آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

متن

  تعاملات‌ اسلام‌ با مسیحیت، شرق‌ با غرب‌ و اروپا با آسیا، همواره‌ از سوءتعبیرها و بدبینی‌ها رنج‌ برده‌ است؛ اما اگر در این‌ میان‌ حقیقتی‌ وجود داشته‌ باشد، بالاخره‌ ماه‌ پشت‌ ابر نمی‌ماند و تاریکی‌ و کدورت‌ را از دل‌ سیاه‌ کج‌فهمی‌ها و کوراندیشی‌ها خواهد زدود. وجدان‌ تاریخی‌ جهان، بالاخره‌ حقیقت‌ را از کتمان‌ و حرمان‌ برون‌ خواهد برد و تجربه‌های‌ روشنی‌ را فرا روی‌ ابنأ خود خواهد گذاشت. راه‌ درازی‌ که‌ مسیحیت‌ در مسیر تعامل‌ خود با اسلام‌ پیموده، به‌ ویژه‌ از آغاز جنگ‌های‌ صلیبی‌ تا آن‌ زمان‌ که‌ اسب‌های‌ زره‌پوش‌ صلیبی‌ از نفس‌ افتادند و آخرین‌ بازماندگان‌ جنگ‌های‌ مقدس(!) به‌ خانه‌های‌ خود رسیدند، تا امروز که‌ بسیاری‌ از اندیشمندان‌ بزرگ‌ غرب‌ مدافعان‌ جد‌ی‌ اسلام‌ و آیین‌ محمد(ص) هستند، بسیار خواندنی‌ و شنیدنی‌ است. این‌ رویکرد جدی‌ غرب‌ به‌ حقیقت‌ قرآن‌ محمدی(ص) و سیر تاریخی‌ پرفراز و نشیب‌ آن، با همة‌ اندوه‌هایی‌ که‌ بر دل‌ می‌نشاند، برای‌ شما خواننده‌ گرامی‌ دور از شوق‌ و خالی‌ از لطف‌ نخواهد بود.

 

1143 میلادی‌ -- شرق‌ فرانسه، کلیسای‌ کلونی‌

 

در این‌ سال‌ قرآن‌ کریم‌ --- کتاب‌ آسمانی‌ مسلمانان‌ جهان‌ --- برای‌ نخستین‌بار از سوی‌ شخصی‌ انگلیسی‌تبار موسوم‌ به‌ روبرت‌ از اهالی‌ شهر کتن‌ به‌ زبان‌ لاتین‌ ترجمه‌ شد.

 

ترجمه‌ای‌ که‌ گذشته‌ از دخل‌ و تصرفات‌ دلخواهانه، بسیار در مضمون‌ آیات، انواع‌ حمله، انتقاد و القای‌ شبهه‌ نسبت‌ به‌ اسلام‌ و قرآن‌ و پیامبر را نیز به‌ همراه‌ داشت. مفهومی‌ که‌ خود مسیحیان‌ آن‌ را بحث‌ و جدل1  می‌دانند.

جرج‌ سیل2 ، مترجم‌ مشهور قرآن‌ به‌ زبان‌ انگلیسی‌ در 1734، بااشاره‌ به‌ ترجمه‌ روبرت‌ (که‌ در سال‌ 1543، از سوی‌ بیبلیاندر آلمانی‌ چاپ‌ و با مقدمه‌ مارتین‌ لوتر انتشار یافت)3  می‌نویسد: «شایسته‌ نیست‌ آنچه‌ بیبلیاندر به‌ زبان‌ لاتین‌ به‌عنوان‌ ترجمه‌ قرآن‌ منتشر کرد، ترجمه‌ نامیده‌ شود. زیرا اشتباهات‌ فراوان، حذف‌ و اضافه‌ و دخل‌ و تصرف‌ کاملا آزادانه‌ در موارد بسیار و بی‌شمار، باعث‌ شده‌ که‌ این‌ ترجمه‌ هیچ‌ شباهتی‌ با متن‌ اصلی‌ خود نداشته‌ باشد

کلونی‌ خود نیز اعتراف‌ می‌کند که‌ در ترجمه‌ قرآن‌ به‌ زبان‌ لاتین‌ با مشکلات‌ زیادی‌ مواجه‌ بوده‌ و آزادانه‌ در متن‌ آن‌ دخل‌ و تصرف‌ کرده‌ تا کار را به‌ پایان‌ رسانده‌ است. مثلا سوره‌ بقره‌ را به‌ سه‌ بخش‌ یا سوره‌ تقسیم‌ کرده‌ و با انجام‌ دادن‌ این‌ کار در موارد دیگر، 9 سوره‌ به‌ مجموع‌ سور قرآن‌ کریم‌ افزوده‌ است!

ترجمه‌ قرآن‌ توسط‌ روبرت، به‌ توصیه‌ و تشویق‌ و حمایت‌ پطرس‌ مقدس4  یا پطرس‌ کلونی، رئیس‌ کلیسای‌ کلونی‌ انجام‌ گرفت. کلیسای‌ کلونی‌ در سال‌ 910 میلادی‌ در شرق‌ فرانسه‌ تاسیس‌ شد و دارای‌ نفوذی‌ گسترده‌ تا اسپانیا و واتیکان‌ بود و رهبران‌ این‌ کلیسا، با تقرب‌ خاصی‌ که‌ نزد پاپ‌ رم‌ داشتند، از این‌ امتیاز بهره‌مند بودند که‌ به‌ طور مستقل‌ با کلیساهای‌ دیگر ارتباط‌ برقرار کنند. این‌ خود سبب‌ شده‌ بود که‌ قدرت‌ و ثروت‌ زیادی‌ بدست‌ آورده‌ و بر 600 کلیسا و دیر در فرانسه‌ و اسپانیا و ده‌ها هزار راهب‌ و کشیش‌ پراکنده‌ در بخش‌ عظیمی‌ از جهان، اعمال‌ نفوذ کنند.

کلیسای‌ کلونی‌ ابتکار جنگ‌ اعتقادی‌ ضد اسلام‌ را --- به‌ روزگار جنگ‌های‌ صلیبی‌ --- از آن‌ خود کرده‌ و رهبر مشهور و متعصب‌ آن، پطرس‌ کلونی، که‌ ریاست‌ کلیسای‌ مزبور را در سال‌های‌ 1122 تا 1156 میلادی‌ به‌ عهده‌ داشت، تلاش‌ می‌کرد توجه‌ روحانیون‌ و سلاطین‌ مسیحی‌ وقت‌ را به‌ یک‌ جنگ‌ دوجانبه‌ نظامی‌ --- فکری‌ با مسلمانان‌ جلب‌ کند. پطرس‌ در نامه‌هایش‌ به‌ پادشاهان‌ صلیبی‌ خاطرنشان‌ می‌کرد که‌ یک‌ کشیش‌ باید در فضایل‌ و اخلاق، یک‌ مسیحی‌ باشد و در اعمال‌ و رفتار، یک‌ فرد نظامی‌ و تلاش‌ برای‌ مسیحی‌ کردن‌ مسلمانان، به‌ مراتب‌ از کشتن‌ آنها برای‌ مسیحیت‌ سودمندتر است.

او اعتقاد داشت‌ که‌ شعار جنگ‌های‌ صلیبی‌ «به‌ خاطر عشق‌ به‌ خدا و رضایت‌ او، مسلمانان‌ را به‌ قتل‌ می‌رسانیم.» 5 باید به‌ این‌ شعار تبدیل‌ شود: «شمشیر کلمه‌ به‌ جای‌ شمشیر» و اگر پاپ‌ اوربانوس‌ دوم، فارغ‌التحصیل‌ همین‌ کلیسای‌ کلونی، با سخنرانی‌ مشهورش‌ در مجمع‌ کلرمونت‌ (1095م.) آغازگر جنگ‌های‌ مشهور صلیبی‌ شد، پطرس‌ کلونی‌ را نیز بایستی‌ بنیان‌گذار جنگ‌ فکری‌ علیه‌ مسلمانان‌ در خلال‌ همان‌ جنگ‌ها دانست‌ که‌ آثار و نتایج‌ سوء و مخرب‌ آن‌ تا امروز --- به‌ شیوه‌های‌ گوناگون‌ --- ادامه‌ دارد.

ترجمه‌ تحریف‌آمیز قرآن‌ توسط‌ روبرت، جزیی‌ از «مجموعه‌ تولدویی»6  بود که‌ به‌ انگیزه‌ پیشبرد همین‌ جنگ‌ فکری‌ و تهاجم‌ فرهنگی، به‌ توصیه‌ و امداد پطرس‌ مقدس‌ (کلونی) صورت‌ گرفت‌ و بد نیست‌ بدانیم‌ که‌ تولدو (طُلَیطله) از اولین‌ بخش‌های‌ اندلس‌ (اسپانیای‌ اسلامی) بود که‌ به‌ اشغال‌ مجدد صلیبی‌ها درآمد و مرکز فعالیت‌های‌ ضداسلامی‌ آنان‌ شد.

روبرت، درباره‌ انگیزه‌ شیطانی‌ خویش‌ از ترجمه‌ قرآن‌ کریم‌ به‌ لاتین، خطاب‌ به‌ پطرس‌ نوشت: «من‌ در ترجمه‌ خود آشکار کردم‌ که‌ آبشخور مسلمانان‌ کدام‌ برکه‌ آلوده‌ است‌ و این‌ کار من، مانند کار سربازان‌ پیاده‌ است‌ که‌ راه‌ را برای‌ غیر خود می‌گشایند و من‌ دودی‌ را که‌ حاصل‌ آتش‌ افروخته‌ محمد(ص) بود، پراکنده‌ ساختم‌ تا تو [پطرس‌ کلونی] این‌ نور و آتش‌ را خاموش‌ کنی

ترجمه‌ محرف‌ روبرت‌ (با چاپ‌ بیبلیاندر آلمانی‌ و مقدمه‌ مارتین‌ لوتر، پیشوای‌ مسیحیان‌ پروتستانت‌ در نیمه‌ قرن‌ 16) به‌ تدریج‌ به‌ 21 زبان‌ اروپایی‌ همچون‌ ایتالیایی، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، یونانی، روسی‌ و... برگردانده‌ شد و زمینه‌ پخش‌ تصویری‌ کاملا وارونه‌ و مغرضانه‌ از حقایق‌ قرآن‌ و اسلام‌ را در ذهن‌ غربی‌ها فراهم‌ کرد و پایه‌ چند قرن‌ جنگ‌ صلیبی‌ فرهنگی‌ علیه‌ مسلمانان‌ شد.7 

 

1963-5 میلادی‌ --- رم، شورای‌ دوم‌ واتیکان‌

 

در این‌ سال‌ها،  از سوی‌ واتیکان‌ --- که‌ بر کاتولیک‌های‌ جهان، بزرگترین‌ گروه‌ مسیحیان‌ در دنیای‌ معاصر حکم‌ می‌رانَد --- یک‌ سلسله‌ اعلامیه‌ «درباره‌ ارتباط‌ کلیسا با ادیان‌ غیرمسیحی» منتشر شد که‌ به‌ اعلامیه‌های‌ دومین‌ شورای‌ واتیکان‌ مشهور است. در بخش‌ مربوط‌ به‌ اسلامِ‌ این‌ اعلامیه‌ها، نظر رسمی‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ و پاپ‌ رم‌ درباره‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ چنین‌ آمده‌ است:

 

«کلیسا، همچنین‌ مسلمانان‌ را که‌ معبودشان‌ خدای‌ یکتا، حی‌ قیوم، بخشنده، قادر متعال‌ و خالق‌ آسمان‌ و زمین‌ است، خدایی‌ که‌ با انسان‌ سخن‌ گفته‌ است، به‌ دیده‌ احترام‌ می‌نگرد. اسلام‌ با اشتیاق، نسبت‌ خود را به‌ ابراهیم‌ می‌رساند و همان‌گونه‌ که‌ ابراهیم‌ خود را تسلیم‌ خداوند کرد، مسلمانان‌ می‌کوشند خود را تسلیم‌ احکام‌ پر رمز و راز او کنند. آنان‌ عیسی‌ مسیح‌ را در مقام‌ پیامبر احترام‌ می‌کنند و البته‌ او را خدا نمی‌دانند؛ آنان‌ برای‌ مریم‌ عَذرا، مادر عیسی، احترام‌ قائلند و گاه‌ از روی‌ اخلاص‌ و ایمان، او را می‌خوانند. به‌ علاوه، آنان‌ در انتظار روز حساب‌ هستند، روزی‌ که‌ خداوند همه‌ انسان‌ها را بر خواهد انگیخت‌ و جزای‌ اعمالشان‌ را خواهد داد. از این‌رو برای‌ زندگی‌ بر طبق‌ موازین‌ اخلاقی‌ اهمیت‌ قائلند و با اقامه‌ نماز، دادن‌ زکات‌ و روزه، خدا را عبادت‌ می‌کنند. اگر در طی‌ قرون، میان‌ مسلمانان‌ و مسیحیان‌ بارها خصومت‌ و اختلاف‌ بروز کرده‌ است، این‌ شورای‌ مقدس‌ اکنون‌ همگان‌ را دعوت‌ می‌کند که‌ گذشته‌ را فراموش‌ کنند، صادقانه‌ برای‌ تفاهم‌ تلاش‌ نمایند و برای‌ حفظ‌ و ترویج‌ منافع‌ کلیه‌ افراد بشر، عدالت‌ اجتماعی، اخلاق‌ حسنه‌ و نیز صلح‌ و آزادی‌ با یکدیگر همکاری‌ کنند

آیا این‌ همان‌ کاتولیسم‌ اروپاست‌ که‌ پاپ‌ اوربانوس‌ دومش‌ در سال‌ 1095 م. فتوای‌ جنگ‌ صلیبی‌ را ضد مسلمانان‌ صادر کرد و پطرس‌ مقدسش‌ نیز 50 سال‌ بعد از آن‌ تاریخ، طرح‌ یک‌ تهاجم‌ همه‌جانبه‌ فرهنگی‌ ضد اسلام‌ را ریخت‌ و اکنون‌ چنین‌ می‌گوید؟! آیا خواب‌ می‌بینیم‌ یا واقعیت‌ دارد که‌ بزرگترین‌ گروه‌ مسیحیت‌ در دنیای‌ معاصر، چنین‌ بیانیه‌ای‌ را راجع‌ به‌ اسلام‌ صادر کرده‌ است؟!

خیر، خوابی‌ در کار نیست، واقعیت‌ است؛ واقعیتی‌ عریان، بی‌پرده‌ و بدون‌ شرح!

البته‌ بدیهی‌ است‌ که‌ (باتوجه‌ به‌ سوء عملکرد گذشته‌ کاتولیسیسم‌ نسبت‌ به‌ مسلمانان‌ و نیز مغازلات‌ آن‌ در دوران‌ معاصر با امریکا و صهیونیسم) نباید جانب‌ احتیاط‌ را از دست‌ داد؛ بلکه‌ بایستی‌ با چشم‌ باز، اقوال‌ و به‌ خصوص‌ اعمال‌ واتیکان‌نشینان‌ را در ارتباط‌ با مصالح‌ و منافع‌ عمومیِ‌ شرقِ‌ اسلامی‌ تعقیب‌ و بررسی‌ کرد که‌ اولیای‌ واتیکان‌ تا چه‌ حد عملا به‌ لوازم‌ و اقتضائات‌ گوناگونِ‌ این‌ بخش‌ از بیانیه‌ پایبند بوده‌ و هستند؛8  اما در عین‌ حال، در تبیین‌ علل‌ صدور این‌ بیانیه، نباید این‌ عامل‌ اساسی‌ را از نظر دور داشت‌ که‌ مغرب‌ زمین، از آن‌ روز که‌ به‌ فتوای‌ اوربانوس‌ دوم‌ و پطرس‌ مقدس، علیه‌ اسلام‌ شمشیر کشید (و در حقیقت، به‌ خدمت‌ فئودالیسم‌ فرسوده‌ و سپس‌ سرمایه‌داری‌ پرتحرک‌ غرب‌ کمر بست) تا امروز، از حیث‌ آشنایی‌ با اسلام، راه‌ نسبتا درازی‌ را پیموده‌ است‌ و خورشید حقیقت، اینک‌ در هُرم‌ سوزان‌ خود بسیاری‌ از ابرهای‌ ظلمت‌ را آب‌ کرده‌ و بر افق‌ مغرب‌ زمین‌ درخشیدن‌ گرفته‌ است؛ هرچند که‌ تا مقصد نهایی‌ هنوز راهی‌ طولانی‌ در پیش‌ است. خورشید، همواره‌ پشت‌ ابر نمی‌ماند و خدای‌ جهان‌ گیتی‌ را به‌ سپیده‌دمانِ‌ علم‌ و عدل‌ و آزادی، هدایت‌ می‌کند.

نیرومندترین‌ و مجهزترین‌ مخالفان‌ اسلام‌ در طول‌ این‌ چهارده‌ قرن‌ مسیحیان‌ بوده‌اند. هنگامی‌ که‌ به‌ تاریخچه‌ داوری‌ این‌ رقیب‌ نیرومند می‌نگریم، می‌بینیم‌ دوره‌ به‌ دوره‌ به‌ سوی‌ انصاف‌ گراییده‌ است‌ و این‌ خود از طرفی‌ نشانه‌ وجدان‌ جهانی‌ و از طرف‌ دیگر نشانه‌ حقیقت‌ اسلام‌ است.

چنان‌که‌ گفتیم، غرب‌ از هجی‌ کردن‌ القائات‌ پطرس‌ کلونی‌ تا امروز، راه‌ درازی‌ را پیموده‌ است. ببینیم‌ این‌ راه‌ طولانی‌ را چگونه‌ طی‌ کرده‌ است؟

 

تصویر اسلام‌ در «آینه‌ شکسته» تبلیغات‌ صلیبی‌

بررسی‌ آثار و نوشته‌های‌ گوناگون‌ غربیان‌ درباره‌ اسلام‌ از قرون‌ وسطی‌ تاکنون9 ، به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ طرز تفکر و قضاوت‌ نویسندگان‌ غربی‌ درباره‌ پیامبر اسلام‌ و کتاب‌ و آیین‌ او، طی‌ قرون‌ متمادی‌ بر اثر توسعه‌ اطلاعات‌ و مطالعات‌ انجام‌ شده‌ (به‌ویژه‌ ترجمه‌ قرآن‌ به‌ زبان‌های‌ مختلف‌ اروپایی) به‌ تدریج‌ تحول‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ یافته‌ و روی‌ هم‌ رفته‌ در یک‌ سیر تکاملی‌ از تندی‌ و تهمت‌ و تجاهل‌ به‌ سمت‌ توجه‌ و تحقیق‌ و تکریم‌ رفته‌ است.10 

تحول‌ تدریجی‌ دیدگاه‌ غربیان‌ نسبت‌ به‌ اسلام، هرچند روالی‌ صد در صد یکنواخت‌ نداشته‌ و احیانا خالی‌ از برخی‌ نشیب‌ و فرازها و پیشرفت‌ و پسرفت‌ها نبوده‌ است؛ اما در کل، به‌ چهار دوران‌ تاریخی‌ قابل‌ تقسیم‌ است:

1 . دوران‌ تهمت‌ و تجاهل‌ یا دشمنی‌ شدید توام‌ با اتهام‌های‌ ناشیانه‌ و بی‌اطلاعی‌

 

2 . دوران‌ توجه‌ و تردید

 

3 . دوران‌ تحقیق‌ و تکریم‌

 

4 . دوران‌ تفهیم‌ و تقریب‌

 

دست‌ کم‌ می‌توان‌ از نقاط‌ عطف‌ این‌ تحول‌ تدریجی‌ با عنوان‌ چهار مکتب‌ یاد کرد که‌ تقریبا به‌ دنبال‌ هم‌ رواج‌ یافته‌اند.

 

نخستین‌ دوران‌ (دوران‌ تهمت‌ و تجاهل) از زمان‌ اولین‌ برخورد نظامی‌ امپراتوری‌ بیزانس‌ در قرن‌ هفت‌ میلادی‌ با موج‌ رو به‌ گسترش‌ اسلام‌ آغاز می‌شود و تا سال‌ها پس‌ از جنگ‌های‌ مشهور صلیبی‌ ادامه‌ می‌یابد.

در این‌ فاصله‌ تاریخی‌ در خلال‌ اظهارات‌ و نوشته‌های‌ غربیان‌ (و عمدتا پاپ‌ها و کشیشان) به‌ نظریات‌ و نسبت‌های‌ بسیار عجیبی‌ درباره‌ حضرت‌ محمد (ص) بر می‌خوریم‌ که‌ فوق‌العاده‌ مضحک‌ بوده‌ و نقل‌ آنها، مایه‌ شرمساری‌ دستگاه‌ تبلیغاتی‌ مسیحیت‌ و نویسندگان‌ اروپاییِ‌ وقت‌ است.

در قرون‌ وسطی، جهالت‌ و افترا را تا حدی‌ رسانده‌ بودند که‌ موسس‌ اسلام‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ اسقف‌ رومی‌ می‌شناختند که‌ چون‌ به‌ مقام‌ پاپی‌ نایل‌ نشده، به‌ عربستان‌ گریخته‌ است! یا او را فردی‌ مدعی‌ خدایی! معرفی‌ می‌کردند عرب‌ها مجسمه‌اش‌ را از طلا می‌ساختند و خود را قربانی‌ او می‌کردند! از نام‌ محمد اسم‌ بتی‌ به‌ اسم‌ ماهوم‌ مشتق‌ کرده‌ و در قصص‌ رایج‌ زبان‌ آورده‌ بودند! در سرودهای‌ مشهور رولان‌ اشعاری‌ است‌ که‌ می‌گوید وقتی‌ سواران‌ شارلمانی‌ بر اعراب‌ پیروز شدند، بت‌های‌ مسلمانان‌ را شکستند و زیر پا ریختند! پاپ‌ اینوسان‌ سوم، پیامبر اسلام‌ را [نعوذ بالله] دجال‌ نامیده‌ و نویسنده‌ نسبتا جدی، ژیبر دونژان، حکایت‌ می‌کند که‌ فوت‌ پیامبر از شدت‌ مستی‌ بود بعد جسد او را خوک‌ها خوردند، و به‌ همین‌ دلیل‌ شراب‌ و گوشت‌ خوک‌ در اسلام‌ حرام‌ شده‌ است..!11

ذکر این‌ تهمت‌های‌ فجیع‌ و در عین‌ حال‌ بچگانه‌ و مضحک‌ که‌ قلم‌ از بازگویی‌ آن‌ شرم‌ دارد، برای‌ آن‌ بود که‌ با نمونه‌ای‌ از اظهارات‌ و تبلیغات‌ غرب‌ صلیبی‌ (که‌ با هدف‌ توجیه‌ قتل‌ و غارت‌ شرق‌ اسلامی‌ در جنگ‌های‌ صلیبی‌ انجام‌ می‌گرفت) آشنا شویم‌ و از این‌ بابت‌ از ساحت‌ قدس‌ نبی‌ اکرم‌ اسلام(ص)، پوزش‌ می‌طلبیم.

پروفسور مونتگمری‌ وات، استاد عربی‌ و مطالعات‌ اسلامی‌ دانشگاه‌ ادینبورگ‌ انگلیس، تصویری‌ را که‌ در اروپای‌ قرون‌ وسطی‌ از اسلام‌ ترسیم‌ می‌شد، مبتنی‌ بر چهار نکته‌ اساسی‌ زیر می‌داند:

1 - دین‌ اسلام‌ دروغ‌ است‌ (چون، در نحوه‌ تبیین‌ حقایق‌ مربوط‌ به‌ طبیعت، انسان‌ و خدا با تفکر و تعلیمات‌ رایج‌ مسیحیت‌ و تفسیر ارباب‌ کلیسا از تورات‌ و انجیل‌ تعارض‌ دارد و فی‌المثل، مدعی‌ است‌ «فارقلیطا»یی‌ که‌ انجیل‌ وعده‌ ظهور او را می‌دهد، همان‌ پیامبر اسلام‌ است).

2 - دین‌ اسلام، دین‌ شمشیر و خشونت‌ است.

3 - دین‌ اسلام، دین‌ تن‌آسایی‌ و عیش‌ و عشرت‌ است‌ (چون‌ رهبانیت‌ مسیحی‌ را قبول‌ ندارد!).

4 - حضرت‌ محمد [ص] یکی‌ از پیامبران‌ ضد مسیح‌ است.12

وات‌ تصریح‌ دارد که‌ «اینها، چهار جنبه‌ عمده‌ تصویر تحریف‌ شده‌ای‌ از اسلام‌ بود که‌ در اروپا بین‌ قرون‌ 12 و 14 میلادی‌ شکل‌ گرفته‌ بود»13  و «دست‌ کم‌ تا قرن‌ هیجدهم‌ بر تفکر اروپایی‌ تاثیر عظیمی‌ داشت‌ و با وجود تلاش‌ پژوهشگران‌ برای‌ تصحیح‌ خطاهای‌ خود هنوز هم‌ در برخی‌ محافل، تاثیری، هر چند ناچیز، دارد.»14  در حالی‌ که‌ این‌ گونه‌ تصویر از اسلام، تصویری‌ بسیار دور از واقعیت15 بوده‌ و تحقیقات‌ جدید اروپایی، از اسلام‌ و بنیان‌گذار آن‌ چهره‌ای‌ مغایر با این‌ تصویر به‌ دست‌ می‌دهد.16  وات‌ از این‌ که‌ می‌بیند صلیبیون‌ جنگ‌افروز و مهاجم‌ به‌ دیار مسلمانان، اسلام‌ و مسلمانان‌ را متهم‌ به‌ خشونت‌ می‌کنند، اظهار شگفتی‌ و تعجب‌ می‌نماید.17

سردنیسن‌ راس‌ خاورشناس‌ انگلیسی‌ اعتراف‌ می‌کند در طول‌ چندین‌ قرن‌ اطلاعاتی‌ که‌ بیشتر اروپاییان‌ راجع‌ به‌ اسلام‌ داشتند، روی‌ هم‌ رفته‌ مبتنی‌ بر روایت‌ها، یعنی‌ گزارش‌های‌ تحریف‌ شده‌ مسیحیان‌ متعصب‌ بود و همین‌ معنی، منتهی‌ به‌ شیوع‌ مجموعه‌ای‌ از تهمت‌های‌ ناروا و دور از انصاف‌ شد و راجع‌ به‌ چیزهایی‌ که‌ در نظر اروپا خوب‌ و پسندیده‌ نمی‌نمود اغراق، مبالغه‌ و سوء تعبیر صورت‌ می‌گرفت.

 

نویسندگان‌ غربی‌ مسلمانان‌ را کافر، شرور، بت‌پرست، جهنمی، سگ‌های‌ جهنم، دشمنان‌ خدا، دجال، ژانتیل، نابود کننده‌ صنعت‌ و هنر و امثال‌ این‌ عناوین‌ خطاب‌ می‌کردند!

دوزی‌ خاورشناس‌ هلندی‌ تصدیق‌ می‌کند که‌ غرب‌ از همان‌ آغاز امر نسبت‌ به‌ اسلام‌ بغض‌ ریشه‌دار و عداوت‌ غیر قابل‌ وصفی‌ نشان‌ می‌داد :

«مسیحیان‌ نسبت‌ به‌ مسلمانان‌ بغض‌ شدیدی‌ از خود نشان‌ می‌دادند و درباره‌ محمد و عقایدی‌ که‌ نشر می‌داد، اندیشه‌هایی‌ کاملا خطا  و ناروا ابراز می‌کردند. مسیحیانی‌ که‌ در میان‌ اعراب‌ زندگی‌ می‌کردند، با کمال‌ سهولت‌ می‌توانستند با اصل‌ موضوع‌ آشنا شوند و این‌ تعلیمات‌ را فرا گیرند؛ ولی‌ با کمال‌ سرسختی‌ در آشنا شدن‌ با منابعی‌ که‌ در دسترسشان‌ بود امتناع‌ می‌کردند و به‌ باور کردن‌ و تکرار نمودن‌ افسانه‌های‌ پوچی‌ که‌ راجع‌ به‌ پیغمبر مکه‌ گردآوری‌ کرده‌ بودند، قانع‌ شده‌ بودند.»18

نکته‌ای‌ که‌ در نوع‌ اظهارات‌ و داوری‌های‌ غربیان‌ در قرون‌ وسطی‌ نسبت‌ به‌ مسلمانان‌ به‌ شکل‌ شاخصی‌ خودنمایی‌ می‌کند، گذشته‌ از تعصب‌ خشک‌ مفرِط، جهل‌ یا تجاهل‌ عجیب‌ گویندگان‌ آنها نسبت‌ به‌ حقایق‌ روشن‌ تاریخ‌ اسلام‌ و احکام‌ مسلم‌ این‌ آیین‌ (نظیر دعوت‌ به‌ توحید و مبارزه‌ پیگیر و قاطع‌ با شرک‌ و بت‌پرستی) است. بی‌جهت‌ نیست‌ که‌ برخی‌ از نویسندگان‌ مانند ساثرن، برآنند که‌ بیم‌ و تنفر جهان‌ مسیحی، زاییده‌ نادانی‌ مسیحیان‌ بوده‌ است. او می‌گوید چهار سده‌ نخستین‌ تاریخ‌ اسلام‌ را باید «عصر نادانی» جهان‌ مسیحی‌ نسبت‌ به‌ اسلام‌ دانست. زیرا در این‌ مدت‌ اروپاییان‌ عملا چیزی‌ از اسلام‌ نمی‌دانستند و تنها کوشش‌ می‌کردند که‌ در فروغ‌ گفته‌های‌ انجیل، آن‌ را مورد تفسیر و بررسی‌ قرار دهند. ساثرن، اندیشمندان‌ غربی‌ آن‌ روزگار را به‌ مردی‌ نادان‌ تشبیه‌ می‌کند که‌ در زندانی‌ به‌ سر می‌برد و شایعاتی‌ از بیرون‌ زندان‌ می‌شنود و سعی‌ می‌کند که‌ با کمک‌ باورهای‌ پیش‌ ساخته، به‌ شنیده‌های‌ خود شکل‌ دهد.19

پایک، مستشرق‌ دیگر اروپایی‌ در کتابی‌ که‌ پیرامون‌ زندگانی‌ پیامبر اسلام‌ نوشته، اعتراف‌ می‌کند محمد [ص] یکی‌ از مردان‌ بزرگی‌ است‌ که‌ بیش‌ از هر مرد پرآوازه‌ دیگر جهان، آماج‌ تهمت‌ و دروغ‌زنی‌ قرار گرفته‌ است.20

همان‌گونه‌ که‌ ساثرن‌ نشان‌ داده‌ است، دست‌ کم‌ تا اوایل‌ قرن‌ 18 ، دانش‌ اروپا درباره‌ شعبه‌ای‌ از فرهنگ‌ شرقی‌ - که‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ است‌ --- بسیار ناچیز، اما پیچیده‌ بود.21  نگارش‌ کتاب‌هایی‌ که‌ بعدها، به‌ویژه‌ در قرن‌ 20 ، نسبتا با مراجعه‌ مستقیم‌ به‌ متون‌ اسلامی‌ و اظهارات‌ دانشمندان‌ مسلمان، تحت‌ عناوینی‌ چون‌ «فهم‌ اسلام»22  نوشته‌ فریتیوف‌ شووان، دین‌شناس‌ مشهور فرانسوی‌ معاصر، یا «کشف‌ اسلام»23  به‌ قلم‌ روژه‌ دوپاسکیه، خاورشناس‌ سوئیسی، تهیه‌ شد، دربردارنده‌ این‌ حکم‌ ضمنی‌ بود که‌ اسلام‌ تا آن‌ زمان‌ در اروپا به‌ درستی‌ شناخته‌ و فهمیده‌ نشده‌ و تصور رایج‌ از اسلام‌ در غرب، تصوری‌ وارونه‌ و تحریف‌ شده‌ از واقعیت‌ این‌ دین‌ است.24

جالب‌ است‌ بدانیم‌ که‌ پروفسور مونتگمری‌ وات، این‌ تصویر وارونه‌ را ناشی‌ از احساس‌ خودکم‌بینی‌ و تحقیری‌ می‌داند که‌ اروپای‌ غربی‌ در مقابل‌ تمدن‌ اسلام‌ داشت. او معتقد است: «به‌ طور کلی‌ احساسات‌ اروپاییان‌ غربی‌ نسبت‌ به‌ مسلمانان، مثل‌ احساسات‌ طبقات‌ پایین‌ جامعه‌ نسبت‌ به‌ طبقات‌ بالای‌ آن‌ بود. آنها همانند طبقات‌ نازل‌ جامعه‌ برای‌ تایید خود در برابر طبقات‌ ممتاز، روبه‌ سوی‌ دین‌ خود، خصوصا به‌ سوی‌ آن‌چه‌ دو شکل‌ جدید دین‌ مسیحی‌ یعنی‌ زیارتگاه‌ سن‌ جیمز در کومپوستلا و احساس‌ عمیق‌ نسبت‌ به‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ برای‌ گرفتن‌ بیت‌المقدس‌ به‌ شمار می‌رفت، روی‌ می‌آوردند.

 

تصویر تحریف‌ شده‌ای‌ از اسلام‌ در میان‌ اروپاییان، مساله‌ جبران‌ احساس‌ حقارتشان‌ را در مقابل‌ مسلمانان‌ پیش‌ کشید. یکی‌ از اساسی‌ترین‌ کمک‌ها را برای‌ این‌ احساس‌ جدید، پطرس‌ مقدس‌ با تهیه‌ مجموعه‌ تولدویی‌ [یا مجموعه‌ کلونیاک، شامل‌ ترجمه‌ لاتینی‌ قرآن‌ و...] و نیز تالیف‌ خلاصه‌ای‌ از دین‌ اسلام25  و نوشتن‌ ردیه‌ای‌ بر آن26  انجام‌ داد...

تصویر تحریف‌ شده‌ای‌ از اسلام‌ که‌ در این‌ زمان‌ توسط‌ دانشمندان‌ مسیحی‌ ترسیم‌ شده، احتمالا به‌ منظور تواناکردن‌ مسیحیان‌ دیگر برای‌ این‌ مساله‌ بوده‌ که‌ حال‌ که‌ علیه‌ مسلمانان‌ مبارزه‌ می‌کنند، بدانند برای‌ روشنایی‌ در برابر تاریکی‌ می‌جنگند...»27

برداشت‌ خود وات‌ این‌ است‌ که، «اسلام‌ دینی‌ است‌ که‌ در طلوع‌ قرون‌ برای‌ میلیون‌ها نفر از مردم‌ امکان‌ زیستن‌ در یک‌ زندگی‌ پرمعنا را در شرایطی‌ بسیار دشوار فراهم‌ آورده‌ است»28  و «امروزه‌ بر ما اروپاییان‌ فرض‌ است‌ که‌ برداشت‌ غلط‌ خودمان‌ را اصلاح‌ کرده‌ و بر دین‌ خویش‌ نسبت‌ به‌ جهان‌ اسلام‌ و عرب‌ اعتراف‌ کنیم.»29

بنای‌ کجی‌ که‌ بنیان‌ آن‌ به‌ویژه‌ از سوی‌ کلیسای‌ کلونی‌ (و رئیس‌ آن، پطرس‌ مقدس) در قرن‌ 12 محکم‌ شد، متاسفانه‌ پس‌ از پایان‌ گرفتن‌ دوران‌ قرون‌ وسطی‌ نیز ادامه‌ یافت‌ و دولت‌های‌ استعماری‌ غرب، برای‌ توجیه‌ مظالم‌ و پیشبرد مطامع‌ خویش‌ در شرق‌ و شست‌وشوی‌ مغزی‌ توده‌های‌ مغرب‌ زمین، به‌ حفظ‌ آن‌ کمک‌ کردند؛ سیاستی‌ که‌ تا امروز، به‌ اشکال‌ گوناگون‌ ادامه‌ داشته‌ و حمایت‌ از کتاب‌ سلمان‌ رشدی، یکی‌ از آخرین‌ حلقه‌های‌ این‌ زنجیره‌ مستمر است.

پروفسور آربری‌ کتابی‌ در تفسیر قرآن‌ دارد.30  او در مقدمه‌ این‌ کتاب‌ خاطرنشان‌ می‌کند که‌ در سراسر اروپا از قرن‌ 14 و 15 به‌ بعد، قرآن‌ با نام‌ کتاب‌ بربرها ترجمه‌ شده‌ است! بربرها عنوانی‌ بود که‌ به‌ اصطلاح‌ به‌ وحشی‌ها اطلاق‌ می‌شد و هرگاه‌ کسی‌ می‌خواست‌ به‌ شرق‌ مسافرت‌ کند، می‌گفتند «به‌ سرزمین‌ بربرها می‌رود!».

کتاب‌ شاتوبریان‌ با عنوان‌ سفرنامه‌ پاریس‌ به‌ اورشلیم‌ و اورشلیم‌ به‌ پاریس‌ (سال‌های‌ 11  -  1810 میلادی) مشتمل‌ بر جزییات‌ سفر او در سال‌های‌ 1805 و 1806 پس‌ از سفر او به‌ امریکای‌ شمالی، است. از دیدگاه‌ شاتوبریان‌ (1869 --- 1790)، ناپلئون‌ بناپارت‌ [فاتح‌ مصر و سوریه] آخرین‌ جنگجوی‌ صلیبی‌ بوده‌ و او نیز به‌ نوبه‌ خویش‌ «آخرین‌ فرد فرانسوی‌ است‌ که‌ کشورش‌ را برای‌ مسافرت‌ به‌ سرزمین‌ مقدس31  ترک‌ می‌کند، در حالی‌ که‌ اندیشه‌ها، اغراض‌ و احساسات‌ سفرهای‌ اسلاف‌ [صلیبی‌ خود] را به‌ همراه‌ دارد». او مدعی‌ است‌ قرآن‌ کتاب‌ «زندگی‌ [حضرت] محمد» است‌ که‌ شامل‌ «هیچ‌ اصلی‌ از اصول‌ تمدن‌ و یا دستوری‌ که‌ بتواند شخصیت‌ افراد را تعالی‌ بخشد، نیست». به‌ گفته‌ او «این‌ کتاب، نه‌ کینه‌ای‌ علیه‌ ظلم‌ و نه‌ محبتی‌ به‌ آزادی‌ را تبلیغ‌ می‌کند.»32

به‌ نظر شاتوبریان، شرق‌ همچون‌ کرباس‌ پوسیده‌ای‌ است‌ که‌ در انتظار تلاش‌های‌ سازنده‌ و اصلاحی‌ او به‌ سر می‌برد. عرب‌های‌ مشرق‌ زمین‌ «افراد متمدنی‌ بودند که‌ دگرباره‌ در حال‌ سبعیت‌ فروافتاده‌ بودند»، پس‌ تعجبی‌ نیست‌ که‌ وقتی‌ شاتوبریان‌ عرب‌هایی‌ را می‌دید که‌ سعی‌ دارند به‌ زبان‌ فرانسوی‌ صحبت‌ کنند، احساسی‌ شبیه‌ احساس‌ لرزش‌ روبینسون‌ کروزو وقتی‌ که‌ برای‌ نخستین‌ بار طوطی‌ خود را در حال‌ حرف‌زدن‌ می‌دید، داشت! او استدلال‌ می‌کرد که‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ [مسیحیان‌ علیه‌ مسلمانان] جنبه‌ تهاجم‌ و تجاوز نداشت‌ و تنها، مقابله‌ به‌ مثلی‌ عادلانه‌ از طرف‌ مسیحیان‌ علیه‌ ورود لشکریان‌ اسلام‌ به‌ اروپا بود. علاوه‌ بر این، او ادامه‌ می‌داد که‌ اگر هم‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ به‌ صورت‌ قدیمی‌ و یا جدید خود تهاجم‌ محسوب‌ می‌شدند، مسائلی‌ را برانگیختند که‌ به‌ تعالی‌ بشر در مواجهه‌ با مسائل‌ فناپذیری‌ [نژاد و تمدن‌ بشری] بسیار کمک‌ کردند! :

جنگ‌های‌ صلیبی‌ تنها برای‌ آزادسازی‌ «مرقد مقدس»33  نبود؛ بلکه‌ بیشتر به‌ این‌ مربوط‌ می‌شد که‌ کدام‌یک‌ از دو تمدن‌ زیر بر پهنه‌ زمین‌ به‌ پیروزی‌ دست‌ می‌یافت، تمدنی‌ که‌ دشمن‌ سرسخت‌ تمدن‌ و به‌ طور انتظام‌ یافته‌ای‌ متمایل‌ به‌ جهل‌ و نادانی‌ [که‌ البته‌ منظور اسلام‌ بود] و دیکتاتوری‌ و برده‌داری‌ بود و یا تمدن‌ و فرهنگی‌ که‌ موجب‌ شده‌ بود در مردمان‌ جدید، نبوغ‌ خردمندی‌ و حکمت‌ قدیمی‌ بیدار شده‌ و مبنای‌ بردگی‌ و بندگی‌ را مضمحل‌ سازد[!]34

این‌گونه‌ صورت‌پردازی‌ از شرق، پیداست‌ که‌ هیچ‌ انگیزه‌ و مصرفی‌ جز آماده‌ کردن‌ افکار عمومی‌ غرب‌ برای‌ تجدید جنگ‌های‌ صلیبی‌ و حملات‌ استعماری‌ به‌ غرب‌ نداشت؛ ادامه‌ کاری‌ که‌ ناپلئون، در سال‌های‌ پایانی‌ قرن‌ 18 ، در مصر و سوریه‌ انجام‌ داده‌ و نافرجام‌ مانده‌ بود.

کتاب‌های‌ سرویلیام‌ مویر (---1905 1819) به‌ نام‌های‌ «زندگانی‌ محمد»35 و «خلافت؛ ظهور، اصول‌ و سقوط‌ آن»36  جزو شاهکارهای‌ تحقیقی‌ به‌ حساب‌ می‌آید. در حالی‌ که‌ موضع‌ او در این‌ کتاب‌ها را می‌توان‌ از خلال‌ این‌ جمله‌ به‌ دست‌ آورد که‌ می‌گوید: «شمشیر محمد و قرآن، سرسخت‌ترین‌ دشمنان‌ تمدن، آزادی‌ و حقیقت‌ است‌ که‌ بشر تاکنون‌ شناخته‌ است!»37  کتاب‌ زندگانی‌ محمد(ص) که‌ یکی‌ از نامدارترین‌ سیره‌هایی‌ است‌ که‌ در تاریخ‌ مطالعات‌ اسلامی‌ غرب‌ به‌ زبان‌های‌ اروپایی‌ نوشته‌ شده، حتی‌ نزد خود محققان‌ فرنگی‌ به‌ غیر همدلانه‌ و گاه‌ علنا خصمانه‌ بودن‌ مشهور است.

ویلیام‌ سنت‌ کلرتیسدال‌ (-1928 1859) و جان‌ دروبیت‌ (1836-1923)، دو تن‌ از اسلام‌شناسان‌ انگلیسی‌ معاصرِ‌ ویلیام‌ مویر نیز همچون‌ خود او، آرا و نظریات‌ خصمانه‌ای‌ نسبت‌ به‌ اسلام‌ و مسلمانان‌ ابراز کرده‌اند.38   در همین‌ خصوص، بد نیست‌ از نویسنده‌ای‌ چون‌ الیوس‌ اسپرنجر (1893 تا 1813) نیز یاد کرد که‌ در کتاب‌ خود «زندگی‌ و مملکت‌ محمد»39  همچون‌ ویلیام‌ مویر، خلوص‌ و صداقت‌ پیامبر را تکذیب‌ می‌کند. تصویری‌ که‌ ولهوزن‌ (1944 -- 1918) در کتاب‌ خود به‌ نام‌ «امپراتوری‌ عرب‌ و سقوط‌ آن» 40 از حکومت‌ خلفای‌ عربی‌ تا سال‌ 132 ق/ 750 م‌ به‌ دست‌ داد و نیز کتاب‌های‌ نولدکه‌ (---1930 1836) به‌ نام‌ «مقالاتی‌ درباره‌ تاریخ‌ ایران»41  و «گوشه‌هایی‌ از تاریخ‌ شرق»42  جنبه‌های‌ نامطبوع‌ تمدن‌ اسلامی‌ را به‌ نمایش‌ درآوردند. ارنست‌ رنان‌ (1823---1892) در آثار خود به‌ نام‌ «ابن‌ رشد و مکتب‌ او»43  و «اسلام‌ و علم»44  اعراب‌ را ناتوان‌ در فلسفه‌ خواند و اظهار کرد در کشورهای‌ اسلامی‌ از سده‌ سیزدهم‌ میلادی‌ به‌ بعد اندیشه‌ مستقل‌ وجود نداشته‌ است‌ (که‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی، در همان‌ روزگاران‌ به‌ برخی‌ از اظهارات‌ او پاسخ‌ داد).

 

تاریخ‌نگاران‌ عمومی‌ اروپا نظیر لئوپلدفون‌ رانک‌ (---1886 1795) در کتاب‌ خویش‌ «تاریخ‌ جهان» و نیز ژاکوب‌ بورکهارت‌ در قطعات‌ تاریخی‌ یادداشت‌های‌ چاپ‌ نشده‌ 1893، با اسلام‌ به‌ منزله‌ دشمن‌ بزرگ‌ اروپای‌ مسیحی‌ برخورد کرده‌ و بورکهارت‌ در کتاب‌ مزبور از اسلام‌ به‌عنوان‌ یک‌ امر نکبت‌بار، خشک‌ و خالی‌ و ناقابل‌ یاد کرد.45

 

کتاب‌ اگناز گلدزیهر (1950 --- 1921) خاورشناس‌ یهودی‌تبار و ضداسلام‌ مجاری، مطالعات‌ در آیین‌ محمدی46  پایه‌ مطالعه‌ حدیث‌ در غرب‌ است‌ و با استقبال‌ مسلمانان‌ روبه‌رو نشد، زیرا سعی‌ در مخدوش‌کردن‌ اعتبار احادیثی‌ داشت‌ که‌ مسلمانان‌ نزدیک‌ به‌ هزار سال‌ صحت‌ آنها را پذیرفته‌ بودند.47 

 

بر این‌ سیاهه‌ می‌توان‌ اسامی‌ دیگری‌ نیز افزود: دانته‌ ایتالیایی‌ در کمدی‌ الهی، نیک‌مردان‌ تاریخ‌ اسلام‌ را در دوزخ‌ سراغ‌ می‌گیرد! و هنری‌ لامنس، کشیش‌ متعصب‌ بلژیکی، عقده‌های‌ خویش‌ را در قالب‌ کلمات‌ و تحقیقات‌ ریخته‌ است‌ که‌ اتیان‌ دنیه، دانشمند فرانسوی، در رد اظهارات‌ او کتابی‌ نوشته‌ است.48 

 

آبراهام‌ گایگر خاورشناس‌ مشهور اواخر قرن‌ 19 و اوایل‌ قرن‌ 20، در کتاب‌ خویش‌ سعی‌ کرده‌ است‌ به‌ اصطلاح‌ ثابت‌ کند قرآن‌ چیزی‌ جز یک‌سری‌ مطالب‌ اخذ شده‌ از تورات‌ و انجیل‌ نیست!49

 

ورق‌ برمی‌گردد!

 

یک‌ ضرب‌المثل‌ فارسی‌ می‌گوید: بار کج‌ به‌ منزل‌ نمی‌رسد؛ و یک‌ ضرب‌المثل‌ دیگر: ماه‌ یا خورشید، همیشه‌ پشت‌ ابر نمی‌ماند. ماه‌ و خورشید، در این‌ تمثیل، نمادی‌ از حقیقتند. بدین‌ معنی‌ که‌ خورشید حقیقت‌ را برای‌ همیشه‌ نمی‌توان‌ (ولو با هزار زور و تزویر) در پس‌ ابرهای‌ دروغ‌ و بهتان، مخفی‌ کرد و چشمه‌ تابش‌ آن‌ را به‌ گل‌ ولای‌ تحریف‌ اندود، زیرا بالاخره‌ یک‌ روز از پشت‌ ابرها بیرون‌ آمده‌ و جهان‌ را روشن‌ خواهد ساخت‌ و براساس‌ یک‌ ضرب‌المثل‌ دیگر: زمستان، در فرجام، خواهد رفت‌ و روسیاهی‌ به‌ ذغال‌ خواهد ماند.

 

حکایت‌ اسلام‌ و تبلیغات‌ دروغین‌ استعمار صلیبی‌ ضد آن‌ نیز، به‌ عین، حکایت‌ ماه‌ و ابر و یا چشمه‌ و گِل‌ بود و بر اهل‌ نظر از همان‌ آغاز پیدا بود که‌ آن‌ همه‌ سنگ‌پرانی‌ها و پرده‌ بر چهره‌ حقیقت‌ اسلام‌افکندن‌ها، تلاشی‌ مذبوحانه‌ و بی‌فرجام‌ در خاموش‌ ساختن‌ نور جاودان‌ هدایت‌ بیش‌ نیست‌ و این‌ بار کج، به‌ مقصد نخواهد رسید؛ بلکه‌ با افشای‌ آن‌ همه‌ دروغ، دروغ‌بازان‌ بی‌آزرم، رسوای‌ تاریخ‌ و منفور حق‌جویان‌ آزاده‌ خواهند شد.

 

با گسترش‌ تدریجی‌ اطلاعات‌ اسلامی‌ در غرب‌ و به‌ویژه‌ ترجمه‌ برخی‌ از متون‌ اصلی‌ این‌ دین‌ --- نظیر قرآن‌ --- به‌ زبان‌های‌ غربی، خورشید اسلام‌ اندک‌اندک‌ افق‌ مغرب‌ زمین‌ را روشن‌ کرد و در پی‌ آن، اینجا و آنجا شخصیت‌هایی‌ چون‌ هیگینز انگلیسی‌ به‌ دفاع‌ از اسلام‌ پرداختند و کار به‌ جایی‌ رسید که‌ توماس‌ کارلایل، نویسنده‌ شهیر اسکاتلندی، در قرن‌ 19 اتهاماتی‌ را که‌ به‌ محمد (ص) زده‌ می‌شود، بازتاب‌ دنائت‌ و معایب‌ خود غربیان‌ دانست‌ و گوته،اندیشمند بزرگ‌ آلمانی، در آغاز همان‌ قرن، نیز گفت: «ما در بادی‌ امر، در اثر تبلیغات‌ کلیسا، از قرآن‌ روی‌گردان‌ بودیم‌ ولی‌ طولی‌ نکشید که‌ این‌ کتاب‌ مقدس‌ توجه‌ ما را به‌ خود جلب‌ کرد و سرانجام‌ مجبور شدیم‌ اصول‌ و قواعدش‌ را به‌ دیده‌ تعظیم‌ بنگریم...»

 

و بدین‌ گونه‌ دوران‌ تازه‌ای‌ آغاز شد که‌ مشخصه‌ آن، به‌ جای‌ تهمت‌ و تجاهل، توجه‌ و تردید بلکه‌ تکریم‌ و تقریب‌ به‌ اسلام‌ بود و این‌ سیر، به‌ طور فزاینده‌ ادامه‌ دارد.

 

 

 

پی‌نوشت‌ها:

 

کلیسای‌ کلونی‌ ضداسلام‌ را --- به‌ روزگار جنگ‌های‌ صلیبی‌ --- از آن‌ خود کرده‌ و رهبر مشهور و متعصب‌ آن، پطرس‌ کلونی، که‌ ریاست‌ کلیسای‌ مزبور را در سال‌های‌ 1122 تا 1156 میلادی‌ به‌ عهده‌ داشت، تلاش‌ می‌کرد توجه‌ روحانیون‌ و سلاطین‌ مسیحی‌ وقت‌ را به‌ یک‌ جنگ‌ دوجانبه‌ نظامی‌ --- فکری‌ با مسلمانان‌ جلب‌ کند. پطرس‌ در نامه‌هایش‌ به‌ پادشاهان‌ صلیبی‌ خاطرنشان‌ می‌کرد که‌ یک‌ کشیش‌ باید در فضایل‌ و اخلاق، یک‌ مسیحی‌ باشد و در اعمال‌ و رفتار، یک‌ فرد نظامی‌ و تلاش‌ برای‌ مسیحی‌ کردن‌ مسلمانان، به‌ مراتب‌ از کشتن‌ آنها برای‌ مسیحیت‌ سودمندتر است.

 

او اعتقاد داشت‌ که‌ شعار جنگ‌های‌ صلیبی‌ «به‌ خاطر عشق‌ به‌ خدا و رضایت‌ او، مسلمانان‌ را به‌ قتل‌ می‌رسانیم.» باید به‌ این‌ شعار تبدیل‌ شود: «شمشیر کلمه‌ به‌ جای‌ شمشیر» و اگر پاپ‌ اوربانوس‌ دوم، فارغ‌التحصیل‌ همین‌ کلیسای‌ کلونی، با سخنرانی‌ مشهورش‌ در مجمع‌ کلرمونت‌ (1095م.) آغازگر جنگ‌های‌ مشهور صلیبی‌ شد، پطرس‌ کلونی‌ را نیز بایستی‌ بنیان‌گذار جنگ‌ فکری‌ علیه‌ مسلمانان‌ در خلال‌ همان‌ جنگ‌ها دانست‌ که‌ آثار و نتایج‌ سوء و مخرب‌ آن‌ تا امروز --- به‌ شیوه‌های‌ گوناگون‌ --- ادامه‌ دارد.

روبرت، درباره‌ انگیزه‌ شیطانی‌ خویش‌ از ترجمه‌ قرآن‌ کریم‌ به‌ لاتین، خطاب‌ به‌ پطرس‌ نوشت: «من‌ در ترجمه‌ خود آشکار کردم‌ که‌ آبشخور مسلمانان‌ کدام‌ برکه‌ آلوده‌ است‌ و این‌ کار من، مانند کار سربازان‌ پیاده‌ است‌ که‌ راه‌ را برای‌ غیر خود می‌گشایند و من‌ دودی‌ را که‌ حاصل‌ آتش‌ افروخته‌ محمد(ص) بود، پراکنده‌ ساختم‌ تا تو [پطرس‌ کلونی] این‌ نور و آتش‌ را خاموش‌ کنی

 

 نیرومندترین‌ و مجهزترین‌ مخالفان‌ اسلام‌ در طول‌ این‌ چهارده‌ قرن‌ مسیحیان‌ بوده‌اند. هنگامی‌ که‌ به‌ تاریخچه‌ داوری‌ این‌ رقیب‌ نیرومند می‌نگریم، می‌بینیم‌ دوره‌ به‌ دوره‌ به‌ سوی‌ انصاف‌ گراییده‌ است‌ و این‌ خود از طرفی‌ نشانه‌ وجدان‌ جهانی‌ و از طرف‌ دیگر نشانه‌ حقیقت‌ اسلام‌ است.

بررسی‌ آثار و نوشته‌های‌ گوناگون‌ غربیان‌ تاکنون، به‌ روشنی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ طرز تفکر و قضاوت‌ نویسندگان‌ غربی‌ درباره‌ پیامبر اسلام‌ و کتاب‌ و آیین‌ او، طی‌ قرون‌ متمادی‌ بر اثر توسعه‌ اطلاعات‌ و مطالعات‌ انجام‌ شده‌ (به‌ویژه‌ ترجمه‌ قرآن‌ به‌ زبان‌های‌ مختلف‌ اروپایی) به‌ تدریج‌ تحول‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ یافته‌ و روی‌ هم‌ رفته‌ در یک‌ سیر تکاملی‌ از تندی‌ و تهمت‌ و تجاهل‌ به‌ سمت‌ توجه‌ و تحقیق‌ و تکریم‌ رفته‌ است.

برداشت‌ خود وات‌ این‌ است‌ که، «اسلام‌ دینی‌ است‌ که‌ در طلوع‌ قرون‌ برای‌ میلیون‌ها نفر از مردم‌ امکان‌ زیستن‌ در یک‌ زندگی‌ پرمعنا را در شرایطی‌ بسیار دشوار فراهم‌ آورده‌ است» و «امروزه‌ بر ما اروپاییان‌ فرض‌ است‌ که‌ برداشت‌ غلط‌ خودمان‌ را اصلاح‌ کرده‌ و بر دین‌ خویش‌ نسبت‌ به‌ جهان‌ اسلام‌ و عرب‌ اعتراف‌ کنیم

بنای‌ کجی‌ که‌ بنیان‌ کلیسای‌ کلونی‌ (و رئیس‌ آن، پطرس‌ مقدس) در قرن‌ 12 محکم‌ شد، متاسفانه‌ پس‌ از پایان‌ گرفتن‌ دوران‌ قرون‌ وسطی‌ نیز ادامه‌ یافت‌ و دولت‌های‌ استعماری‌ غرب، برای‌ توجیه‌ مظالم‌ و پیشبرد مطامع‌ خویش‌ در شرق‌ و شست‌وشوی‌ مغزی‌ توده‌های‌ مغرب‌ زمین، به‌ حفظ‌ آن‌ کمک‌ کردند؛ سیاستی‌ که‌ تا امروز، به‌ اشکال‌ گوناگون‌ ادامه‌ داشته‌ و حمایت‌ از کتاب‌ سلمان‌ رشدی، یکی‌ از آخرین‌ حلقه‌های‌ این‌ زنجیره‌ مستمر است.

جنگ‌های‌ صلیبی‌ تنها برای‌ آزادسازی‌ «مرقد مقدس» نبود؛ بلکه‌ بیشتر به‌ این‌ مربوط‌ می‌شد که‌ کدام‌یک‌ از دو تمدن‌ زیر بر پهنه‌ زمین‌ به‌ پیروزی‌ دست‌ می‌یافت، تمدنی‌ که‌ دشمن‌ سرسخت‌ تمدن‌ و به‌ طور انتظام‌ یافته‌ای‌ متمایل‌ به‌ جهل‌ و نادانی‌ [که‌ البته‌ منظور اسلام‌ بود] و دیکتاتوری‌ و برده‌داری‌ بود و یا تمدن‌ و فرهنگی‌ که‌ موجب‌ شده‌ بود در مردمان‌ جدید، نبوغ‌ خردمندی‌ و حکمت‌ قدیمی‌ بیدار شده‌ و مبنای‌ بردگی‌ و بندگی‌ را مضمحل‌ سازد[!]50

حکایت‌ اسلام‌ و تبلیغات‌ دروغین‌ استعمار صلیبی‌ ضد آن‌ نیز، به‌ عین، حکایت‌ ماه‌ و ابر و یا چشمه‌ و گِل‌ بود و بر اهل‌ نظر از همان‌ آغاز پیدا بود که‌ آن‌ همه‌ سنگ‌پرانی‌ها و پرده‌ بر چهره‌ حقیقت‌ اسلام‌افکندن‌ها، تلاشی‌ مذبوحانه‌ و بی‌فرجام‌ در خاموش‌ ساختن‌ نور جاودان‌ هدایت‌ بیش‌ نیست‌ و این‌ بار کج، به‌ مقصد نخواهد رسید؛ بلکه‌ با افشای‌ آن‌ همه‌ دروغ، دروغ‌بازان‌ بی‌آزرم، رسوای‌ تاریخ‌ و منفور حق‌جویان‌ آزاده‌ خواهند شد.

 

 

 

- Polemic1

 

2- او یکی‌ از مولفان‌ تاریخ‌ عمومی‌(Universal History)  و نویسنده‌ مقالات‌ مربوط‌ به‌ مشرق‌ در کتاب‌ فرهنگ‌ عام‌(General Dictionary)  است‌ که‌ در سال‌ 1680 متولد شده‌ و در سال‌ 1736 در لندن‌ درگذشته‌ است.

 

3- مشخصات‌ کتاب‌ بیبلیاندر که‌ با مقدمه‌ لوتر در سه‌ جلد نازک‌ به‌ قطع‌ بزرگ‌ چاپ‌ شده، چنین‌ است:

 

.1543Machumetis ejusque successorum Vitae, ac Doctrina, ipseque Alcoranus, etc. , Basel,

 

 

 

- Peterthevenerable4

 

- To slay for God's love5

 

- ToledanCollectio6

 

7- در باب‌ ترجمه‌ قرآن‌ روبرت‌ و مجموعه‌ تولدو و نقشی‌ که‌ این‌ ترجمه‌ و مجموعه‌ در ایجاد تصویر وارونه‌ از اسلام‌ در اروپا داشته‌اند، گذشته‌ از کتاب‌ «پطروس‌ مقدس‌ و اسلام»، گردآوری‌ جیمز کریتزک:

 

.1964ek (ed.): Peter the Venerable and Islam, Prinston University, New Jersey, zJames Krit

 

و نیز آثاری‌ چون‌ کتاب‌ «تاثیر اسلام‌ در اروپا» نوشته‌ مونتگمری‌ وات، ترجمه‌ یعقوب‌ آژند، انتشارات‌ مولی، تهران‌ 1361 ش، صص‌ 132 و 133 و مقاله‌ «اسلام‌ از دریچه‌ چشم‌ مسیحیان»، نوشته‌ مجتبی‌ مینویی، مندرج‌ در محمد (ص) خاتم‌ پیامبران، از انتشارات‌ حسینیه‌ ارشاد با همکاری‌ شرکت‌ سهامی‌ انتشار، تهران‌ 1348 ش، 2/218 تا 220، مطالعه‌ مقاله‌ تحقیقی‌ و مبسوط‌ زیر مفید و مغتنم‌ است:

 

حسن‌ معایرجی، نخستین‌ ترجمه‌های‌ لاتینی‌ قرآن‌ کریم‌ و تاثیر آن‌ بر ترجمه‌های‌ قرآن‌ به‌ زبان‌های‌ اروپایی، ترجمه‌ بنیاد بعثت، مندرج‌ در مجله‌ آینه‌ پژوهش، قم، سال‌ سوم، شماره‌ 1 و 2، خرداد --- شهریور 1371 ش‌ (صص‌ 63 تا 76) و شماره‌ 15، مهر - آبان‌ 71 (صص‌ 30 تا 38).

 

معایرجی‌ خود از مآخذ عربی‌ زیر سود جسته‌ است:

 

 المجلة‌ المغربیة‌ للتوثیق‌ والمعلومات، تونس، شماره‌ 3، مارس‌ 1985

 

 لوئیس‌ یونگ، عرب‌ و اروپا، تعریب‌ میشل‌ ازرق، دارالطلیعة، بیروت‌ 1979.

 

 ژوزف‌ رینو، فتوحات‌ اسلامی‌ در فرانسه‌ و ایتالیا و سوئیس‌ در قرون‌ 8 تا 10 میلادی، مقدمه‌ و پاورقی‌ د. اسماعیل‌ العربی، دارالحداثة‌ با همکاری‌ مرکز مطبوعاتی‌ دانشگاهی‌ در الجزایر، 1984.

 

 بلاشر، قرآن‌ و نزول، تدوین، ترجمه‌ و تاثیر آن، تعریب‌ رضا سعادت، دارالکتاب‌ اللبنانی، بیروت.

 

8- در این‌ زمینه، مطالعه‌ متن‌ سخنرانی‌ خانم‌ دکتر زینب‌ عبدالعزیز مصری‌ در کنفرانس‌ «تسامح‌ اسلامی» که‌ چندی‌ پیش‌ در دارالبیضا برگزار شد، ضروری‌ و لازم‌ است. دکتر زینب‌ به‌ درستی، بر تناقض‌ آشکار میان‌ مفاد اعلامیه‌ شورای‌ دوم‌ واتیکان‌ (1965) با سیاست‌ قلع‌ و قمع‌ اسلام‌ در جهان‌ از سوی‌ دولت‌های‌ استعماری‌ غرب‌ (که‌ از بوسنی‌ و هرزگوین‌ آغاز شده‌ و به‌ طور آشکار و خفا از تاییدات‌ کلیسا برخوردار است) و نیز خطابه‌ پاپ‌ در سال‌ 1982 در شهر شانت‌ اسپانیا مبنی‌ بر این‌ که‌ «جهان‌ به‌ طور کامل‌ باید مسیحی‌ گردد»، انگشت‌ می‌نهد و با اشاره‌ به‌ این‌ خطابه‌ رسمی‌ که‌ به‌ منزله‌ اعلان‌ یک‌ جنگ‌ صلیبی‌ جدید مطرح‌ شد و ارائه‌ فهرستی‌ از تبلیغات‌ جهانی‌ موسسات‌ کاتولیکی‌ مختلف‌ و دم‌خروس‌های‌ دیگر، نسبت‌ به‌ توطئه‌های‌ در دست‌ اجرا هشدار می‌دهد.

 

سخنرانی‌ دکتر زینب‌ بنت‌ العزیز - که‌ عنوان‌ اصلی‌ آن‌ «از اوربانوس‌ دوم‌ تا یوحناپولس‌ ثانی» است‌ --- با عنوان‌ «نظریه‌ تسامح‌ در برابر سودای‌ توطئه» در مجله‌ کلمه، تهران، شماره‌ 11، آبان‌ ماه‌ 1373، صص‌ 46 تا 49، به‌ فارسی‌ ترجمه‌ و نشر شده‌ است.

 

 

 

9- برای‌ آشنایی‌ با تاریخچه‌ و سیر مطالعات‌ اسلامی‌ در مغرب‌ زمین‌ از قرون‌ وسطی‌ تاکنون، مراجعه‌ به‌ مآخذ زیر سودمند است:

 

اسلام‌ و غرب، شکل‌گیری‌ یک‌ تصویر، نوشته‌ نورمن‌ دانیل:

 

.1960Norman Daniel: Islam and the west, The Making of an Image, Edinburgh,

 

و نیز: اعراب‌ و اروپای‌ قرون‌ وسطی، لندن‌ 1975، نوشته‌ هم‌ او.

 

نظریات‌ مغرب‌ زمین‌ درباره‌ اسلام‌ در قرون‌ وسطی، نوشته‌ ساثرن:

 

.1962R.W. Southern: Western rewis of Islam in the Middle Ages, Cambridge, Mass,

 

 تاریخچه‌ شرق‌شناسان‌ اروپا در سده‌های‌ 12 تا 19 میلادی، نوشته‌ گوستاودوگوت:

 

.70 - 1868 vols, Paris, 2Gustave Dugat: Histoire des Orientalistes de L'Europe du au xixie Sicle,

 

 مطالعات‌ عربی‌ در اروپا در سال‌های‌ پیش‌ از قرن‌ بیستم، نوشته‌ یوهان‌ فوک:

 

.20ck: Die Arabischen studien in Europa bis in den Anfang des ُّJohann W F

 

.1955ig, zJahrhunderts, Lyp

 

که‌ به‌ عربی‌ هم‌ تحت‌ عنوان‌ العربیة‌ ترجمه‌ شده‌ است.

 

 تصورات‌ غربی‌ و مطالعات‌ غربی‌ در مورد اسلام، نوشته‌ ماکسیم‌ رودنسون، مندرج‌ در میراث‌ اسلام، تالیف‌ ژوزف‌ شاخت‌(Schacht)  و سی.ای‌ بوثئورت‌ Bosworth))، چاپ‌ آکسفورد، 1974.

 

 کشف‌ آسیا، تاریخچه‌ شرق‌شناسی‌ در اروپا و روسیه، نوشته‌ و.و. بارتولدV.V.  Barthold) )، ترجمه‌ ب. نیکیتین‌B.  Nikitine) )، چاپ‌ پاریس، 1947.

 

 شرق‌شناسی، نوشته‌ ادوارد سعید، ترجمه‌ دکتر عبدالرحیم‌ گواهی، دفتر نشر فرهنگ‌ اسلامی، تهران‌ 1371 ش.

 

 محمد در چشم‌ غرب، نوشته‌ پروفسور مونتگمری‌ وات، مندرج‌ در

 

ژورنال‌ دانشگاه‌ بوستون، شماره‌ 3، دوره‌ 22، پاییز 1974 و نیز تاثیر اسلام‌ در اروپا، (با مشخصات‌ سابق‌الذکر) صص‌ 132 به‌ بعد که‌ راجع‌ به‌ تصویر رو به‌ بهبود پیامبر اسلام‌ در آینه‌ تصور غربیان‌ سخن‌ گفته‌ است.

 

 اسلام‌ از دریچه‌ چشم‌ مسیحیان، مجتبی‌ مینویی‌ که‌ مشخصات‌ آن‌ قبلا ذکر شد.

 

 مساله‌ وحی، مهدی‌ بازرگان‌ که‌ با عنوان‌ «شناخت‌ وحی» توسط‌ انتشارات‌ رسالت‌ قلم، تهران‌ 1356، تجدید چاپ‌ شده‌ است.

 

 اخیرا نیز کتابی‌ به‌ نام‌ اروپا و هاله‌ اسلام‌(Europe and the mystique of islam)  منتشر شده‌ که‌ تاریخچه‌ مطالعات‌ و آشنایی‌ غربیان‌ با اسلام‌ --- از قدیم‌ تا حال‌ --- را بیان‌ کرده‌ است.

 

همچنین‌ برای‌ مطالعه‌ بعضی‌ از جنبه‌های‌ برخورد اروپا با شرق، ر.ک‌ به‌

 

 رنسانس‌ شرقی، نوشته‌ ریموند شواب:

 

.1950Raymond Schwab: la Renaissance, Paris,

 

 موضوعات‌ و قضایای‌ عربی‌ در رسانه‌های‌ گروهی‌ انگلیس:

 

ki: the Matter of Araby in medieval England.zDorothee Metlit

 

 هلال‌ و گل‌ سرخ، نوشته‌ چیو که‌ موضوع‌ آن‌ مراوده‌ و روابط‌ بین‌ انگلستان‌ و عالم‌ اسلام‌ است‌ در قرون‌ وسطی‌ و فصل‌ نهم‌ آن‌ مخصوصا به‌ قرآن‌ و حضرت‌ رسول‌ و اسلام‌ اختصاص‌ دارد:

 

.1965S.C. Chew: the Crescent and the Rose, NewYork,

 

 تجسم‌ اسلام‌ در عصر ویکتوریا، نوشته‌ کلینتون‌ بنت:

 

.1992Clinton Bennett: Victorian Images of Islam, London, Grey Seal,

 

که‌ به‌ بررسی‌ و مقایسه‌ آرا و نظریات‌ 6 تن‌ از اسلام‌شناسان‌ به‌ نام‌ انگلیسی‌ همچون‌ سر ویلیام‌ مویر راجع‌ به‌ موضوعات‌ اسلامی‌ در عصر حکومت‌ ملکه‌ ویکتوریا (1837 - 1901) پرداخته‌ است‌ و در مقدمه‌ پیرامون‌ شکل‌گیری‌ تصور غربیها و انگلیسی‌ها از اسلام‌ توضیحاتی‌ می‌دهد.

 

 اسلام‌ اعراب‌ در تحقیقات‌ علمی‌ اسپانیایی، نوشته‌ جیمز مونرو، چاپ‌ بریل‌ در لیدن‌ هلند، 1970.

 

 تاریخ‌ علم‌ زبان‌شناسی‌ و واژه‌شناسی‌ شرقی‌ در آلمان، نوشته‌ تئودور بنفی‌Benfey) )، مونیخ، 1869.

10- ر.ک‌ به‌ مهدی‌ بازرگان، شناخت‌ وحی، ص‌ 17 به‌ بعد؛ مونتگمری‌ وات: تاثیر اسلام‌ در اروپا، همان، ص‌ 132 به‌ بعد.

 

به‌ گفته‌ پروفسور مونتگمری‌ وات، استاد عربی‌ و مطالعات‌ اسلامی‌ دانشگاه‌ ادینبورگ‌ انگلیس، «نویسندگان‌ مسیحی‌ قرون‌ وسطی، برای‌ مدت‌ مدیدی، از اسلام‌ تصویری‌ ترسیم‌ کرده‌ بودند که‌ از بعضی‌ لحاظ‌ بدنام‌کننده‌ بود، ولیکن‌ در نتیجه‌ تلاش‌های‌ محققان، سده‌های‌ بعد و یا با مشاهده‌ مستقیم، حالا دیگر آن‌ تصویر از ذهن‌ افراد این‌ دو قاره‌ [اروپا و آسیا] زدوده‌ شده‌ است» (همان: ص‌ 10).

 

11- بازرگان، همان، صص‌ 18 تا 20 (به‌ نقل‌ از آثار تور آندرائه، بلاشر و امیل‌ درمنگام، که‌ مشخصات‌ آنها در صفحات‌ آینده‌ خواهد آمد.) مونتگمری‌ وات، نسبت‌ جواز(!) زنا و همجنس‌بازی‌ به‌ قرآن(!) را نیز از جمله‌ اتهامات‌ نویسندگان‌ غربی‌ آن‌ روزگار به‌ اسلام‌ شمرده‌ است! (مونتگمری‌ وات، همان، ص‌ 136.)

 

12- مونتگمری‌ وات، همان، صص‌ 133 تا 138.

 

13- همان، صص‌ 138 و 139.

 

14- مونتگمری‌ وات، مطالعه‌ دین‌ در مغرب‌ زمین، مندرج‌ در مجله‌ نامه‌ فرهنگ، تهران، شماره‌ 16، زمستان‌ 1373 ش، ص‌ 65.

 

15- مونتگمری‌ وات، تاثیر اسلام‌ در اروپا، همان، ص‌ 135.

 

16- همان، ص‌ 133.

 

17- همان، ص‌ 136.

 

18- سیدغلامرضا سعیدی، همان‌جا.

 

نورمن‌ دانیل‌ نیز، با اشاره‌ به‌ تصویر وارونه‌ اسلام‌ در آینه‌ شکسته‌ تبلیغات‌ غربی‌های‌ آن‌ روزگار می‌نویسد:

 

«تمایل‌ تغییرناپذیر در زمینه‌ چشم‌ پوشیدن‌ از آنچه‌ که‌ قرآن‌ معنا می‌دهد، یا آنچه‌ مسلمانان‌ فکر می‌کردند که‌ معنای‌ آن‌ است‌ و یا آنچه‌ مسلمین‌ در هر شرایط‌ خاصی‌ انجام‌ می‌دادند و یا فکر می‌کردند، الزاما متضمن‌ این‌ معناست‌ که‌ نظریه‌های‌ قرآنی‌ و یا سایر نظریه‌های‌ اسلامی‌ به‌ صورتی‌ پرداخته‌ و عرضه‌ می‌شد که‌ مسیحیان‌ را متقاعد نماید و صورت‌هایی‌ که‌ هر چه‌ بیشتر عجیب‌ و غریب‌ بودند که‌ این‌ به‌ لحاظ‌ فاصله‌ بیشتر نویسندگان‌ آنها و عموم‌ مردم‌ از مرزهای‌ اسلامی‌ بود، باز زمینه‌ پذیرش‌ داشتند. تمایل‌ بسیار کمی‌ وجود داشت‌ که‌ آنچه‌ مسلمانان‌ در زمینه‌ اعتقاد خود می‌گفتند واقعا به‌ عنوان‌ اعتقاد آنها پذیرفته‌ شود». ر.ک‌ به‌

 

.259Norman Daniel: Islam and the West, op. cit., P.

 

.-914 R.W. Southern: Western riews of Islam, op. cit., p.1

 

-0  James E. Royster, "The Study of Muhammad": A Survey of Approaches from the perspective of the History and Phenomenology of2 .27949), p. 1Religion", The Muslim world, I. XII (

 

.-114 R.W. Southern: Western riews of Islam, Op. ctic, p.2

 

-2 Comprendre  L'Islam2

 

-3 Decouverte  de  L'Islam2

 

24- کتاب‌ فریتیوف‌ با عنوان‌ شناخت‌ اسلام، به‌ طور مغلوط‌ از سوی‌ ضیأالدین‌ دهشیری‌ (موسسه‌ مطالعات‌ و تحقیقات‌ فرهنگی، تهران‌ 1362 ش) ترجمه‌ و نشر شده‌ است‌ و کتاب‌ روژه‌ دوپاسکیه‌ نیز به‌ قلم‌ دکتر حسن‌ حبیبی‌ با عنوان‌ اسلام‌ و بحران‌ عصر ما (انتشارات‌ اطلاعات، تهران‌ 1363 ش) تلخیص‌ و ترجمه‌

 

 

 

 

 

تبلیغات