گزارش همایش یکصدمین سالگرد نهضت مشروطیت ایران
آرشیو
چکیده
متن
امسال برای اهل تاریخ سال خوبی است. برگزاری پیدرپی سه همایش بزرگ طی سه ماه اخیر حاکی از اهمیت روزافزون مباحث تاریخ معاصر نزد مجامع علمی کشور میباشد. در این میان، صدسالگی مشروطه، بهانهای بود تا مشروطهپژوهان نتیجه بازکاویهای خود را به منظور نقد و ملاحظه محققان، عرضه نمایند. تمرکز و تمحض حوزه علمیه بر روی مباحث اصولی و فقهی، اهمیت پرداختن فضلای حوزه به مباحث تاریخ معاصر را نامکشوف ساخته بود. ولیکن پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی موجب گشت تا توجه حوزه شامل تمامی حوزههای مرتبط با دفاع از کیان اسلام شده و پژوهشهای تاریخی از غربت خارج شود. برگزاری این همایش در سطح کیفی قابل قبول، نشان از کامیابی مراکز آموزشی و پژوهشی حوزه در پرورش محققان توانا دارد. ضمن تبریک به متولیان ارجمند همایش، نظر شما را به گزارش اجمالی آن جلب میکنیم. شایان ذکر است: این همایش در تاریخ 23 و 24 مهرماه، به همت موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در قم برگزار گردید.
در این همایش 17 نفر از استادان و پژوهشگران حوزه و دانشگاه, از زوایای مختلف به تحلیل مسائل مربوط به نهضت مشروطه پرداختند. میزگرد نقش اجتهاد شیعه در مشروطه از برنامههای دیگر این همایش بود که در ساعات آخر روز اول, با حضور 3 تن از صاحبنظران برگزار شد. روز اول همایش در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی «ره» و روز دوم در تالار مدرسه علمیه دارالشفا برگزار گردید.
این همایش، مطابق معمول همایشها، با تاخیر کار خود را آغاز کرد و سخنرانان با کمبود وقت مواجه شدند. پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، از هیات رئیسه همایش دعوت شد تا در جایگاه مخصوص مستقر شوند؛ آقایان دکتر کریم مجتهدی استاد برجسته دانشگاه تهران, حجت الاسلام رجبی دبیر همایش و معاونت پژوهشی موسسه امام خمینی, دکتر موسی نجفی پژوهشگر سرشناس تاریخ و اندیشه معاصر و حجتالاسلام ذبیح زاده از اساتید تاریخ مؤسسه امام خمینی, در جایگاه خود مستقر شدند.
اولین سخنران همایش؛ استاد دکتر کریم مجتهدی سخنان خود را با عنوان ملاحظاتی در باره نهضت مشروطه، آغاز نمود. سؤال اصلی وی این بود که چه چیزی یا کسی توانست وقایع مقدماتی مشروطه را یکی بعد از دیگری مورد بهرهبرداری قرار دهد و موجب برانگیخته شدن مردم گردد؟ دکتر مجتهدی در جواب این سؤال، ضمن عدم انکار نقش و تأثیرگذاری ـ مثبت یا منفی آنان ـ روشنفکران در تحولات اجتماعی قبل از مشروطه و در آستانه آن، گفت: در سیر به اصطلاح جریانات، رخدادها، در واقع آن انگیزه اصلی و آن تحرک و خط اصلی، دینی است؛ چرا که اگر تشیع و جنبه اعتقاد دینی نباشد، مردم به صحنه نخواهند آمد. استاد مجتهدی در ادامه با ذکر این مطلب که در انقلاب مشروطه ما شاهد استفاده سیاسی مردم از ایام سوگواری، بستنشینی و جمعشدن بر اساس اعتقاد و مناسک اعتقادی هستیم، به مقایسه این انقلاب با انقلابها و تحولات بزرگ کشورهای دیگر پرداخت و چنین نتیجه گرفت که آن خطی که میتوانست وقایع مختلف را به هم پیوند داده، مردم ایران را با زبانها، دستهجات و ملیتهای مختلف گرد آورد، عامل دین و مذهب تشیع بود که در تحولات دیگر نقاط دنیا مفقود بود. وی در پایان با یادآوری این نکته که عدالتخواهی ذاتی تشیع است و هیچ دینی و «فرقهای را ما سراغ نداریم که به اندازه مسلمانها به طور کلی و شیعیان به معنی اخص کلمه، تشنه عدالت باشند» گفت: مشروطهخواهی ایرانیان در آن عصر، در واقع همان عدالتخواهی بوده است.
پس از دکتر مجتهدی, حجتالاسلام والمسلمین علی ابوالحسنی (منذر), در سخنرانی خود با عنوان دردها و دغدغههای شیخ فضل الله نوری، با اشاره به برخی از ویژگیهای علمی و شخصیتی شیخ فضلالله, دغدغه اصلی شیخ را پاسداری از گوهر دین عنوان و بر آگاهی آن شهید از اوضاع زمان و مکان خود, تأکید کرد.
ایشان، با ذکر چهار شرط برای پاسداری از هر چیز، آنها را بر پاسداری شیخ شهید از دین اسلام انطباق داد. این چهار شرط عبارت بودند از: 1. عشق و علاقه به آن چیز؛ 2. شناخت دقیق ماهیت و خصوصیات آن؛ 3. آشنایی کافی با موجبات بقای آن؛ 4. آگاهی مناسب از خطرات، آفتها و نقاط ضعف. از نظر ایشان، بهترین دلیل برای اثبات عشق شیخ فضلالله نوری به اسلام ـ علاوه بر اعتراف مخالفان او ـ واپسین برگ زرین زندگی اوست که حاضر نشد برای حفظ جان خود، بیرق کفار را بر سر در منزل خود بزند؛ چنان که در باب دانش کلان دینی و رتبه والای فقاهت شیخ، این نکته کافی است که دشمنانش «هر تهمت و نسبتی را به شیخ دادند، جز بیسوادی» و اجتهاد و فضل او.
استاد ابوالحسنی، در مقام اثبات برخورداری شیخ فضلالله از شرط چهارم پاسداری از اسلام، به بیان نسبتاً مبسوط و مستندتر پرداخته و در این همین راستا با ارایه شواهد و مدارک، شیخ را در غربشناسی، دقیق و عمیق دانست.
سخنران بعدی, آیتالله عمید زنجانی بود که در همایش حضور نداشت. علت عدم حضور آیت الله عمید در این همایش, مشخص نشد.
در ادامه، همایش برای استراحت و پذیرایی به مدت حدود 20 دقیقه تعطیل شد. در این فرصت، شرکتکنندگان از نمایشگاه عکس و أسناد بازدید کرده و برخی نیز به خرید کتب مشروطه و تاریخ معاصر مبادرت ورزیدند. گروهی نیز با استادان و میهمانان همایش به گفتگو پرداختند.
بعد از استراحت و پذیرایی مختصر, شرکتکنندگان, به تدریج وارد تالار شدند تا از ادامه برنامهها استفاده کنند. در این مرحله به هر یک از شرکتکنندگان, سه عنوان کتاب و یک خبرنامه اهدا شد.
پس از پخش هدایای همایش، اعضای جدید هیات رئیسه در مکان خود مستقر شدند. اعضای جدید که در کنار دببر محترم همایش قرار گرفتند، عبارت بودند از: حجت الاسلام حسینی بوشهری؛ مدیر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم, دکتر محمد مددپور؛ استاد دانشگاه و آقای عبدالله شهبازی؛ پژوهشگر تاریخ معاصر ایران.
پس از استقرار هیات رئیسه, آقای موسی فقیه حقانی؛ مدیر پژوهش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران, در جایگاه سخنرانان حاضر شد و دیدگاههای خود را در مورد نقش فراماسونری در انحراف نهضت مشروطیت, ارائه نمود.
وی، خصوصیات و ویژگیهای اصلی فراماسونری را در اموری چون نهانروشی، نفوذ یهودیت پنهان، ضدیت آشکار و نهان با دین، تأکید بر امانیسم و تأکید بر اصل ترقی دانسته و سه شعار اساسی آن را آزادی، برابری و برادری عنوان کرد. در ادامه به تاریخچه شکلگیری تشکیلات فراماسونری پرداخته، استعمار غرب در مشرق زمین از جمله ایران عصر قاجار را آمیخته با فعالیت مجامع فراماسونری دانست. موسی حقانی، با ذکر این مطلب که لژهای فراماسونری در ایران، عملاً مجمعی برای افرادی شده بود که به دنبال شکستن ساختارهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی جامعه بودند، به گسترده شدن فعالیت این مجامع در دوره مظفرالدینشاه و در آستانه مشروطیت پرداخت.
بعد از سخنرانی آقای حقانی, نوبت به دکتر محمد مددپور؛ استاد و محقق دانشگاه رسید تا سخنرانی خود را با عنوان چالش مدرنیته و دیانت در عالَم سکولار منورالفکران و عالَم دینی علمای شریعت عصر مشروطه ارائه کند. وی در این سخنرانی ـ که از منظری فلسفی به مشروطه نگاه میکرد ـ مشروطیت ایران را بازتاب تحولی دانست که از 100 ، 150 سال پیش از آن، در تفکر ایرانیان و در تلقی آنها نسبت به عالَم در حال وقوع بود. از نظر دکتر مددپور، انقلاب مشروطه در واقع همان تحولات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بود که در راستای تجدد و مدرنیزهسازی ایران صورت میگرفت و جنبش عمومی که به نام انقلاب و نهضت مشروطیت شناخته میگردد، یک نوع «صورت شورش» بوده است و نه انقلاب.
آخرین سخنران همایش در صبح روز اول، آیت الله مصباح یزدی بود.
ایشان با اشاره به این که تخصص اصلی و حوزه مطالعاتی وی, در باب مسائل تاریخ معاصر ایران نبوده است, سخنرانی خود را آغاز کرد. ایشان در این سخنرانی، بر این نکته تاکید داشت که هیچگاه همه آثار حوادث تاریخی حتی حادثه بزرگی چون ظهور اسلام به طور مطلق, مثبت و یا منفی نبوده است و به لحاظ جامعه شناختی، حوادث بسیار خوب تاریخی نیز, علاوه بر پیامدهای مثبت، پیامدهای منفی هم داشتهاند. نهضت مشروطیت نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ نه میتوان ادعا کرد که این نهضت به طور مطلق مفید بوده و نه میتوان مدعی شد که همه آثار آن منفی و نامطلوب بوده است. باید راه سومی اتخاذ کرد و با دقت، همه زمینهها, مراحل و پیامدهای این مقطع از تاریخ ایران را بررسی کرد و نقاط مثبت و منفی آن را از یکدیگر جدا نمود و در این میان، ملاک ارزیابی و سنجش, باید دین و میزان خدمت این حرکتها به فرهنگ دینی باشد.
پس از صرف نهار, در ساعت 14:30 بخش بعدی همایش آغاز شد. اعضای هیات رئیسه در این بخش از همایش عبارت بودند از: حجتالاسلام رجبی, آقای موسی فقیه حقانی, حجتالاسلام والمسلمین ابوالحسنی(منذر) و دکتر مظفر نامدار که دکتر نامدار در این زمان، در سالن همایش حضور نداشت و صندلی او در میان هیات رئیسه خالی ماند.
در ادامه، حجتالاسلام مهدی ابوطالبی مقاله خود را با عنوان بررسی موضع آخوند خراسانی و شیخ فضلالله نوری در قبال مشروطه ارائه کرد. وی در این مقاله به بررسی نظرات و عملکرد مرحوم شیخ فضلالله نوری و مرحوم آخوند خراسانی در باب مشروطه پرداخت و با اشاره به اشتراکهای فکری آن دو در زمینه مبانی و اصول سیاست اسلامی و مشروطه با تفسیر اسلامیاش, منشأ اختلاف عملکرد آنها را در دو محور میزان رجال شناسی و میزان غرب شناسی ارزیابی نمود.
حجتالاسلام احمد رهدار؛ دبیر گروه پژوهشی تاریخ و اندیشه معاصر، در مقاله خود با عنوان تأثیر شرق شناسی بر تاریخ نگاری معاصر ایران، چهار مرحله برای جریان شرقشناسی در سیر زمانی خود برشمرد: 1. مرحله مطالعات پراکنده و غیر منسجم؛ که هر چند مستقیماً زیر نظر دستگاه استعمار شکل نگرفته است، اما به بهترین نحو ممکن مورد استفاده استعمار قرار گرفت؛ 2. مرحله مطالعات منسجم و شبکهای؛ که از اواخر قرن 18 صورت گرفته است و به طور بسیار دقیقی در قالب و ساختار خاصی صورت گرفته است به گونهای که به رغم تفاوتهای زیادی که در قلمرو، موضوع و شرایط زمانی تحقیقات دارند، غالب آنها به نتایج کاملاً مشابهی رسیدهاند؛ 3. مرحله مطالعات منطقهای؛ 4. پستمدرنیسم و جهانیشدن؛ که به نوعی جریان فکری شرقشناسی را به چالش کشیده است؛ چرا که پیام اصلی و محوری شرقشناسی، تبیین تمایز میان ما (غرب) و دیگری (شرق) و حکم به برتری غرب بر شرق میباشد؛ اما جهانی شدن، با بسط دنیای غرب به همه دنیا و انکار «دیگری» عملاً تفکر شرقشناسی را به چالش کشید.
مقاله بعدی، از خانم فاطمه رجبی بود با عنوان شریعت بر دار. رجبی در این مقاله, پس از بررسی مفهوم مشروطه, فعالیتهای امیرکبیر و سید جمالالدین اسدآبادی و نهضت تنباکو را از پیشلرزههای انقلاب مشروطه معرفی نمود؛ آنگاه به نقد و بررسی مفهوم عدالتخانه پرداخت و آن را هدف اولیه مشروطه خواهان عنوان کرد.
پس از خانم رجبی, حجتالاسلام مهدویزادگان مقاله خود را با عنوان مفهوم شناسی استبداد در ادبیات سیاسی علمای عصر مشروطه ارائه نمود. مهدویزادگان برای بررسی ریشههای اختلاف میان علمای مشروطهخواه و مشروعهخواه بر این نکته تاکید کرد که گام اول در تحلیل کنشهای سیاسی و اجتماعی نخبگان, مفهومشناسی برداشتهای کنشگران است؛ سپس با اشاره به بازخوانی 9 رساله از علمای عصر مشروطه, به تبیین مفهومی آنان در موضوع استبداد و مشروطیت پرداخت و نتایج به دست آمده از این بررسی را در 3 محور خلاصه کرد: 1. اجماع و اتفاقنظری میان علما، مبنی بر خودسرانه و دلبخواهانه و غیرمسئولانه بودن استبداد برقرار است؛ 2. علمای مشروطهخواه به اشتباه تصور کردهاند که اولاً مخاطب آنان مشروعهخواهان هستند و ثانیاً مشکل در عدم آگاهی از معنا و مفهوم مشروطه است؛ حال آن که مشروعهخواهان معتقدند که مخاطب اصلی ما، نه علما که گروهی از مردم طبیعیمشرب و پیروان فرق ضالهای است که از مشروطیت، روایتی غیردینی ارایه میدهند؛ 3. در واقع علمای مشروطهطلب، ساحت بحث را به حوزة فلسفة سیاسی میکشانند؛ اما علمای مشروعهخواه معتقدند که اختلاف و محل نزاع را باید از منظر جامعهشناسی سیاسی و معرفتشناسی سیاسی نگاه کرد.
سپس نوبت به حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه از اساتید حوزه و دانشگاه و مسئول مرکز تحقیقات و پژوهشهای حوزه عملیه قم رسید تا مقاله خود را با عنوان اندیشه سیاسی شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی ارائه کند. آقای خسروپناه با بررسی برخی از آرای شیخ فضل الله نوری و میرزای نائینی، به اثبات این مساله پرداخت که هیچگونه اختلاف فلسفی و سیاسی میان آن دو عالم برجسته شیعه وجود ندارد. هر دو از استقلال و عدالت و حاکمیت اسلام دفاع کرده و آزادی به معنای رهایی از ستم, استبداد, اختناق, بندگی پادشاهان و حق انتقاد سازنده را مثبت دانسته و با آزادی به معنای امکان آشوب, بیبندوباری و تخریب دین مخالفت ورزیدند.
با پایان سخنرانی حجتالاسلام خسروپناه, شرکت کنندگان برای پذیرایی به محوطه بیرونی دعوت شدند.
آخرین بخش از برنامههای روز اول همایش, میزگرد نقش اجتهاد شیعه در مشروطه بود که با حضور سه نفر از صاحبنظران برگزار شد. قرار بود این میزگرد با حضور آقایان حجتالاسلام حمید پارسانیا, دکتر موسی نجفی, حجتالاسلام علی ابوالحسنی(منذر) وحجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه برگزار شود؛ اما آقای خسروپناه در این میزگرد حاضر نشد و به جای دکتر نجفی, دکتر مظفر نامدار در این میزگرد شرکت کرد.
در این میزگرد، مباحثی در خصوص مقایسه میان اجتهاد سیاسی فقها در عصر مشروطه با قبل و بعد از این دوره از جمله انقلاب اسلامی و اثبات عدم تفاوت اصولی در اندیشههای سیاسی فقهای دورههای مختلف، علت تفاوت موضع علمای عصر مشروطه در قبال مشروطه و نیز بحثهایی پیرامون جنبش عدالتخانه صورت پذیرفت. با صدای اذان مغرب, میزگرد و به عبارتی برنامههای روز اول همایش به پایان رسید.
صبح پنجشنبه 24/7/1382, دومین روز همایش در سالن اجتماعات مدرسه علمیه دارالشفا ـ البته با تاخیرـ برگزار شد. پس از تلاوت آیاتی از قرآن مجید, مجری همایش در جایگاه قرار گرفت و از سخنران اول این همایش دعوت کرد تا برای سخنرانی در جایگاه مخصوص مستقر شود. همایش در روز دوم بدون هیات رئیسه برگزار شد.
اولین سخنران روز دوم, آیتالله عباس کعبی؛ حقوقدان و عضو مجلس خبرگان رهبری بود که سخنرانی خود را با موضوع نوآوریهای فقهی در عرصه حقوق اساسی در عصر مشروطه با تاکید بر اندیشه میرزای نائینی و شیخ فضلالله نوری ارائه نمود. ایشان با اشاره به این که مسائل و مباحث مشروطه را از دو منظر و حوزة عمل و اندیشه میتوان تحلیل نمود، بحث خود را در زمینه مقایسه اندیشه میرزای نائینی و مرحوم نوری در زمینه مسائل تئوریک سیاست و حقوق پی گرفت.
سپس نوبت به پژوهشگر پرکار و برجسته تاریخ معاصر، آقای عبدالله شهبازی رسید تا سخنرانی خود را با عنوان تجددگرایان افراطی و علما در انقلاب مشروطه ارائه نماید. وی در این سخنرانی با اشاره به معنای رایج و البته غلط واژه روشنفکری, تأکید کرد مطابق تعریف صحیح از واژه روشنفکری, علما هم در گروه روشنفکران قرار میگیرند و به این ترتیب منطقی نیست که از تقابل میان علما و روشنفکران در دوره مشروطه سخن بگوئیم؛ بلکه کسانی که به ستیز با علما برخاستند, غربگرایان یا تجددگرایان افراطی بودند. این افراد از گروههای مختلف شکل گرفته بود و فعالترین بخش این طیف، کارگزاران دولتی غربگرا بودند که به دلیل برخورداری از امتیازات و امکانات حکومتی، توانستند بیشترین تأثیر را بر سرنوشت انقلاب مشروطه بر جای گذارند. وی در ادامه اضافه کرد: این گروه در جریان انقلاب مشروطه نوعی عملکرد دوگانه داشتند. یعنی از یکسو کارگزاران حکومت قاجار بودند و از سوی دیگر از موضع نقادی وضع موجود، در مقام اپوزیسیون جای گرفتند.
شهبازی سرآغاز ظهور تجددگرایی یا غربگرایی افراطی در ایران را ـ که بستر اصلی آن کارگزاران عالیرتبه حکومتی، به ویژه در وزارت امور خارجه بوده است ـ عصر فتحعلیشاه قاجار دانست که در دوران اقتدار میرزا حسینخان سپهسالار، شکل نهایی خود را یافته و پس از رشد در دوره ناصری، در عصر مظفری، فضای مناسبی برای جولان پیدا کرد و سرانجام با بروز انقلاب مشروطه، تحرک شدید خود برای استقرار حاکمیت تام و تمام خود را آغاز نمود و در نهایت، آرمان خویش را در قالب حکومت پهلوی تحقق بخشید. از نظر شهبازی، دیکتاتوری رضاشاه و سلطنت 57 ساله پهلوی، پیامد دههها تکاپوی این گروه بود.
پس از آقای شهبازی, حجتالاسلام حمید پارسانیا؛ مسئول مؤسسه آموزشی باقرالعلوم و محقق در زمینههای مختلف علوم انسانی، در جایگاه مستقر شد و سخنرانی خود را با عنوان مدرنیته در ایران آغاز کرد. حجتالاسلام پارسانیا در این سخنرانی با یک نگاه تطبیقی، مدرنیته در ایران را با مدرنیته در غرب, در سه محور مورد مقایسه و بررسی قرار داد: 1. زمینههای فکری و تمدنی؛ 2. بنیادها و لایههای معرفتی؛ 3. نسبت مدرنیته با دین.
از نظر ایشان، مدرنیته غربی در پاسخ به نیازهای فرهنگی و تمدنی خود شکل گرفت؛ در حالی که مدرنیته ایرانی در اثر مواجهه با تمدن و فرهنگ غرب پدید آمد. در غرب ابتدا لایههای عینی فرهنگی و هنری آن شکل میگیرد و سپس به افق صنعت ـ تکنولوژی, سیاست و قدرت وارد میگردد و حال آنکه جامعه ایران, ابتدا با مظاهر سیاسی, نظامی و صنعتی غرب آشنا شده و به تدریج به سوی لایههای عمیقتر نظر میدوزد. مدرنیته در غرب, دینستیزی آشکار ندارد و بیشتر در اصلاحات دینی شکل میگیرد و در حالی که در ایران بیشتر با دینستیزی آشکار قرین است.
سخنران بعد، دکتر موسی نجفی؛ محقق و استاد دانشگاه بود که عنوان شهر خدا؛ گذار از قدر مقدور مشروطه با مشروطه را برای سخنرانی خود انتخاب کرده بود. وی در این سخنرانی با اشاره به پیشینه تاریخی اصطلاح شهرخدا یا مدینه فاضله در غرب و دنیای اسلام, تحقق عملی آن را در ایران به «صوفیان خانقاه اردبیل که پیروان شیخ صفیالدین اردبیلی بودند» بازگشت داد. از نظر ایشان، چهار سده بعد، در عصر مشروطیت، شیعه در نگاهی جدید با دنیای غرب، یک بار دیگر در پی آزمونی نو درآمد. این بار لازم بود سلطنت که دیگر نه با آمیختگی با مرشد کامل؛ که با استبداد ایل فاتح قاجار یکی شده بود، در پرتو قانون محدود گردد تا مدینه فاضلة مورد انتظار و قدر مقدور در آن عصر جامه عمل پوشد. فضای مشروطیت، از نهاد جدیدی صحبت به میان میآورد که بتواند جای خالی این خلأ تئوریک را پر نماید و آن، تبلور اراده و خواست ملی یعنی «مجلس شورا» بود.
پس از سخنرانی دکتر نجفی از میهمانان دعوت شد, تا برای پذیرایی به محوطه بیرونی سالن همایش بروند.
پس از پذیرایی، دکتر مظفر نامدار؛ سخنرانی خود را با عنوان مقایسه دیدگاه جریانهای دینی و سکولاریسم درباره غرب و غربشناسی در ایران عصر مشروطیت آغاز کرد.
وی در این سخنرانی، به بررسی تطبیقی و تاریخی افکار و اندیشههای جریانهای فعال در عصر مشروطه, درباره پدیدهای که امروزه از آن به عنوان غرب یاد میشود, پرداخت. از نظر دکتر نامدار، برای مقایسه این پدیده در افکار و اندیشههای جریانهای مختلف فکری ـ سیاسی عصر مشروطیت، به مفهوم عینیتر و تاریخیتری نیاز داریم تا این مقایسه و تطبیق را یک مقایسه ذهنی و غیر تاریخی نسازد و آن، مفهوم تجدد و ترقی است.
ریشههای ناسیونالیسم ایرانی در عصر مشروطه، عنوان سخنرانی دکتر علیرضا ذاکر اصفهانی؛ عضو هیثت علمی علوم سیاسی دانشگاه اصفهان بود. ایشان در ابتدای سخنان خود، با یادآوری تقلید روشنفکران ایرانی از غرب، مفهوم ناسیونالیسم را نیز أخذ شده از غرب دانست. وی در بیان چگونگی پیدایش ناسیونالیسم گفت: در دنیای غرب بعد از رنسانس، دین کنار گذاشته شد و چون باید یک مفهوم دیگری جایگزین آن میشد تا به مشروعیت جامعه کمک کند و عامل وحدت جامعه شود، مفهوم ناسیونالیسم پدید آمد. روشنفکران ایرانی هم به دنبال این بودند که همان اتفاق را در ایران تکرار کنند.
دکتر ذاکر، با اشاره به اینکه ناسیونالیسم هم بر انقلاب مشروطه اثر گذاشت و هم از این انقلاب اثر پذیرفت, اظهار داشت: ناسیونالیسم در طول تاریخ اندیشه سیاسی ایران در چهرههای مختلفی از جمله ناسیونالیسم باستانگرا, ناسیونالیسم لیبرال و ناسیونالیسم مذهبی خود را نشان داده است. در دوره مشروطه، بیشتر ناسیونالیسم باستانگرا ترویج شد که بر طبق آن، بازگشت به دورة قدیم ایران و پیجویی گذشتههای افتخارآمیز دوردست برای حل احساس تحقیر و زبونی ایرانی در مقابل غرب، مورد توصیه قرار میگرفت.
روشنفکران، در این دوره درصدد بودند با توسل به گذشتههای تاریخی خود و شکوه و جلال آن دوره, گرچه به صورت ساختگی و افسانهوار، در مقابل احساس ضعف خود پاسخی بیابند و هویتی را هر چند مصنوعی برای خود دست و پا کنند. ذاکر، در ادامه به نقش پارسیان هند, نقش ایدئولوژیسازی انگلیس و نقش شرقشناسی در این خصوص پرداخت.
استاد دوانی سخنرانی خود را با عنوان شیخفضل الله و مشروطه آغاز کرد.
استاد، در این سخنرانی به تشریح پیشتازی دنیای اسلام در قرون اولیه ظهور اسلام در عرصههای مختلف علم و دانش و عقبافتادگی دنیای غرب در آن زمان پرداخت و پیشرفت دنیای غرب را با ترجمه آثار مسلمانان و سرقت برخی از آثار آنان بیان کرد. به عقیده حجتالاسلام دوانی، اسپانیا اولین کشوری غربی بود که با ترجمه و فراگیری زبان عربی، به این علوم در غرب رونق بخشید و همین امر باعث شد که غربیان به تدریج چشم طمع به شرق بدوزند. استاد دوانی، با یادآوری این که علما در برابر چپاول استعمارگران بیدار بودند و از کیان این مملکت محافظت میکردند، به جریان تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی اشاره نمود.
با پایان سخنرانی استاد دوانی, همایش یکصدمین سالگرد نهضت مشروطیت ایران و نقش اجتهاد شیعه در آن به کار خود خاتمه داد.
در حاشیه همایش
1. 1. متأسفانه تبلیغات این همایش به قضاوت بسیاری از شرکتکنندگان، ضعیف بود و به همین دلیل، بسیاری از طلاب و فضلا از برگزاری این همایش اطلاع نداشتند. به عنوان نمونه در مدرسه علمیه دارالشفا و فیضیه که محوریت برای طلاب و روحانیان را دارد و محل برگزاری روز دوم همایش نیز بود، تنها یک پلاکارد؛ در بیرون مدرسه نصب شده بود که آن هم چندان در معرض دید نبود؛ اما با این وجود استقبلال نسبتاً قابل قبولی از این همایش صورت گرفت.
2. نمایشگاه عکس و اسناد که در طبقه همفک مؤسسه امام خمینی و در فضای نسبتاً وسیعی برگزار شده بود و حاوی حدود 400 عکس و سند بود، مورد تحسین بیشتر بازدیدکنندگان قرار گرفت. توضیحات هر عکس و سند در اتکتی در پائین آن نصب شده بود. اکثر این عکسها و اسناد متعلق به مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران بود که جای تقدیر و تشکر از همکاری ایشان وجود دارد.
3. یکی دیگر از برنامههای جذاب این همایش, برپایی فروشگاه کتب تاریخ معاصر ایران بود. سه مرکز تاریخی در این امر مشارکت نمودند: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و مرکز بررسی اسناد تاریخی.
4. تعداد قابل توجهی از شماره یازده ماهنامه زمانه نیز که عمدتا به بررسی زوایای مختلف نهضت مشروطه اختصاص داشت برای شماری از مدعوان همایش ارسال گردید.