عراق و میراث فکری صدر
آرشیو
چکیده
متن
v
هیولای نظامی ساخته و پرداخته مدرنیسم که تمامی اعمال خود را در چهارچوب لرزان و مبهم نظام ارزشهای جهانی توجیه مینماید با وجود یاری همه جانبه رسانههای سلطهگر هنوز نتوانسته است، نسخه تحمیلی و غیر بومی خود را در عراق به مرحله اجرا درآورد. اکنون عراق خسته و رنجور از ظلمها و ستمها میرود تا با نجواکردن یاد مجاهدتهای مردی بزرگ از سلاله نیکاندیشان، به آرمانهای بلند او جامعه عمل بپوشاند. مسافر تشته عراق اکنون پس از سالها گمگشتگی در سراب آرمان شهر غربی، به چشمه جوشان و زلال بیداری اسلامی دست یافته است. بیگمان شهید صدر را باید نگاهبان جاوید این چشمه و در شمار نوابع فکری قرن دانست. او چنان دل در گرو هدایت جامعه عراق گذارد که از جان پاک خویش نیز در این راه دریغ نورزید. آرا و آثار و اندیشههای عظیم وی چنان است که دوست و دشمن را به تحسین واداشته است. آثاری مانند: سیستم سیاسی اسلام، انسان معاصر و مسائل اجتماعی، فلسفه ما، اسلام و مکاتب اقتصادی، بانکداری در جامعه اسلامی و اقتصاد ما،... بیانگر وسعت دید او در مجموعه آثار ارزشمند و کاملش میباشد. ویژگی آیندهنگری چنان با تفکرات او عجین شده است که غبار گذر زمان هرگز برگنجینه و میراث فکری صدر ننشست. دلیل این مدعا را بایددر رویکرد نوین نه تنها مردم عراق بلکه تودههای مسلمانان منطقه به او و افکارش جست. پس از کنار رفتن حجاب از چهره کریه استعمار نوین مردم عراق به دنبال برپایی جامعه مورد نظر صدر میباشند. جامعهای که برحسب مدل حکومتی ایدهآل وی، همان حکومتی است که انبیا الهی درصدد تشکیل آن بودند. مجموعهای به هم پیوسته و حقیقی که مفهومی بسیار فراتر از قوم، ملت و دولت با تعاریف متداول امروزین دارد. این جامعه آرمان شهری است که روح آیه شریفه «واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» در آن موج میزند. بیشک در پی تحقق این حکومت اسلامی نام شهید صدر بر تارک آن تا ابد خواهد درخشید.
سیدمحمدباقر صدر، فرزند آیتالله سیدحیدرصدر، به سال 1931 م در شهر کاظمین دیده به جهان گشود. خاندان صدر در قرن هیجدهم از جبل عامل لبنان به عراق مهاجرت کرده و رهبری مذهبی مردم را بر عهده گرفتند. شهیدمحمدباقر صدر در کودکی، تحصیل علم را آغاز کرد و دراین دوران، مقدمات را به خوبی فرا گرفت. او که در چهارسالگی پدربزرگوار خود را از دست داده بود؛ تحت تعلیم و ارشاد برادر بزرگ خویش --- سیداسماعیل صدر --- قرار گرفت. پس از اتمام تحصیل در دوره مقدماتی؛ به فراگیری منطق و علم اصول پرداخت. در بیست سالگی عازم نجف گردید و در جلسات خارج، شرکت جست. پیش از رسیدن به سن سیسالگی؛ به درجه اجتهاد نائل آمد. وی در نجف از محضر بزرگانی چون آیتالله سیدمحسن حکیم، شیخ مرتضی، شیخ راضی و شیخ محمدرضا آلیاسین بهره برد و از سال 1378 ه' .ق در حالی که کمتر از سیسال داشت؛ به تدریس فقه و خارج اصول پرداخت. نقش بارز سیاسی ایشان را میتوان از زمان تاسیس «جماعةالعلمای نجف اشرف» دانست. پس از درگذشت آیتالله سیدمحسن حکیم؛ ایشان به عنوان یک رهبر مورد توجه قرار گرفت. یکی از اقدامات مهم شهید صدر تحریم عضویت در حزب بعث و نیز مخالفت با برنامههای آموزشی آن حزب در مدارس بود؛ همین مساله باعث گردید تا رژیم عراق به انحای مختلف ایشان را مورد آزار و اذیت قرار دهد. وی همواره از انقلاب اسلامی ایران دفاع کرده و از رهبری آن --- حضرت امامخمینی --- حمایت مینمود. اقدامات شهیدسیدمحمدباقر صدر باعث گردید که رژیم عراق بر سختگیریهای خود بیفزاید و ایشان را در اوایل جمادیالاول 1400 ه' .ق دستگیر نماید. وی به همراه خواهر مبارز خود --- بنتالهدی --- پس از تحمل شکنجههای فراوان در تاریخ 22 جمادیالاول همان سال به شهادت رسیدند. از این مجتهد بزرگوار، آثار بسیاری در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دینی به یادگار مانده است که میتوان به اقتصادنا، فلسفتنا، حکومت اسلامی -- بانکداری اسلامی، غایةالفکر، علم اصولالفقه و دهها اثر دیگر اشاره کرد.
این مقاله که به قلم یکی از نویسندگان نامی غرب (جویس انویلی) میباشد؛ به بررسی دیدگاههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شهید آیتالله سیدمحمدباقر صدر میپردازد.
الف) دیدگاههای سیاسی
---1 بدست آوردن حکومت مشروع: پاسخ آیتالله صدر در پاسخ به پرسش علمای عراق مبنی بر چگونگی تشکیل حکومت مشروع --- در زمان غیبت امامزمان(عج) و تسلط خاندان هاشمی در عراق --- این بود که علما باید برای بنیاننهادن جامعه اسلامی اهتمام ورزند و از این راه، حکومت را به اجرای دستورات الهی وادار نمایند که براساس آن، مردم را به رعایت فضایل و اجتناب از رذایل ملزم گرداند. آیتالله صدر انسان را از نظر فطری موجودی خوب میدانست؛ اما معتقد بود؛ انسان با وجود خوببودن، ضعیف هم هست؛ بنابراین آرزوی حکومت اسلامی را داشت که بتواند مسلمانان را در مقابل دشمنان درونی و بیرونی محافظت نماید و وسیله اطاعت بیشتر مردم از خداوند را فراهم سازد.
سیدمحمدباقر، از نظم اجتماعی اسلامی انتظار داشت؛ تا مردم را در پایبندی به باورهای دینی و بجاآوردن دستورات مذهبی کمک کند. به عنوان مثال، فراهمکردن زمان لازم برای انجام فریضه نماز در طول روز کاری و متعادلکردن ساعات کاری در ماه مبارک رمضان. وی همچنین معتقد بود؛ که باید خطاکاران و متجاوزان را به رعایت قانون و پایبندی به دستورات دینی ترغیب نمود.
آیتالله صدر به عنوان مرجع تقلید بسیاری از شیعیان عراق، مسوولیت علما را برای به دست گرفتن رهبری مبارزه در راه تشکیل حکومت اسلامی؛ اینگونه ترسیم نمود: «همچنانکه امامت، تداوم نبوت بود؛ به همین نحو هم مرجعیت [اقتدار ربوبی و برجسته مذهبی]، تداوم امامت میباشد و مرجعیت، برای کمک به پرهیزکاران و مسلمانان مظلوم و نیز برقراری حکومت امامان و پیامبران --- تنها حکومت عادلی که در طول تاریخ ایجاد گردیده و انسانهای آزاده به خاطر آن کوشیده و جنگیدهاند --- اقدام مینماید.1 وقتی که پیامبر اسلام از دنیا رفت؛ امامت، جایگزین پیامبری گردید و وقتی که امام دوازدهم غایب گردید؛ مرجعیت، جایگزین امامت گردید؛ یعنی تصمیم به جای امام، به مرجع رسید به همانسان که تصمیم به جای پیامبر به امام رسیده بود.»
--2 جایگاه مشورت در اسلام: خداوند، پیامبرش را به مشورت و رایزنی فرمان داد و این فرمان در زمان حیات پیامبر اسلام(ص) اجرا میگردید؛ اما اهداف آن، هنوز روشن و تبیین نگردیده بود. اگرچه در گذشته، باور بر این بود که تنها باید با افراد صاحب نفوذ مشورت شود؛ اما آیتالله صدر عقیده داشت؛ که تغییر مقتضیات زمان و نیز نظارت عالیه فقها در حکومت اسلامی؛ رایزنی و مشورت را در شکل یک مجلس که اعضای آن نمایندگان واقعی مردم باشند؛ هم ضروری و هم ممکن ساخته است.2
ایشان در مقدمه کتاب اقتصادنا بر این نکته تاکید میکند؛ که انسان نماینده و جانشین خداوند در جهان است و این موضوع نشان از تفویض قدرت و مسوولیت به انسان دارد.3 آیتالله صدر در سال (1979 م /1358 ش) چهار قاعده اصلی برای حکومت اسلامی را چنین برشمرد:
الف) حاکمیت مطلق از آن خداست.
ب) احکام اسلامی مبنای قانونگذاری میباشند و قوه قانونگذاری، احکامی را که با قوانین اسلامی سازگار نباشد؛ تصویب نمیکند.
ج) قانونگذاری و نیز قدرت اجرایی به مردم به عنوان جانشینان خداوند واگذار میشود.
د) فقیه --- که نماینده اقتدار مذهبی اسلام است --- با تایید اعمال قانونگذاری و اجرایی، به آن مشروعیت میبخشد.4
آیتالله صدر، علما را به خاطر پذیرش مسوولیت حکومت متهم و یا سرزنش نکرد. به بیان دقیقتر اعتقاد وی این بود؛ که اداره جامعه اسلامی با قوانین دینی به دولتی واگذار میشود که روحانیان به عنوان مفسران قوانین اسلامی و قاضیان قانونی تلقی گردند. وی همچنین عقیده داشت؛ که مردم به مدت زمانی که روحانیان صرف آموزشهای دینی خود میکنند؛ تا تفسیر کلام خدا را به طور کامل بفهمند؛ نیازی ندارند.
--3 تفکیک قوا و تقسیمبندی قدرت: آیتالله صدر، حاکمیت را به سه شاخه اجراییه، قضاییه و قانونگذاری تقسیم نمود. شاخههای قانونگذاری و اجرایی توسط مردم انتخاب میگردند؛ اما نحوه همکاری بین این دو قوه را مشخص ننمود. وی معتقد بود؛ که برای اداره جامعه باید قوانین از قرآن و عرف استنباط گردند در مورد جزییات ایفای نقش حکومت، نیز اساسا کار را بر عهده رهبران سیاسی میدانست.
--4 حقوق اقلیت و اکثریت: آیتالله صدر اولین مرجعی است که اصل شورا را برای انتخاب حاکمان اجرایی حکومت اسلامی پذیرفت.5 با این حال منظور وی از حکومت اسلامی، حکومت اکثریت نیست. وی حاکمیت اکثریت را به عنوان سلطه پیداکردن گروهی بر گروه دیگر رد کرد.6 در دیدگاه تشیع، تنها خداوند است که شیوه زندگی انسانها را مشخص و ترسیم میکند.
5 -- اجتهاد: استراتژی آیتالله صدر برای تحقق حکومت اسلامی، نیاز به فاصله گرفتن از سیاستگریزی بود. وی دوریگزیدن روحانیان از سیاست را که منجر به توسعه و پیشبرد جامعه در راههای غیرقابل قبول میگردد؛ محکوم نمود. این سیاستگریزی، باعث شده بود؛ تا علما، اجتهاد را به دیده تفسیر قوانینی بنگرند که تنها در حیطه مسائل فردی هستند و قوانین اداره عملی جامعه را دربرنمیگیرند. وی ناکارآمدی موجود در قوانین اجتماعی را برای حل مسائل و مشکلات جامعه اسلامی محکوم کرد.7 راهکارهای شهید صدر برای جبران این نقیصه بدین صورت بود:
الف) ظهور بیداری اسلامی در مردم و اینکه مردم خود خواهان حکومت اسلامی باشند و برای آن بکوشند.
ب) تفسیر دوباره قوانین خاص و اصیل اسلامی و حذف تفسیرهای نادرست گذشته و به دنبال آن، افزودن بر جاذبه [و جنبههای گوناگون اسلام] به عنوان یک ایدئولوژی نوین و مدرن.
منظور از بند دوم، مجتهدین میباشند؛ که استعداد لازم برای تفسیر قوانین، با لحاظ مقتضیات جامعه، از متون گوناگون را بهتر از «سنت به تنهایی» دارند.8 [یعنی علاوه بر سنت، از دیگر متون که عرف میباشد نیز در تغییر قوانین استفاده کنند] و توانایی این را دارند؛ که قوانین مناسب را با تامل از متون گوناگون، استخراج نمایند. «شرط اساسی برای موفقیت در ایجاد یک فرهنگ نوین و یا رفع عقبماندگی، به حرکتدرآمدن تودهها میباشد؛ چرا که حرکت عمومی، نشان از پیشرفت، توسعه دلخواه و رهاکردن ظرفیت درونی دارد. بنابراین اگر تودهها و بدنه جامعه، تحول نیابند، نمیتوانند هیچ تغییری در موقعیت خویش -- بسته به زمان --- ایجاد کنند.»9
--6 ناسیونالیسم و ملیگرایی: جنبشهای اسلامی، متاثر از جهانگرایی اسلامی، جنبشها و حرکتهای فراملی میباشند که در نقطه مقابل ملیگرایی و ایدئولوژی ناسیونالیسم قرار دارند. کانون وفاداری شهروندان به دولت اسلامی، اسلام میباشد نه ملیگرایی. ادعای اسلامگرایان بر این است که ملیگرایی شکل نوینی از قبیلهگرایی عربی میباشد؛ که با آمدن اسلام، برادری و اخوت جای آن را گرفت. اسلام آشکارا ملیگرایی را محکوم کرد و پرهیزکاری و آزادی از قید و بند گروهها را بر هر اصل دیگری ترجیح داد. شهید مرتضی مطهری --- که شیعیان و اسلامگرایان در عراق برای او جایگاه ویژهای قائل هستند --- در این زمینه از قول علامه طباطبایی میگوید: «اسلام مزیت قومی و قبیلهای را محکوم کرده است و آن را از ایفای هرگونه نقشی در زمینه تکامل اجتماعی، بازداشته است.»10
ب: عقاید اقتصادی آیتالله صدر:
شهید صدر معتقد بود که اسلام تمام قواعد لازم برای سازماندهی زندگی اقتصادی را دارد؛ زیرا اسلام سیستم جامعی است که برای جوانب مختلف زندگی، راهکارهای لازم را ترسیم مینماید. وی بر آن بود؛ تا از قوانین استخراج گردیده و نیز قواعدی که از آنها استنباط میشود؛ سیستم اقتصادیی را ارائه کند؛ تا زمانی که مسلمانان، دولت مخصوص به خود را تشکیل داده و در موقعیت عملیکردن برنامههای اقتصادی خود باشند؛ از آن استفاده کنند. ایشان در کتاب اقتصادنا، پایههای اقتصاد اسلامی را اینگونه ترسیم کردند:
الف) اشکال متنوع مالکیت، شامل مالکیت عمومی و خصوصی میباشد.
ب) آزادی اقتصادی، در زمینههای تولید، توزیع و مصرف با قوانین اسلامی محدود شده است.
ج) عدالت اجتماعی، ضامن سعادت جامعهای است که پایههای آن همکاری و تعادل میباشد.11
ایشان در کتاب فلسفتنا که به سال 1959 م نوشته شده است، کارکرد حکومت رادر دو زمینه مورد بحث قرار دادهاند:
الف) آموزش انسان
ب) برگردانیدن مردم به قوانین اسلامی در صورت انحراف آنان.12
---1 عدالت اجتماعی: این اصل همواره در طول تاریخ به حیات خود ادامه داده است؛ اما آیتالله سیدمحمدباقر صدر، زمانی که میتوانست بر عینی کردن آن اثر بگذارد -- یعنی زمانی که جمهوری اسلامی ایران در سال 1979 م به پیروزی رسیده بود --- سه کارکرد را برای حکومت اسلامی متصور شد؛ که عبارت بودند از:
الف) ترویج نمودن آگاهی دینی
ب) عینیتر کردن قوانین اسلامی
ج) فراهم کردن عدالت اجتماعی و به دنبال آن واگذاری پیشبرد عدالت اجتماعی به دولت.13
قوانین قرآن در مورد زکات و خمس، دو مالیاتی که مسلمانان ملزم به پرداخت آن هستند14 و نیز ارث، همه مربوط به عدالت اقتصادی در جامعه بزرگ اسلامی و خانواده میباشد. شیعیان، خمس را به طور سنتی به علما میپرداختند؛ اما آیتالله صدر کار رسیدگی به فقرا و ناتوانها را--- یکی از مواردی که خمس در آن زمینه مصرف میشد --- به دولت واگذار کرد و این کار، مستلزم واگذاری و پرداخت خمس به دولت بود؛ اما وقتی جمهوری اسلامی خواست در این زمینه اقدامی نماید؛ [یعنی] خمس به دولت پرداخت شده و در بودجه عمومی لحاظ شود؛ رد گردید.15 در سامان دادن به امور خمس، دولت باید مالیات مستقیم را برای همه معین کند و دراین راه علما و روحانیان باید مردم را راهنمایی و آگاه گردانند؛ تا افرادی که به پرداخت خمس عادت ندارند؛ آن را به صورت مالیات به دولت بپردازند.
---2 بانکداری اسلامی: در کتاب قواعد عمومی بانکداری اسلامی، آیتالله صدر درصدد حل تردیدهای فراوان در زمینه امکان ایجاد یک اقتصاد مدرن متناسب با قواعد اسلامی برآمد. ایشان منازعهای که در آن اقتصاد اسلامی باید به سوالاتی نظیر رابطه تعیین قیمت و راههای توسعه اقتصادی پاسخ دهد را رد نمود و از جنبههایی که به سازماندهی زندگی اقتصادی براساس آموزههای اسلامی، عدالت و مشروعیت تاکید میکند؛ حمایت نمود: «عدالت در توزیع، برای فراهم آوردن زندگی مطمئن به همه اعضای جامعه و آزادیدادن به آنان در داشتن درآمد بیشتر میباشد. گمان میرود که استفاده از بهره پول در اسلام مجاز شمرده نشده؛ اما صاحب سرمایه میتواند؛ سرمایه غیرپولی خودش را به دیگران بدهد. داشتن زمینی بدون استفاده، امری ناروا میباشد و از این قانون استنتاج میگردد؛ که احتکار امری مذموم است و ممنوعیت و مذمومیت احتکار بدین معناست تا مسلمانان سرمایههای بدون استفاده خود را به دیگران قرض بدهند و به این کار تشویق گردند.»16
در سیستم بانکداری اسلامی، صاحبان سرمایه اجازه دارند تا سرمایه را در دو شیوه به کار گیرند:
الف) سپردهگذاری در بانک دولتی --- جهت دادن وام بدون بهره، در این شیوه به صاحب سرمایه تضمین داده میشود؛ که سرمایهاش، باارزش تمام و بدون افت قیمت ناشی از تورم برگردانده خواهد شد و سرمایه وام داده شده از زکات معاف خواهد بود.
ب) استفاده بانک از سرمایه سپرده شده در پروژههای اقتصادی که صاحب سرمایه،
در سرمایهگذاری، سود و زیان آن سهیم است. این سرمایه هم از زکات معاف میباشد.17
آیتالله صدر با تکیه بر آیات قرآنی بر مدرنیزاسیون و نوگرایی اقتصادی تاکید نمود. از دیدگاه وی، تدارک نیرو و قدرت در آیات قرآنی، شامل قدرت اقتصادی هم میباشد؛ که با معیار تولید تامین میشود و برای حفظ موجودیت و اقتدار اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.18
---3 علوم و تکنولوژی: آیتالله صدر در فلسفه ما، بر علوم فنی و جستوجوی آنها تاکید کرد. درحقیقت منظور از اندیشه اعتقادی، نکوهش حقایق معتبر علمی و نیز به مقابله برخاستن با آنها نمیباشد؛ بلکه اندیشهای است که خداوند را به عنوان یک عامل در کنار طبیعت قرار میدهد.
جوانان، جذب حرکتها و جنبشهایی میشوند که مدرنیزاسیون را به عنوان یک نیاز در بررسی مسائل پزشکی، مهندسی، اقتصادی و مدیریت و تلاش برای کسب دانش مدرن، برای جامعه اسلامی مطلوب خود پذیرفتهاند. با پیروی از آیتالله صدر، اسلامگرایان عراقی در زمینه آمیزش انقلاب با تکنولوژی مدرن جهت ساختن و بنیاننهادن دوباره جامعه اسلامی تلاش نمودند.
---4 [مکتبهای اقتصادی] کمونیسم و کاپیتالیسم: آیتالله صدر، هم کمونیسم و هم کاپیتالیسم را مورد انتقاد قرار داد و خواستار راه میانهای گردید؛ که از مالکیت خصوصی حمایت کند؛ اما با الزاماتی مانند ضرورت محرومیتزدایی آن را تعدیل کند. شهید صدر پیشنهاد کرد که یک پنجم از درآمد نفتی عراق به امنیت اجتماعی، تامین مسکن، فراهم آوردن آموزش رایگان و خدمات عمومی به همه مردم اختصاص یابد.19
در سطح بینالملل نیز وی معتقد بود؛ که سیستمهای ماتریالیستی به کشورهای صلحطلب تجاوز میکنند و از ثروت آنها بهرهجویی میکنند.20 براساس دیدگاه مارکس نظم اجتماعی، در توزیع و تقسیم منابع طبیعی نقش چشمگیری دارد و درحقیقت توزیع منابع طبیعی، وابسته به نظم اجتماعی است. ایشان هم معتقد بودند؛ که چون نظم اجتماعی، نتیجه انتخاب انسان است، پس قابل تغییر میباشد.21
با توجه به منابع نفتی کشور [عراق] آیتالله صدر عقیده داشت؛ از آنجا که منابع طبیعی تولید فرد نیستند، بنابراین مالکیت خصوصی در مورد این منابع، پذیرفتنی نیست. در عراق، مالکیت دولت بر صنعت نفت، به حیات خود ادامه میدهد؛ پس در آن منطقه به هیچ تغییری نیازی نیست.
ج) عقاید اجتماعی آیتالله صدر
---1 فرد و جامعه: از نظر شهید صدر، هم فرد و هم جامعه وجود عینی دارند و از اهمیت یکسانی برخوردار میباشند.22 چون انسان محتاج به دیگران است، به صورت گروهی زندگی میکند. انسانها، نه تنها پاسخگوی بر اعمال خویش هستند، بلکه در برابر اعمال جامعه، هم پاسخگو میباشند. «... و میبینی هر ملتی را به زانو درآمده، هر گروهی خوانده شوند به سوی نامه اعمالش، امروز پاداش داده میشود به آنچه که کردهاید.»23 آیه مورد استناد آیت الله صدر درباره حق و مسوولیتپذیری انسان برای مشارکت در حکومت میباشد.
---2 زنان در جامعه اسلامی: آیت الله صدر بر این که زنان هم مانند دیگر افراد جامعه باید پیشرفت کنند و عدالت اجتماعی در مورد آنها رعایت گردد؛ تاکید نمود و بر آموزش زنان و بهترکردن موقعیت آنان اصرار ورزید و بعضی از اعمال متداول سنتی، که زنان را از فعالیت منع میکرد؛ محکوم نمود. مسوولیتپذیری خواهر بزرگوارشان --- شهیده بنتالهدی صدر --- یک نمونه از دیدگاه غیرسنتی ایشان در مورد زنان میباشد. بنتالهدی، با عزت و احترام در خانهای زندگی میکرد که توسط مادرش اداره میگردید. خانوادههای آبرومند، دختران خود را به مدرسهای میفرستادند که به دست وی تاسیس شده بود و در آنجا زیر نظر همسر شیخ محمدمهدی العاصفی و خواهر وی قرار میگرفتند.24 شیخ محمدمهدی العاصفی در سومین نشست الدعوه از فراهم نمودن راههای آگاهی و دادن آموزش برای جمعیت زنان «برای اولین بار» به عنوان یک پیشرفت در این زمینه یاد کرد.25
---3 اقلیتها: در یک جامعه اسلامی غیر مسلمانها نیز برای به جای آوردن شعائر مذهبی خود و مشارکت در فعالیتهای سیاسی آزاد میباشند؛ دو حقی که طبق آموزههای قرآنی از حقوق مسلم آنهاست. غیر مسلمانها باید جزیه پرداخت کنند --- مالیات گونهای که به جای خمس و زکات و برای تامین احتیاجات نظامی مسلمانان پرداخت میشود --- در عوض، مسلمانان هم موظف به حمایت از آنان هستند و باید خدماتی را که به دیگر مسلمانان ارائه میدهند؛ برای آنها هم انجام دهند.26 غیرمسلمانها باید پذیرفته باشند؛ که به احساسات اجتماعی اسلام توجه کنند؛ امری که به صورت سنتی در جامعه اسلامی رعایت میگردد.
---4 مسوولیتپذیری اجتماعی: آیت الله صدر عقیده داشت؛ که ریشه اشتباه سیستمهای غربی، در برتری دادن علایق شخصی بر علایق اجتماعی است. ایشان سیستمی را که در آن فرد، تنها در برابر خود احساس مسوولیت میکند؛ مورد انتقاد قرار داد و معتقد بود؛ که علایق شخصی همیشه علایق اجتماعی را به پیش نمیبرد.
آیت الله صدر با تاکید بر آیه «... و نگیرد بعضی از ما، پروردگاری جز خداوند» اعتقاد داشت؛ که آزادی در اسلام یعنی رهایی از بندگی خدایان دروغین و داراییهای مادی و دلبستگیهای دنیوی و نیز رهایی از سلطه انسان.27
شهید صدر، با توجه به تقوای فردی، ایدهها و موقعیت خانوادگی خود، احتیاجات جامعه عراق را درک کرد و هنوز هم فهم و درک وی از اسلام معتبر است.
پینوشتها:
.-27 Al - Sadr, Islamic Political System, P.1
-82 I bid, P.2
در صحبتکردن از سیستم سیاسی اسلام، آیتالله صدر در مورد اینکه مقتضیات تغییر یافته چه چیزهایی هستند، توضیح نمیدهد؛ اما این احتمال وجود دارد؛ که وی به آموزشها و گفتمان گسترشیافته در جوامع مدرن اشاره میکند، تغییراتی که شهروندان را به مشارکت در حکومتهای خود توانا ساختهه و انتظاراتشان را در انجام دادن آنها افزایش داده است.
.-29 Al- Sadr, Islam and Schools of Economics P.3
آیتالله صدر تنها روحانی شیعه نبود که در این مورد اظهارنظر نموده است.
.-75-80 Al- Sadr, Islamic Political System, PP. 4
.-5 Islamic Revival, March and April 7891, P.5
.-165-172 Al- Sadr, Contemporary man and the Social Problem, PP. 6
.-45-48 Al- Sadr, Islamic Political System, PP. 7
.-51-53 I bid, PP. 8
.-025-26 I bid, PP, 1
.-134 Mutahhari, Socitey and History, P.1
.-2117-123 Al - Sadr, Aqtisadena, PP, 1
.-332 Al- Sadr, Our Philosophy, p, 1
-4 The Attick, entitled'' Islamic Republic PP. 48-07. AL- sadr.1
-5 Interestingly, the news paper At- Tayar Al- Jadeed.1
.-6235 Afshar" The Iranian Theocracy". P.1
.-7128-129 Al- Sadr, Islam and Schools of Econmics, pp. 1
.-817-19 Al- Sadr, Banking in the muslim Socity, PP. 1
.-9182 Muhammad Baqir al- sadr, as cited in Batatu, Shiia organizations in Iraq P.1
.-059-60 Al- sadr, Islam and Schools of Econimics, PP. 2
.-134 I bid, P. 2
.-245 Al- sadr, Islamic Political System, P.2
.-328 Sura 54, Verse 2
.-450-54 Al- Khatib Ibn al-Najaf, Al- Harrakat, PP.2
.-54 Al- jihad, November, 42,6891, P.2
.-665 Mutahhari, jihad, P. 2
آیتالله مطهری یکی از شاگردان آیتالله صدر بود که در 1960 م یک گروه از علمای ایرانی را با هدف اصلاح تفکر و سازمان شیعی، ساماندهی کرد.
.-791-97 Al- Sadr, Islamic and Schools of Economics, PP. 2
شهید صدر همواره از انقلاب اسلامی ایران دفاع کرده و از رهبری آن --- حضرت امامخمینی --- حمایت مینمود.
از نگاه شهید صدر «همچنانکه امامت، تداوم نبوت بود؛ به همین نحو هم مرجعیت [اقتدار ربوبی و برجسته مذهبی]، تداوم امامت میباشد
استراتژی آیتالله صدر برای تحقق حکومت اسلامی، نیاز به فاصله گرفتن از سیاستگریزی بود. وی دوریگزیدن روحانیان از سیاست را که منجر به توسعه و پیشبرد جامعه در راههای غیرقابل قبول میگردد؛ محکوم نمود.
ریشه اشتباه سیستمهای غربی، در برتری دادن علایق شخصی بر علایق اجتماعی است. شهید صدر سیستمی را که در آن فرد، تنها در برابر خود احساس مسوولیت میکند؛ مورد انتقاد قرار داد و معتقد بود؛ که علایق شخصی همیشه علایق اجتماعی را به پیش نمیبرد.