدید جمعیت هواداران صلح که وابسته به حزب توده بوده است اشاره دارد که در سالهای پس از 1322 از سوی حزب توده هدایت می شد و با شعار صلح دوستی به مقابله با تحریکات نظامی آمریکا و بلوک غرب در سرکوب جنبشهای استقلال طلبانه و به خصوص حرکتهای مورد حمایت شوروی می پرداخت.
185- همان، ص158
186- همان، ص172
187- همان، ص181
188- همان، ص171، نگاه خصمانه و واقع بینانه نواب به آمریکا در شرایطی بود که آمریکاییان با اجرای برنامه های اقتصادی و اصلاحی خود در بین مردم و کارشناسان کشور از موقعیت خوبی نسبت به شوروی و انگلستان برخوردار بودند.
189- همان،ص97
190- همان، ص96
191- همان
192- همان
193- همان، به نظر نواب شرافت خانوادگی از احوال افرادی فهمیده می شود که با تغییر و تبدیل اوضاع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی زندگی، اخلاق و بینش و روش آنها دگرگون نشود.همان، ص98
194- همان، ص98
195- همان، ص99
196- همان، ص86
197- همان، رشته اخلاق پزشکی به طور رسمی از دهه هفتاد شمسی در بین رشته ها و درسهای پزشکی قرار گرفت.
198- همان، ص87
199- همان، ص88
200- همان
201- همان، با تاکید بر درمان بیماریهای مقاربتی و انواع اعتیاد به الکل و مواد مخدر.
202- همان، ص89
203- همان، ص90، توجه به غیرصنعتی بودن کشور در آن زمان مهم و نشانه حساسیت نواب به امر صنعتی شدن و صنعتی بودن کشور است.
204- همان، ص90
205- همان، نواب تاکید کرده است اگر دانش آموزان در این مدارس کار عملی انجام ندهند این مدرسه ها به اهداف خود نخواهند رسید.
206- همان
207- همان، ص107
208- همان
209- همان، ص108
210- همان، ص107
211- همان، ص108
212- همان، ص109، نواب توجه خاصی به امور مرزنشینان داشته است. شاید این امر به دلیل حضور چند ماهه او پس از ترور کسروی در منطقه خراسان، ارتباط با قبایل مرزنشین در ایران و افغانستان باشد.
213- همان، ص109
214- همان، از نکات جالب توجه، دقت شهید نواب به اهمیت راههای دریایی و لزوم برنامه ریزی برای فعالیت در این دو منطقه است.
215- همان، ص93، در کتاب آمده است برنامه درسی فرزندان روستایی باید به نحوی باشد که ایشان بتوانند در ساعاتی از روز به کار کشاورزی در کنار خانواده های خود بپردازند.
216- همان، ص94
217- همان
218- همان، او در بحث خودکفایی کشاورزی به اهمیت ملی و اجتماعی این مطلب اشاره کرده است.
219- همان، صص100-104، تاکید بر روحیه ایثار، شهادت طلبی و وفاداری
220- همان، نواب به اهمیت نیروی هوایی اشاره نموده است و ابعاد اهمیت آن را برشمرده است.
221- همان، ص103
222- همان، ص100
223- همان، ص104
224- همان، ص101، به نظر او توجه به امور تبلیغی از تلاش برای به دست آوردن بمب اتم مهمتر می باشد و توجه به تحرکات روانی به اندازه جنگ زمینی مسلحانه مثمر ثمر است.
225- همان، ص119
226- همان، صص121 و120
227- همان، اشاره ضمنی به اصل دوم متمم قانون اساسی که در آن پنج تن از مجتهدین باید بر قوانین مجلس نظارت داشته باشند. البته نواب به طور صریح از مشروطه نام نمی برد چون بْعد انحراف و غربگرایانه در نظر او از رهبری علما و بْعد ضد استبدادی آن پر رنگ تر بوده است.
228- همان، ص141
229- همان، صص185 و188
230- 1285.ش، سال پیروزی مشروطه
231- باید مطمئن بود که آیا تهیه خواروبار و گندم در آن روزگار برعهده وزارت دارایی بوده است یا نه؟
232- همان، ص59
233- همان، ص57 و62، بیان وظایف شهرداری به وضوح دیده می شود.
234- همان، ص72
235- همان، ص166
236- همان، صص153،116،115 و131، سرآغاز مباحث قابل توجه در امر حکومت است.