آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

حضور گسترده امریکا در منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه، بزرگترین بیم ها و اضطراب ها و زشت ترین پندارها را برای جهان امروز در پی داشته است. امروز بزرگترین تحول در ساختار سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان در حال شکل گیری است و گفتار و اندیشه هزاران اندیشمند و فرهیخته جامعه بشری را به بدسگالی های این تحول چنگیزی به تکاپو واداشته است.عربستان، کویت، بحرین، ترکیه، پاکستان ،افغانستان، مصر، عمان، امارات و جیبوتی، از جمله کشورهایی هستند که جای پای سنگین امریکا را در سرزمین خود حس می کنند و خاورمیانه می رود تا در کام امریکا و انگلیس و اسرائیل فرو رود. انگیزه های حضور نظامی گسترده امریکا در خاورمیانه دارای ابعاد پیچیده ایست و آشکار می سازد که حضور این کشور در قلب جهان اسلام، مهمترین بخش از سناریوی امریکا برای تحقق نظام نوین بین المللی است. با کمی تامل به وضوح می توان دید که سناریوی امریکا برای کشورهای منطقه دارای یک تم تراژیک و تلخ است و خسارت های مادی و معنوی فراوانی را در برخواهد داشت. بدیهی است که آثار این سناریوی زیانبار، نه تنها کشورهای اسلامی، بلکه همه کشورهای جهان را در بر خواهد گرفت. محمد عبدالسلام، نویسنده و صاحب نظر مصری در مسائل استراتژی نظامی، در مقاله زیر ابعادی از شکل گیری شبکه نظامی امریکا در خاورمیانه و حلقه های استراتژیک این کشور در منطقه را شرح می دهد.

متن

حضور گسترده‌ امریکا در منطقه‌ ژئواستراتژیک‌ خاورمیانه، بزرگترین‌ بیم‌ها و اضطراب‌ها و زشت‌ترین‌ پندارها را برای‌ جهان‌ امروز در پی‌ داشته‌ است. امروز بزرگترین‌ تحول‌ در ساختار سیاسی، اقتصادی‌ و نظامی‌ جهان‌ در حال‌ شکل‌گیری‌ است‌ و گفتار و اندیشه‌ هزاران‌ اندیشمند و فرهیخته‌ جامعه‌ بشری‌ را به‌ بدسگالی‌های‌ این‌ تحول‌ چنگیزی‌ به‌ تکاپو واداشته‌ است.

عربستان، کویت، بحرین، ترکیه، پاکستان‌ ،افغانستان، مصر، عمان، امارات‌ و جیبوتی، از جمله‌ کشورهایی‌ هستند که‌ جای‌ پای‌ سنگین‌ امریکا را در سرزمین‌ خود حس‌ می‌کنند و خاورمیانه‌ می‌رود تا در کام‌ امریکا و انگلیس‌ و اسرائیل‌ فرو رود. انگیزه‌های‌ حضور نظامی‌ گسترده‌ امریکا در خاورمیانه‌ دارای‌ ابعاد پیچیده‌ایست‌ و آشکار می‌سازد که‌ حضور این‌ کشور در قلب‌ جهان‌ اسلام، مهمترین‌ بخش‌ از سناریوی‌ امریکا برای‌ تحقق‌ نظام‌ نوین‌ بین‌المللی‌ است. با کمی‌ تامل‌ به‌ وضوح‌ می‌توان‌ دید که‌ سناریوی‌ امریکا برای‌ کشورهای‌ منطقه‌ دارای‌ یک‌ تم‌ تراژیک‌ و تلخ‌ است‌ و خسارت‌های‌ مادی‌ و معنوی‌ فراوانی‌ را در برخواهد داشت. بدیهی‌ است‌ که‌ آثار این‌ سناریوی‌ زیانبار، نه‌ تنها کشورهای‌ اسلامی، بلکه‌ همه‌ کشورهای‌ جهان‌ را در بر خواهد گرفت. محمد عبدالسلام، نویسنده‌ و صاحب‌ نظر مصری‌ در مسائل‌ استراتژی‌ نظامی، در مقاله‌ زیر ابعادی‌ از شکل‌گیری‌ شبکه‌ نظامی‌ امریکا در خاورمیانه‌ و حلقه‌های‌ استراتژیک‌ این‌ کشور در منطقه‌ را شرح‌ می‌دهد.

یکی‌ از ویژگی‌های‌ سنتی‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ آن‌گونه‌ که‌ اودرات‌Chantal de jonge ) oudraat) از آن‌ ذکر می‌کند، اهمیت‌ استراتژیک‌ این‌ منطقه‌ به‌ لحاظ‌ اقلیمی‌ است. این‌ خصوصیت‌ دلایل‌ گوناگونی‌ دارد که‌ آشکارترین‌ آنها عبارتند از: منابع‌ سرشار نفت، تسلط‌ آن‌ بر آبراه‌های‌ اصلی‌ بین‌المللی، پیامدهای‌ مبارزه‌ اعراب‌ و اسرائیل‌ و ویرانی‌های‌ ناشی‌ از آن‌ که‌ متوجه‌ طرف‌های‌ بین‌المللی‌ درگیر در این‌ قضیه‌ است‌ و نزدیک‌ بودن‌ این‌ منطقه‌ به‌ اروپا.1

این‌ عوامل‌ باعث‌ شده‌ است‌ که‌ خاورمیانه‌ جزو محورهای‌ تهدید برای‌ امنیت‌ بسیاری‌ از کشورهای‌ دیگر جهان‌ قرار گیرد. بنابراین‌ برخلاف‌ آنچه‌ برخی‌ نظریه‌پردازان‌ طرح‌ کرده‌ بودند، مبنی‌ بر این‌که‌ پایان‌ جنگ‌ سرد از اهمیت‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ خواهد کاست، مشخص‌ شده‌ که‌ اهمیت‌ این‌ منطقه‌ به‌ خصوص‌ برای‌ کشوری‌ مثل‌ ایالات‌ متحده‌ افزایش‌ یافته، به‌ گونه‌ای‌ که‌ این‌ امر به‌ انجام‌ دخالت‌های‌ گسترده‌ای‌ از سوی‌ این‌ کشور در فعل‌ و انفعالات‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ منجر شده‌ است. این‌ موضوع‌ برای‌ سازش‌ در نزاع‌ اعراب‌ و اسرائیل‌ و مساله‌ گسترش‌ سلاح‌های‌ کشتار جمعی‌ و آنچه‌ در دهه‌ نود «کشورهای‌ سرکش» نامیده‌ می‌شد، آشکار شد. سپس‌ مشکل‌ تروریسم‌ و تغییر نظم‌ سیاسی‌ جهان‌ بعد از حوادث‌ یازدهم‌ سپتامبر (بیستم‌ شهریور) که‌ هجوم‌ مستقیم‌ خاورمیانه‌ای‌ها که‌ غالبا اتباع‌ هم‌پیمانان‌ سنتی‌ خود امریکا بودند، در داخل‌ اراضی‌ امریکا پیش‌ آمد.

 

حضور نظامی‌ امریکا از مرحله‌ اعطای‌ امکانات‌ نظامی‌ تا ساخت‌ پایگاه‌

 

حضور نیروهای‌ بین‌المللی‌ و تاثیرات‌ گسترده‌ای‌ که‌ این‌ مساله‌ به‌ همراه‌ این‌ عامل‌ خارجی‌ در فعل‌ و انفعالات‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ دارد، بسیار قابل‌ توجه‌ است. اگر چه‌ به‌ نظر می‌آید خاورمیانه‌ در این‌ خصوص‌ با آنچه‌ سایر کشورهای‌ جهان‌ شاهد آن‌ هستند تفاوتی‌ ندارد؛ از جمله‌ حضور ایالات‌ متحده‌ در امریکای‌ لاتین‌ و جنوب‌ اقیانوس‌ آرام‌ و حضور گسترده‌ نیروهای‌ نظامی‌ امریکا در جنوب‌ شرق‌ آسیا و دخالت‌های‌ فراوان‌ بین‌المللی‌ آنها در درگیری‌های‌ آفریقا؛ اما شرایط‌ خاورمیانه‌ نسبتا پیچیده‌تر از سایر مناطق‌ است، زیرا نقش‌ مهم‌ بازیگران‌ خارج‌ از منطقه‌ گویی‌ به‌ بخشی‌ از مفهوم‌ خاورمیانه‌ تبدیل‌ شده‌ است.2 موضعگیری‌های‌ کشورهای‌ بزرگ‌ همواره‌ تاثیرات‌ ویژه‌ای‌ بر فعل‌ و انفعالات‌ اصلی‌ در خاورمیانه‌ داشته‌ است‌ و گویی‌ این‌ عامل‌ در معنای‌ جغرافیایی، یکی‌ از عوامل‌ تاثیرگذار در خاورمیانه‌ است. این‌ امر به‌ لحاظ‌ عملی‌ --- از جانب‌ نظامی‌ --- بر چند اصل‌ مبتنی‌ است‌ که‌ مهمترین‌ آنها عبارتند از:

 

-1 پیوندهای‌ دفاعی‌ پیشرفته‌ میان‌ برخی‌ از کشورهای‌ خاورمیانه‌ و بیشتر قدرت‌های‌ بزرگ‌ جهان‌ که‌ در برخی‌ موارد شامل‌ پیمان‌های‌ استراتژیک‌ و توافقات‌ هسته‌ای‌ می‌شود.3

 

-2 وجود پایگاه‌ها و امکانات‌ نظامی‌ گسترده‌ برخی‌ کشورهای‌ بزرگ‌ در داخل‌ منطقه‌ و پیرامون‌ مرزهای‌ جغرافیایی‌ آن.

 

-3 حضور و فعل‌ و انفعالات‌ انبوه‌ واحدهای‌ نظامی‌ ---- دریایی‌ کشورهای‌ بزرگ‌ در آب‌های‌ بین‌المللی‌ خاورمیانه.

 

در عین‌ حال‌ از ابتدای‌ دهه‌ نود میلادی‌ همیشه‌ تفاوت‌ بسیاری‌ میان‌ میزان‌ و کیفیت‌ حضور نظامی‌ امریکا با سایر همتایان‌ آن‌ وجود داشته‌ است؛ به‌ این‌ صورت‌ که‌ پس‌ از عقب‌ کشیدن‌ نیروهای‌ نظامی‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ از این‌ منطقه‌ و تعطیل‌ کردن‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ و کاهش‌ حضور روسیه‌ در سطح‌ مستشار نظامی‌ پس‌ از سقوط‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ در 1991 و محدودیت‌ میزان‌ تسلیحات‌ و همچنین‌ محدودیت‌ پراکندگی‌ نیروهای‌ فرانسه‌ و انگلیس‌ که‌ هم‌پیمان‌ سنتی‌ امریکا هستند، نیروهای‌ نظامی‌ امریکا مرکز ثقل‌ حضور نظامی‌ خارجی‌ در منطقه‌ بوده‌اند.

 

در نتیجه‌ نیروهای‌ امریکایی‌ از شبکه‌ وسیعی‌ از امکانات‌ نظامی‌ برخوردارند که‌ به‌ آنها اجازه‌ حضور یا تحرک‌ نظامی‌ در قلمرو زمینی، هوایی‌ و دریایی‌ تقریبا کلیه‌ کشورهای‌ خاورمیانه‌ به‌ جز لیبی، ایران‌ و شاید سوریه‌ را می‌دهد. بنابراین‌ طبق‌ بیانات‌ مقام‌های‌ امریکایی‌ ---- که‌ در موارد بعدی‌ مشخص‌ خواهد شد ---- نقشه‌ جغرافیایی‌ تمرکز یا تحرک‌ واحدهای‌ نظامی‌ تابعه‌ ستاد فرماندهی‌ کل‌ امریکا، در برگیرنده‌ 63 پایگاه‌ نظامی‌ در 11 کشور است‌ که‌ در شرق‌ نزدیک، کشورهای‌ منطقه‌ نزاع‌ اعراب‌ و اسرائیل‌ و منطقه‌ شاخ‌ آفریقا واقع‌ هستند. علاوه‌ بر این‌ پایگاه‌ها، امکانات‌ نظامی‌ بسیار گسترده‌ نیروهای‌ واقع‌ در شمال‌ آفریقا در کشورهای‌ تونس، مغرب، الجزایر و همچنین‌ حضور واحدهای‌ نظامی‌ بسیار بزرگ‌ در آسیای‌ میانه‌ و جنوب‌ آسیا در اطراف‌ و داخل‌ افغانستان‌ نیز وجود دارند. در نتیجه‌ گستره‌ عمل‌ ستاد فرماندهی‌ کل‌ این‌ نیروها 25 کشور را شامل‌ می‌شود که‌ در امتداد قلمرویی‌ هستند که‌ در شرق‌ آن‌ پاکستان‌ و در غرب‌ آن‌ کشور مغرب‌ است.

 

اما مساله‌ مهم‌ آن‌ است‌ که‌ تسهیلات‌ نظامی‌ در طول‌ دهه‌ نود، پایگاه‌های‌ نظامی‌ بزرگ‌ را در برگرفت؛ به‌ این‌ معنی‌ که‌ تا سال‌ 1990 میلادی‌ حضور نظامی‌ امریکا در خاورمیانه‌ شامل‌ امکانات‌ نظامی‌ موقت‌ یا محدود بود و پایگاه‌های‌ نظامی‌ آن‌گونه‌ که‌ در آلمان، ایتالیا و ژاپن‌ وجود دارد، یا آن‌گونه‌ که‌ در دوره‌ استعمار در همین‌ منطقه‌ وجود داشت(حبانیة‌ در عراق، عدن‌ در یمن‌ و هویلس‌ در لیبی) در این‌ منطقه‌ وجود ندارد. به‌ طوری‌ که‌ وزارت‌ دفاع‌ امریکا در خلال‌ بحران‌ خلیج‌ فارس‌ (1990) کلیه‌ ظرفیت‌های‌ استراتژیک‌ حمل‌ و نقلی‌ را که‌ در اختیار داشت، به‌ مدت‌ شش‌ ماه‌ به‌ کار گرفت‌ تا بتواند سیصد و هفتاد هزار سرباز را در عملیاتی‌ که‌ به‌ عملیات‌ «سپرصحرا» معروف‌ بود به‌ منطقه‌ خلیج‌فارس‌ انتقال‌ دهد حال‌ آن‌که‌ در اوضاع‌ کنونی‌ دیگر نیازی‌ به‌ این‌ مساله‌ وجود ندارد.

 

ملاحظات‌ و دگرگونی‌ها

 

پیامدها و ملزومات‌ جنگ‌ دوم‌ خلیج‌ (1991، جنگ‌ کویت) و دوره‌ زمانی‌ پس‌ از آن‌ منجر به‌ دگرگونی‌ بزرگی‌ در نوع‌ حضور نظامی‌ امریکا در خاورمیانه‌ و بالاخص‌ منطقه‌ خلیج‌فارس‌ شد. این‌ امر از دو جهت‌ صورت‌ گرفت:

 

اول: گسترش‌ دائره‌ امکانات‌ نظامی‌ در اختیار نیروهای‌ امریکایی‌ واقع‌ در پایگاه‌ها، بنادر، فرودگاه‌ها، اردوگاه‌های‌ نظامی‌ و مراکز اکثر کشورهای‌ منطقه‌ که‌ هم‌پیمان‌ ایالات‌ متحده‌ هستند. حتی‌ در مورد برخی‌ کشورهایی‌ که‌ به‌ نظر نمی‌آید روابط‌ سیاسی‌ قوی‌ای‌ آنها را با امریکا پیوند دهد نیز اعطای‌ امکانات‌ نظامی‌ ذکر شده‌ از سوی‌ امریکا به‌ این‌ کشورها، حق‌ استفاده‌ از محدوده‌ هوایی، بنادر، فرودگاه‌های‌ نظامی، عملیات‌ حمل‌ و نقل‌ هوایی، خدمات‌ سوخت‌رسانی، حفظ‌ و ذخیره‌سازی‌ تسلیحات‌ و انجام‌ مانورهای‌ نظامی‌ مشترک‌ را به‌ امریکا داده‌ است.

 

دوم: افزایش‌ تعداد پایگاه‌های‌ نظامی‌ عمده‌ به‌ طرزی‌ بی‌سابقه‌ به‌ گونه‌ای‌ که‌ مقدار این‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ تنها در کشورهای‌ خلیج‌فارس‌ به‌ پنج‌ پایگاه‌ می‌رسد. آنها مراکز عملیات‌ نظامی‌ نسبتا کاملی‌ را تشکیل‌ می‌دهند که‌ از آزادی‌ نسبی‌ و یک‌ قدرت‌ کامل‌ برای‌ پشتیبانی‌ فعالیت‌های‌ جنگی‌ هوایی، زمینی‌ و دریایی‌ برخوردار هستند، خواه‌ این‌ امر به‌ صورت‌ حضور برخی‌ از این‌ نیروها در نبرد صورت‌ گیرد یا آن‌که‌ در حالت‌ آماده‌ باش‌ باشند و در صورت‌ نیاز وارد عمل‌ شوند. اداره‌ این‌ پایگاه‌ها به‌ موجب‌ پیمان‌های‌ نظامی‌ میان‌ امریکا و کشورهای‌ میزبان‌ صورت‌ می‌گیرد. این‌ پایگاه‌ها برای‌ نیروهای‌ امریکایی‌ این‌ امکان‌ را به‌ وجود می‌آورند که‌ در مناطق‌ مختلف‌ بدون‌ آن‌که‌ نیاز به‌ برنامه‌ریزی‌ برای‌ تجمع‌ عظیمی‌ از نیروهای‌ خود داشته‌ باشند، عملیات‌های‌ نظامی‌ مهمی‌ را با سرعت‌ بسیار انجام‌ دهند یا تجمع‌ نیروهای‌ خود را به‌ سرعت‌ پایان‌ بخشند.

 

شبکه‌ نظامی‌ امریکا در منطقه‌ خاورمیانه‌

 

در این‌ چارچوب‌ می‌توان‌ مهمترین‌ جایگاه‌های‌ انتشار امکانات‌ نظامی‌ امریکا و نیز به‌ همراه‌ آن‌ نیروهای‌ نظامی‌ انگلیسی‌ را در منطقه‌ خاورمیانه‌ --- به‌ ویژه‌ در منطقه‌ای‌ که‌ عراق‌ در میان‌ آن‌ قرار دارد --- بررسی‌ کرد:4

 

بحرین: امریکا با حضور نظامی‌ قوی‌ در بحرین‌ امکانات‌ نظامی‌ مختلفی‌ را در بندر سالمان‌ و فرودگاه‌ محرق‌ و پایگاه‌ هوایی‌ شیخ‌ عیسی‌ داراست؛ اما پایگاه‌ نظامی‌ جفیر در نزدیکی‌ منامه‌ یکی‌ از مهمترین‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ در منطقه‌ خلیج‌ فارس‌ محسوب‌ می‌شود. مرکز فرماندهی‌ ناوگان‌ پنجم‌ امریکا و مرکز فرماندهی‌ نیروهای‌ ویژه‌ نیز در این‌ پایگاه‌ قرار دارد. در بحرین‌ ما بین‌ 860 تا 1200 نظامی‌ امریکایی‌ وجود دارند. علاوه‌ بر این‌ یک‌ یگان‌ نظامی‌ انگلیسی‌ در این‌ کشور مستقر است.

 

کویت: عناصر مختلفی‌ از نیروهای‌ امریکایی‌ تقریبا در کلیه‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ عمده‌ کویت‌ متمرکز هستند و این‌ نیروها به‌ صورت‌ مشترک‌ با ارتش‌ کویت‌ عمل‌ می‌کنند. و محل‌ استقرارشان‌ پایگاه‌ هوایی‌ احمد الجابر، اردوگاه‌ الدوحة، جزیره‌ فیلیکا، فرودگاه‌ کویت‌ و بندر الاحمدی‌ است. اما نیروهای‌ هوایی‌ و دریایی‌ عمده‌ای‌ از امریکا و همچنین‌ نیروهایی‌ از ستاد فرماندهی‌ کل‌ ارتش، در پایگاه‌ مهم‌ علی‌السالم‌ و اردوگاه‌ نظامی‌ اریفجان‌ قرار دارند. تعداد نیروهای‌ امریکایی‌ در کویت‌ حدود 10 هزار نظامی، 522 تانک، تجهیزات‌ جنگی‌ برای‌ یک‌ تیپ‌ زره‌ پوش‌ (سه‌ گردان) و 52 هواپیمای‌ جنگنده‌ و 75 هلی‌کوپتر آپاچی‌ و یگان‌های‌ موشکی‌ پاتریوت‌ است.

 

اردن: میان‌ ایالات‌ متحده‌ امریکا و اردن، روابط‌ نظامی‌ گسترده‌ای‌ وجود دارد که‌ یک‌ حضور نظامی‌ قوی‌ را به‌ هنگام‌ ضرورت‌ امکان‌پذیر می‌کند؛ اما در حال‌ حاضر امکانات‌ نظامی‌ قوی‌ امریکا در پایگاه‌ هوایی‌ الشهید موفق‌ در منطقه‌ زرقأ مستقر هستند که‌ حدود 1200 نظامی‌ نیروی‌ هوایی‌ امریکا در آن‌ حضور دارند و همچنین‌ بندر العقبة‌ که‌ در آن‌ سرویس‌های‌ مختلفی‌ به‌ نیروهای‌ دریایی‌ امریکا ارائه‌ می‌شود. آموزش‌های‌ نظامی‌ مشترکی‌ هم‌ میان‌ نیروهای‌ این‌ دو کشور به‌ طور منظم‌ انجام‌ می‌شود که‌ گاه‌ تعداد افراد شرکت‌ کننده‌ در آن‌ بالغ‌ بر 10 هزار نظامی‌ می‌شود و در طول‌ دوره‌ زمانی‌ این‌ آموزش‌ها نیروهای‌ امریکایی‌ مدت‌های‌ طولانی‌ در اردن‌ می‌مانند.

 

قطر: حضور نظامی‌ قوی‌ امریکا در قطر به‌ دوران‌ اخیر باز می‌گردد. امکانات‌ نظامی‌ امریکا در این‌ کشور به‌ صورت‌ وجود انبارهای‌ تسلیحات‌ و نیز تجهیزات‌ نظامی‌ برای‌ تشکیل‌ ارتشی‌ در اندازه‌ یک‌ تیپ‌ در اردوگاه‌ نظامی‌ السیلیة‌ و فرودگاه‌ بین‌المللی‌ الدوحه‌ و منطقه‌ ام‌سعید است؛ اما پایگاه‌ نظامی‌ الحدید به‌ خصوص‌ پس‌ از انتقال‌ مقر ستاد فرماندهی‌ مرکزی‌ ارتش‌ امریکا از فلوریدا به‌ این‌ مکان، به‌ یکی‌ از واحدهای‌ بسیار مهم‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ امریکا در منطقه‌ خلیج‌فارس‌ تبدیل‌ شده‌ است.

 

میزان‌ نیروهای‌ امریکایی‌ در قطر به‌ 3000 سرباز، 175 تانک‌ و تعدادی‌ هواپیماهای‌ تجسسی‌ و نیروی‌ زیادی‌ برای‌ خنثی‌سازی‌ مین‌ها و انبارهای‌ متعدد اسلحه‌ و مهمات‌ است.

 

عربستان: از سال‌ 1990، عربستان‌ بیشترین‌ نیروهای‌ امریکایی‌ در منطقه‌ خلیج‌فارس‌ را در خود جا داده‌ است. در این‌ کشور امکانات‌ نظامی‌ مختلفی‌ متعلق‌ به‌ نیروهای‌ ارتش‌ امریکا در منطقه‌های‌ دمام، هفوف، خبر، تبوک، ینبع‌ پایگاه‌ ملک‌عبدالعزیز در ظهران، پایگاه‌ دریایی‌ ملک‌فهد در جده، پایگاه‌ هوایی‌ ملک‌خالد در ابها، و پایگاه‌ نظامی‌ ریاض‌ و پایگاه‌ نظامی‌ الطائف‌ مستقر هستند؛ پایگاه‌ هوایی‌ الامیر سلطان‌ در جنوب‌ ریاض، مهمترین‌ پایگاه‌ نیروهای‌ نظامی‌ امریکا در عربستان‌ است.

 

در این‌ پایگاه‌ 5100 سرباز امریکایی‌ وجود دارند. مرکز فرماندهی‌ نیروهای‌ هوایی‌ امریکا در منطقه‌ خلیج‌فارس‌ که‌ برخی‌ از عناصر آن‌ به‌ قطر منتقل‌ شده‌اند نیز در این‌ مکان‌ مستقر است. همچنین‌ 42 هواپیمای‌ جنگنده‌ اف‌ 15، اف‌ 16 و اف‌ 117 در این‌ پایگاه‌ وجود دارند. تعدادی‌ از نظامیان‌ انگلیسی‌ (200 سرباز) و فرانسوی‌ (130 سرباز) نیز در آنجا حضور دارند. که‌ توسط‌ هواپیماهای‌ تورنادو و میراژ و هواپیماهای‌ ترابری‌ نظامی‌ پشتیبانی‌ می‌شوند.

 

عمان: عمان‌ به‌ خصوص‌ پس‌ از آن‌که‌ نیروهای‌ امریکایی‌ و انگلیسی‌ حاضر در آن‌ در جنگ‌ افغانستان‌ شرکت‌ کردند، به‌ یکی‌ از کشورهایی‌ تبدیل‌ شده‌ که‌ تعداد زیادی‌ از نیروهای‌ نظامی‌ امریکا در آن‌ است. امکانات‌ نظامی‌ امریکا در این‌ کشور، در پایگاه‌ قابوس‌ در مسقط‌ و بندر صلالة‌ و فرودگاه‌ بین‌المللی‌ السیب‌ متمرکز هستند. عناصر مهمی‌ از نیروی‌ هوایی‌ امریکا در پایگاه‌ هوایی‌ المثنی‌ و تیمور قرار دارند و پایگاه‌ نظامی‌ مصیرة‌ در این‌ کشور یکی‌ از مهمترین‌ مکان‌های‌ تمرکز نظامی‌ نیروهای‌ امریکایی‌ و انگلیسی‌ در منطقه‌ خلیج‌ فارس‌ است. حدود 3000 نظامی‌ امریکایی‌ و همچنین‌ عناصر مختلفی‌ از نیروهای‌ هوایی‌ و دریایی‌ امریکا در عمان‌ متمرکز شده‌اند.

 

امارات‌ متحده‌ عربی: نیروهای‌ امریکایی‌ در امارات‌ متحده‌ عربی‌ از امکانات‌ نظامی‌ مختلفی‌ در پایگاه‌های‌ این‌ کشور برخوردارند؛ پایگاه‌ هوایی‌ الظافره‌ در ابوظبی، فرودگاه‌ بین‌المللی‌ الفجیره، بندر زاید، بندر رشید، جبل‌ علی‌ در دبی‌ و بندر فجیره‌ از آن‌ جمله‌اند. در امارات‌ متحده‌ عربی‌ حدوداً‌ 500 نظامی‌ امریکایی‌ حضور دارند و تعدادی‌ از هواپیماهای‌ تجسسی‌ امریکا نیز در این‌ کشور مستقر هستند.

 

یمن: یگان‌های‌ نظامی‌ امریکا در یمن‌ از امکانات‌ مختلفی‌ بهره‌مند هستند. میزان‌ این‌ امکانات‌ در جنگ‌ امریکا علیه‌ تروریسم‌ گسترش‌ یافت‌ و شامل‌ نیروهای‌ مختلفی‌ به‌ ویژه‌ برای‌ پشتیبانی‌ و آموزش‌ خود نیروهای‌ یمنی‌ شد؛ اما امکانات‌ نظامی‌ امریکا در یمن‌ از پیش‌ در بندر استراتژیک‌ عدن‌ مستقر بوده‌اند. این‌ بندر، ایستگاه‌ اصلی‌ سوخت‌رسانی‌ و نگهداری‌ ویژه‌ از یگان‌های‌ دریایی‌ امریکاست‌ و حادثه‌ هدف‌ قرار گرفتن‌ ناوU.S.S  کول‌ در اکتبر سال‌ 2000 میلادی‌ در این‌ بندر اتفاق‌ افتاد.

 

جیبوتی: جیبوتی‌ همواره‌ در کشورهای‌ «حلقه‌ فرانسه» قرار می‌گرفته‌ است‌ به‌ گونه‌ای‌ که‌ در پایگاه‌ نظامی‌ جیبوتی‌ نزدیک‌ به‌ 3900 سرباز فرانسوی‌ به‌ سر می‌برند. این‌ نیروها توسط‌ هواپیماهای‌ جنگنده‌ میراژ و هلی‌کوپترهای‌ توپدار پشتیبانی‌ می‌شوند. در این‌ بندر همچنین‌ انبارهای‌ تسلیحات‌ و لوازم‌ جانبی‌ فراوانی‌ وجود دارد. عناصری‌ از نیروهای‌ عملیاتی‌ مستقر در شاخ‌ آفریقا در اردوگاه‌ نظامی‌ المنیر متعلق‌ به‌ فرانسه‌ است. نیروهای‌ دریایی‌ و هوایی‌ امریکا نیز از امکانات‌ زیادی‌ در بندرها و فرودگاه‌های‌ جیبوتی‌ برخوردار هستند. یک‌ فرودگاه‌ نظامی‌ تحت‌ امر سازمان‌ اطلاعات‌ مرکزی‌ امریکا که‌ هواپیماهای‌ بدون‌ سرنشین‌ در آن‌ مستقر هستند و به‌ انجام‌ عملیات‌های‌ تجسسی‌ و جنگی‌ می‌پردازند نیز در جیبوتی‌ است.

 

مصر: مصر روابط‌ نظامی‌ عمیقی‌ در سطوح‌ مختلف‌ با ایالات‌ متحده‌ دارد. این‌ روابط‌ در اشکال‌ همکاری‌ تسلیحاتی، کمک‌های‌ نظامی‌ و آموزش‌های‌ نظامی‌ مشترک‌ هستند. امکانات‌ نظامی‌ امریکا در مصر عبارتند از امکاناتی‌ برای‌ نیروهای‌ دریایی‌ در برخی‌ بنادر از جمله‌ پورت‌ سعید، سوئز و الغردقه‌ که‌ اهمیت‌ این‌ نیروها به‌ خاطر عبور و مرور کشتی‌ها از کانال‌ سوئز است. همچنین‌ امکانات‌ ویژه‌ای‌ برای‌ آموزش‌های‌ نظامی‌ در پایگاه‌های‌ نظامی‌ سواحل‌ شمالی‌ مصر وجود دارد. اما مهمترین‌ امکانات‌ نظامی‌ امریکا در مصر، در پایگاه‌ هوایی‌ غرب‌ القاهره‌ قرار دارد.

 

ترکیه: ترکیه‌ تنها عضو خاورمیانه‌ای‌ پیمان‌ ناتو است‌ و روابط‌ نظامی‌ قوی‌ای‌ با امریکا دارد. علاوه‌ بر امکانات‌ نظامی‌ امریکا که‌ در بنادر و فرودگاه‌های‌ ترکیه‌ مستقر هستند، یکی‌ از بزرگترین‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ تحت‌ امر ناتو (ایالات‌ متحده) در خاورمیانه‌ در این‌ کشور قرار دارد. پایگاه‌ هوایی‌ اینجر لیک، 1700 سرباز امریکایی‌ و 36 هواپیمای‌ جنگنده‌ از انواع‌ مختلف‌ را در خود جای‌ داده‌ است. هواپیماهای‌ مستقر در این‌ پایگاه‌ به‌ طور معمول‌ ماموریت‌ نظارت‌ بر منطقه‌ پرواز ممنوع‌ عراق‌ را انجام‌ می‌دهند و ظرفیت‌ این‌ فرودگاه‌ برای‌ گسترش‌ تعداد این‌ هواپیماها در حالت‌ جنگی‌ بسیار بالا است.

 

ترکیه‌ هم‌ اکنون‌ با کمک‌ مالی‌ امریکا به‌ سرعت‌ در حال‌ گسترش‌ امکانات‌ نظامی‌ خود است‌ به‌ طوری‌ که‌ در صورت‌ نیاز، امکان‌ تجمع‌ مقدار عظیمی‌ از نیروها و هواپیماهای‌ جنگنده‌ در پایگاه‌های‌ این‌ کشور وجود داشته‌ باشد.

 

اسرائیل: روابط‌ نظامی‌ امریکا و اسرائیل‌ مبتنی‌ بر پیمان‌های‌ اتحاد استراتژیک‌ پیشرفته‌ای‌ است‌ که‌ همکاری‌ نظامی‌ پیچیده‌ای‌ را میان‌ آنها ایجاب‌ می‌کند. این‌ همکاری‌ها در چارچوب‌ شبکه‌ای‌ از امکانات‌ نظامی‌ امریکاست‌  که‌ در اغلب‌ پایگاه‌های‌ اسرائیل‌ مستقر هستند. از جمله‌ حضور امریکا در شش‌ پایگاه‌ نظامی‌ که‌ مهمترینشان‌ پایگاه‌ 51، 53 و 54 است‌ و در آنها انبار تسلیحات‌ و تجهیزات‌ مخصوص‌ نیروهای‌ دریایی‌ و هوایی‌ و نیروهای‌ ویژه‌ امریکا وجود دارد. نیروهای‌ اسرائیلی‌ نیز به‌ هنگام‌ نیاز می‌توانند از این‌ تجهیزات‌ استفاده‌ کنند؛ همان‌طور که‌ در جنگ‌ اکتبر 1973 این‌ امر اتفاق‌ افتاد.

 

حلقه‌ نظامی‌ امریکا در اطراف‌ خاورمیانه‌

 

مطالبی‌ که‌ ذکر شد، بیان‌ می‌دارد حضور نظامی‌ امریکا به‌ طور مشخص‌ یکی‌ از ویژگی‌های‌ برجسته‌ است‌ که‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از عناصر تاثیرگذار حاکم‌ بر معادلات‌ استراتژیک‌ فعل‌ و انفعالات‌ منطقه، واقعیت‌ خاورمیانه‌ را شکل‌ می‌دهد؛ اما آنچه‌ گفته‌ شد، قضیه‌ را به‌ طور کامل‌ روشن‌ نمی‌کند مگر آن‌که‌ به‌ حلقه‌ نظامی‌ پایگاه‌های‌ عمده‌ امریکا (یا انگلیس) که‌ خاورمیانه‌ را در میان‌ خود گرفته‌اند، توجه‌ شود.

 

این‌ پایگاه‌ها که‌ از دهه‌ نود تاکنون‌ بر پا شده‌اند، به‌ اختصار عبارتند از:5

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نیروهای‌ امریکایی‌ واقع‌ در اطراف‌ منطقه‌ خاورمیانه‌

 

 

 

 

 

 

 

حضور نظامی‌ انگلیس‌ در مناطق‌ اطراف‌ خاورمیانه‌

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اهمیت‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ امریکا در اطراف‌ منطقه‌ خاورمیانه، مانند پایگاه‌ دیگوگارسیا و پایگاه‌های‌ واقع‌ در شمال‌ دریای‌ مدیترانه‌ و حتی‌ انگلستان‌ آن‌ است‌ که‌ این‌ پایگاه‌ها عملیات‌ نظامی‌ در خاورمیانه‌ را از نزدیک‌ پشتیبانی‌ می‌کنند. این‌ پایگاه‌ها محل‌ اصلی‌ برخاستن‌ بمب‌افکن‌های‌ سنگین‌ ب‌ 52 نیز هستند. هر چند به‌ نظر می‌آید با پیشرفت‌هایی‌ که‌ در باندهای‌ پرواز برخی‌ از پایگاه‌های‌ نظامی‌ امریکا در داخل‌ منطقه‌ صورت‌ گرفته، امکان‌ پرواز این‌ بمب‌افکن‌ها از فرودگاه‌های‌ داخل‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ هم‌ امکان‌پذیر شده‌ است.

 

حضور نظامی‌ بین‌المللی‌ داخل‌ منطقه‌ خاورمیانه، از کلیه‌ مواردی‌ که‌ گفته‌ شد بیشتر است. ناوگان‌های‌ دریایی‌ بزرگ‌ کشورهای‌ قدرتمند به‌ ویژه‌ امریکا، تقریبا به‌ طور دایم‌ در آب‌های‌ بین‌المللی‌ اطراف‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ حضور دارند و از کلیه‌ پایگاه‌ها و امکانات‌ نظامی‌ پراکنده‌ در کشورهای‌ منطقه‌ استفاده‌ می‌کنند. این‌ نیروها می‌توانند به‌ هنگام‌ ضرورت، یگان‌های‌ دریایی‌ و هوایی‌ خود را در سرزمین‌های‌ خاورمیانه‌ منتشر کنند. ناوگان‌ ششم‌ دریایی‌ امریکا در دریای‌ مدیترانه‌ و نیروهای‌ دریایی‌ فرانسه‌ در همین‌ آب‌ها از جمله‌ این‌ نیروها هستند. همین‌طور می‌توان‌ از یگان‌های‌ ناوگان‌ هفتم‌ امریکا نام‌ برد که‌ در اقیانوس‌ هند و دریای‌ عرب‌ متمرکز هستند. دسته‌هایی‌ از نیروهای‌ فرانسوی‌ در اقیانوس‌ هند که‌ مبدا آنها پایگاه‌ دریایی‌ فرانسه‌ در جیبوتی‌ است‌ و نیروهای‌ انگلیسی‌ مستقر در اقیانوس‌ هند و یگان‌های‌ دریایی‌ تحت‌ امر آن‌ که‌ در دریای‌ سرخ‌ فعالیت‌ می‌کنند، از دیگر جنبه‌های‌ حضور نظامی‌ بین‌المللی‌ در منطقه‌ هستند.

 

علاوه‌ بر ناوگان‌ها و مجموعه‌های‌ دریایی‌ که‌ گفته‌ شد، یگان‌های‌ مختلف‌ دیگری‌ از جمله‌ ناوهای‌ هواپیمابر، تفنگداران‌ دریایی‌ و هواپیماهای‌ جنگنده‌ از انواع‌ مختلف‌ در این‌ منطقه‌ به‌ حال‌ آماده‌باش‌ هستند.

 

گزارش‌های‌ ویژه‌ در مورد گسترش‌ یگان‌های‌ دریایی‌ امریکا در آب‌های‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ می‌کنند که‌ تقریبا دو ناو هواپیمابر جنگی‌ امریکایی‌ به‌ طور مستمر در منطقه‌ حضور دارند که‌ در حال‌ حاضر این‌ دو عبارتند ازU.S.S  آبراهام‌ لینکلن‌ در دریای‌ عرب‌ وU.S.S  واشنگتن‌ در دریای‌ مدیترانه. امریکایی‌ها در برنامه‌های‌ خود در نظر دارند که‌ در آغاز حمله‌ نظامی‌ به‌ عراق‌ سه‌ ناو هواپیمابر دیگر را نیز به‌ منطقه‌ بیاورند. این‌ سه‌ عبارتند ازU.S.S  هاری‌ ترومان‌ که‌ حرکت‌ خود را برای‌ آمدن‌ به‌ منطقه‌ آغاز کرده‌ است،U.S.S  کیتی‌ هوک‌ وU.S.S  کانستلیشن. به‌ این‌ ترتیب، حجم‌ نیروهای‌ امریکایی‌ در آب‌های‌ اطراف‌ منطقه‌ به‌ 51 کشتی‌ جنگی‌ می‌رسد که‌ این‌ مجموعه‌ شامل‌ 55 هزار سرباز و 350 هواپیما و 800 موشک‌ کروز از نوع‌ تام‌ هوک‌ می‌شود. این‌ نیروها زرادخانه‌ عظیمی‌ از تسلیحات‌ را حمل‌ می‌کنند که‌ در برگیرنده‌ تسلیحات‌ و موشک‌های‌ هوشمند و تسلیحات‌ جنگی‌ با قدرت‌ تخریب‌ بسیار بالاست‌ و توانایی‌ آن‌ را دارند که‌ یک‌ عملیات‌ نظامی‌ بسیار وسیع‌ را با سیطره‌ کامل‌ هوایی‌ --- همان‌گونه‌ که‌ در جنگ‌ کویت‌ (1991) اتفاق‌ افتاد ---- اداره‌ کنند. در عین‌ حال‌ همیشه‌ این‌ اختلاف‌ نظر وجود داشته‌ است‌ که‌ آیا این‌ نیروها، سلاح‌ هسته‌ای‌ با خود حمل‌ می‌کنند یا خیر؟ با توجه‌ به‌ کم‌ بودن‌ اطلاعات‌ در این‌ خصوص، فعلاً‌ تنها به‌ این‌ موضوع‌ می‌پردازیم‌ که‌ آیا کشتی‌های‌ جنگی‌ مذکور و هواپیماهای‌ جنگنده، قابلیت‌ حمل‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ را دارند یا خیر؟ این‌ بدان‌ معنی‌ نیست‌ که‌ این‌ نیروها بالفعل‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشند. به‌ طور مثال‌ هواپیماهای‌ جنگنده‌ میراژ مستقر در جیبوتی‌ از هواپیماهایی‌ نیستند که‌ مسلح‌ به‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ باشند. همین‌طور سندی‌ وجود ندارد که‌ نشان‌ دهد نیروی‌ دریایی‌ انگلیس‌ مستقر در منطقه‌ خلیج‌فارس، به‌ این‌ سلاح‌ها مجهز است‌ و با توجه‌ به‌ پیمان‌های‌ نظامی‌ امریکا و روسیه‌ مبنی‌ بر خلع‌ سلاح‌ هسته‌ای، احتمال‌ آن‌ نمی‌رود که‌ نیروهای‌ امریکایی‌ حامل‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ باشند؛ هنگام‌ بحران‌های‌ منطقه‌ای، و کلیه‌ حوادثی‌ که‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ روی‌ می‌دهد، احتمال‌ آن‌که‌ این‌ حوادث‌ بعد هسته‌ای‌ پیدا کنند زیاد است.

 

این‌ تفکر در میان‌ جریانهای‌ سیاسی‌ مخالف‌ با وجود بیگانه‌ در منطقه، به‌ ویژه‌ گروه‌های‌ «صلح‌ سبز» وجود داشته‌ و دارد.

 

در ضمیمه‌ «منشور صلح» در ابتدای‌ دهه‌ نود آمده‌ است‌ که‌ از 1946 تا 1991 میلادی، پانزده‌ عملیات‌ توسط‌ نیروهای‌ امریکایی‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ که‌ این‌ نیروها حامل‌ سلاح‌ هسته‌ای‌ بودند و در برخی‌ از این‌ عملیات‌ها، آشکارا از تهدید به‌ استفاده‌ از سلاح‌ هسته‌ای‌ سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ بود. برخی‌ از این‌ موارد عبارتند از: بحران‌ ایران‌ (مارس‌ 1946)، جنگ‌ سوئز (اکتبر 1956)، تهاجم‌ به‌ لبنان‌ (ژوئیه‌ 1958)، درگیری‌ اردن‌ و فلسطین‌ (سپتامبر 1970)، عملیات‌ مربوط‌ به‌ گروگان‌های‌ امریکایی‌ در ایران‌ (آوریل‌ 1980)، تحرکات‌ ناوگان‌ ششم‌ دریایی‌ امریکا پس‌ از ترور سادات‌ (اکتبر 1981)، درگیری‌ میان‌ لیبی‌ و سودان‌ (فوریه‌ 1983)، پیاده‌ کردن‌ نیرو در لبنان‌ توسط‌ امریکا (سال‌های‌ 1983 و 84) و تحرکات‌ پس‌ از آن‌ (مارس‌ 1985)، بمباران‌ لیبی‌ (مارس‌ 1986)، عملیات‌هایی‌ که‌ موازی‌ با جنگ‌ ایران‌ و عراق‌ 1987 و 88 توسط‌ امریکا صورت‌ گرفت‌ (سال‌های‌ 1987 و 1988) هدف‌ قرار دادن‌ هواپیماهای‌ لیبی‌ (1989) و جنگ‌ خلیج‌ (ماه‌های‌ ژانویه‌ تا فوریه‌ 1991).6

 

مشکلات‌ حضور نظامی‌ امریکا

 

حضور نیروهای‌ نظامی‌ خارجی‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ در سطح‌ مردمی‌ بر بستر متزلزلی‌ استوار است. جریان‌های‌ سیاسی‌ ملی، جریان‌های‌ چپ‌ و جریان‌های‌ دینی‌ غالب‌ در منطقه، این‌ حضور نظامی‌ را «حضور بیگانه» می‌دانند که‌ خطرات‌ زیادی‌ برای‌ امنیت‌ منطقه‌ و مخصوصاً‌ امنیت‌ کشورهای‌ عربی‌ به‌ همراه‌ دارد.

 

ایجاد دو دستگی‌ بین‌ اعراب، تهدید برای‌ ملت‌ عرب‌ و تثبیت‌ سیطره‌ بر منابع‌ نفتی‌ از جمله‌ این‌ خطرات‌ است‌ که‌ ممکن‌ است‌ به‌ پیوند امنیت‌ ملی‌ کشورهای‌ منطقه‌ به‌ امنیت‌ کشورهای‌ دیگر و سیطره‌ این‌ کشورها بر نوسازی‌ تجهیزات‌ نظامی‌ کشورهای‌ عربی‌ بینجامد. ضعیف‌کردن‌ امت‌ عرب، با هدف‌ قراردادن‌ و تحریم‌ برخی‌ از کشورهای‌ عربی‌ و بی‌توجهی‌ به‌ مقررات‌ نظامی‌ در جهت‌ منافع‌ اسرائیل، از دیگر خطرات‌ ذکر شده‌ است.

 

این‌ مقولات‌ که‌ اساسا مبتنی‌ بر نگرش‌ جریان‌های‌ ملی‌ هستند، با توجه‌ به‌ مسائل‌ مورد توجه، مضامین‌ مختلفی‌ به‌ خود می‌گیرند و بازتاب‌های‌ سیاسی، فرهنگی‌ و امنیتی‌ آن‌ معمولا در برگیرنده‌ نوعی‌ دشمنی‌ یا هراس‌ در قبال‌ نیروهای‌ غربی‌ و به‌ خصوص‌ نیروهای‌ نظامی‌ امریکا در منطقه‌ است. اما در این‌ میان‌ واکنش‌ جریان‌های‌ دینی‌ نسبت‌ به‌ «حضور بیگانه» در منطقه، اشکال‌ مسلحانه‌ خشنی‌ علیه‌ یگان‌های‌ نظامی‌ امریکایی‌ به‌ خود گرفته‌ است‌ که‌ این‌ مساله‌ هم‌ به‌ طور عام‌ در کلیه‌ کشورهای‌ عربی‌ و هم‌ به‌ طور خاص‌ در خلیج‌ فارس‌ روی‌ داده‌ است.

 

اما واقعیت‌ آن‌ است‌ که‌ شکل‌های‌ آشکار حضور نظامی‌ خارجی‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ و مناطق‌ اطراف‌ آن، در عمل، آن‌ نوع‌ حضور خارجی‌ محسوب‌ نمی‌شود که‌ مشمول‌ اشغال‌ برخی‌ کشورها یا تسلط‌ بر مناطقی‌ از خاورمیانه‌ و یا قیمومیت‌ بین‌المللی‌ بر آن‌ شده‌ باشد آن‌گونه‌ که‌ در دهه‌های‌ 50 و 60 میلادی‌ رواج‌ داشت‌ و نظریه‌ امنیت‌ ملی‌ عربی‌ مانع‌ آن‌ شد. بلکه‌ این‌ حضور ---- با بهانه‌های‌ فعلی‌ ---- نوعی‌ حضور نظامی‌ بین‌المللی‌ است‌ که‌ مبتنی‌ بر پیمان‌های‌ دفاعی‌ دو جانبه‌ و یا چند جانبه‌ است؛ پیمان‌هایی‌ که‌ میان‌ کشورهای‌ بزرگ‌ و تعداد زیادی‌ از کشورهای‌ منطقه‌ وجود دارد و حضور مسلحانه، امکانات‌ نظامی، استقرار موقت‌ و عبور و مرور هواپیماها و کشتی‌های‌ جنگنده‌ و... را ایجاب‌ می‌کند. این‌ وضعیت‌ در کشورهای‌ اروپای‌ غربی‌ و کشورهای‌ شرق‌ آسیا نیز وجود دارد. در این‌ کشورها نیز پیمان‌های‌ نظامی‌ میان‌ آنها و امریکا چنین‌ وضعیتی‌ را پدید آورده‌ است.  حضور امریکایی‌ها در جنوب‌ اقیانوس‌ آرام‌ و کشور استرالیا و حضور پایگاه‌های‌ فرانسوی‌ در آفریقا نیز از این‌ موارد هستند. بنابراین‌ یک‌ سری‌ بسترهای‌ قانونی‌ برای‌ همکاری‌های‌ منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ وجود دارد که‌ حضور نظامی‌ خارجی‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ را موجب‌ می‌شود.

 

به‌ همین‌ دلیل‌ نمی‌توان‌ درخصوص‌ مساله‌ حضور نظامی‌ خارجی‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ به‌ صورت‌ تحلیلی‌ و یا عینی‌ به‌ سادگی‌ بحث‌ و گفت‌وگو کرد، و در این‌ خصوص‌ ارزش‌گذاری‌ کرده‌ و آن‌ را خوب‌ و یا بد دانست. اگر چه‌ جریان‌ غالب‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ به‌ همین‌ شکل‌ با این‌ مساله‌ رفتار می‌کند و رویکردی‌ که‌ به‌ طور معمول‌ رواج‌ دارد این‌ است‌ که‌ آثار منفی‌ این‌ حضور نظامی‌ بسیار بیش‌ از آثار مثبت‌ آن‌ است. از این‌ فراتر، شعار اصلی‌ای‌ که‌ شبکه‌ القاعده‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ انگیزه‌ای‌ برای‌ هدف‌ قرار دادن‌ نیروهای‌ امریکایی‌ بهره‌ گرفت، شعار «مشرکان‌ را از جزیرة‌العرب‌ بیرون‌ رانید» بود. با این‌ حال‌ بیشتر تحلیلگران‌ معتقدند که‌ حفاظت‌ از امنیت‌ خلیج‌ فارس‌ بدون‌ مشارکت‌ غرب‌ امکان‌پذیر نیست.7 به‌ ویژه‌ آن‌که‌ این‌ حضور ---- چنانچه‌ اشاره‌ شد ---- بر پایه‌ پیمان‌هایی‌ است‌ که‌ برای‌ طرف‌های‌ منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ آن‌ منافع‌ مشترک‌ دارد.

 

مشکل‌ واقعی‌ در اینجا این‌ است‌ که‌ میان‌ بعضی‌ از کشورهای‌ خاورمیانه‌ و برخی‌ کشورهای‌ بزرگ‌ که‌ در منطقه‌ خاورمیانه‌ حضور نظامی‌ دارند، دشمنی‌ها و حساسیت‌های‌ پنهان‌ وجود دارد. این‌ امر به‌ خصوص‌ در مورد امریکا و مشکلاتی‌ که‌ بین‌ این‌ کشور و بعضی‌ کشورهای‌ منطقه‌ در دهه‌ نود وجود داشته، صادق‌ است. حوادث‌ گذشته‌ و مشکلات‌ کنونی‌ مبنای‌ عمده‌ مسائلی‌ هستند که‌ در منطقه‌ روی‌ می‌دهد. از دهه‌ نود تاکنون‌ منطقه‌ خاورمیانه‌ شاهد خصومت‌های‌ عمیقی‌ میان‌ کشورهای‌ عراق، ایران‌ و لیبی‌ با امریکا و پس‌ از آن‌ انگلیس‌ بوده‌ و روابط‌ سوریه‌ و سودان‌ نیز در این‌ دوره‌ با امریکا وضعیتی‌ متزلزل‌ داشته‌ است.

 

فعل‌ و انفعالات‌ مسلحانه‌ شدید سرانجام‌ به‌ جنگ‌ گسترده‌ای‌ میان‌ ایالات‌ متحده‌ و عراق‌ در سال‌ 1991 میلادی‌ انجامید و پس‌ از آن‌ سلسله‌ای‌ از عملیات‌های‌ نظامی‌ محدود امریکا و انگلیس‌ علیه‌ عراق‌ ادامه‌ یافت.

 

دو کشور ایران‌ و لیبی‌ هم‌ تحت‌ فشارهای‌ شدیدی‌ از جمله‌ تحریم، محدودیت، فشار اقتصادی، نظامی‌ و سیاسی‌ از جانب‌ امریکا و یا به‌ رهبری‌ امریکا بودند. از آن‌ طرف‌ نیز مخالفت‌های‌ آشکاری‌ از طرف‌ این‌ کشورها بر ضد منافع‌ و سیاست‌های‌ امریکا در منطقه‌ خاورمیانه‌ صورت‌ می‌گیرد؛ به‌ گونه‌ای‌ که‌ برخی‌ از این‌ کشورها همانند ایران‌ حضور نظامی‌ بیگانه‌ در منطقه‌ خلیج‌فارس‌ و پایگاه‌های‌ نظامی‌ در ترکیه‌ و شمال‌ عراق‌ و پیمان‌های‌ امنیتی‌ بین‌ کویت‌ و کشورهای‌ غربی‌ را موجب‌ نگرانی‌ و بی‌ثباتی‌ منطقه‌ می‌دانند.8 عراق‌ وجود نظامی‌ امریکا و انگلیس‌ را در منطقه‌ تهدید مستقیم‌ برای‌ امنیت‌ خود محسوب‌ می‌کند و لیبی‌ نیز حساسیت‌هایی‌ در قبال‌ حضور نظامی‌ امریکا در دریای‌ مدیترانه‌ دارد.

 

در پایان، از آنچه‌ گفته‌ شد، مشخص‌ می‌شود که‌ حضور نظامی‌ امریکا با آن‌ پایگاه‌های‌ نظامی‌ گسترده‌ در منطقه‌ خاورمیانه، یکی‌ از شاخص‌های‌ عمده‌ در معادلات‌ امنیت‌ خاورمیانه‌ است. این‌ حضور به‌ امریکا در برخورد با آنچه‌ منابع‌ تهدید امنیت‌ خود به‌ حساب‌ می‌آورد، آزادی‌ وسیعی‌ می‌دهد و تسلط‌ کاملی‌ را برای‌ این‌ کشور در قبال‌ فعل‌ و انفعالات‌ منطقه‌ پدید می‌آورد. در عین‌ حال‌ این‌ حضور در معرض‌ تهدیدهایی‌ جدی‌ قرار دارد که‌ با موضعگیری‌های‌ برخی‌ از کشورها و جریانات‌ سیاسی‌ منطقه‌ در ارتباط‌ است. در وضعیت‌ حاضر این‌ دو سویه‌ (حضور نظامی‌ امریکا و دشمنی‌ در قبال‌ آن) به‌ موازات‌ هم‌ به‌ سرعت‌ در حال‌ افزایش‌ هستند.

 

 

 

پی‌نوشت‌ها:

 

- Chantal de Jonge oudraat (Editor). Conference of Research institutions in The middle East1 8 - 02 April 3991) Newyork and Geneva, nations institiute1Proceedings of The cairo conference ( for Disarmament Research

 

.2Document UNIDIR/49/61) 4991, P.)

 

- Fred wehling (Editor), Workshop on arms control and security in The middle east III. IGCC2 .36, June 6991, P. 2Policy paper,

 

3- مدارک‌ مختلفی‌ دلالت‌ بر آن‌ دارند که‌ در آن‌ زمان‌ میان‌ اتحاد جماهیر شوروی‌ و سوریه‌ به‌ خاطر معاهده‌ دوستی‌ دو طرف‌ در سال‌ 1980، پیمانی‌ وجود داشت‌ که‌ به‌ مقتضای‌ آن‌ شوروی‌ نوعی‌ حفاظ‌ در قبال‌ حملات‌ هسته‌ای‌ برای‌ سوریه‌ فراهم‌ می‌کرد... برای‌ تفصیل‌ بیشتر نگاه‌ کنید به‌ صلاح‌ الدین‌ کامل‌ مشرف، السلاح‌ النووی‌ و مستقبل‌ الامن‌ العربی، مجله‌ استراتژی، السنة‌ التاسعة، العدد 98، آوریل‌ 1990، ص‌ 33. همچنین‌ درخصوص‌ پیمان‌های‌ هسته‌ای‌ امریکا و اسرائیل‌ نگاه‌ کنید به: طه‌ المجدوب‌ اسرائیل‌ و المشروع‌ الجدید للامن‌ و الدفاع، معاهدة‌ الدفاع‌ مع‌ الولایات‌ المتحدة‌ و رکیزة‌ جوهریة‌ فی‌النظریة‌ الجدیدة، الاهرام‌ 5/3/2000.

 

4- درخصوص‌ امکانات‌ و پایگاه‌های‌ امریکایی‌ در خاورمیانه‌ به‌ برخی‌ منابع‌ اعتماد شد که‌ عبارتند از: گزارش‌ موسسه‌ بین‌المللی‌ مطالعات‌ استراتژیک‌ لندن‌ در سال‌ 2002 ---- 2001 درخصوص‌ حجم‌ نیروهای‌ نظامی‌The ) (2002 .2001military Balance, IISS.

 

و پایگاه‌ اینترنتی‌WWW.global security. org  که‌ گزارش‌ موثقی‌ از امکانات‌ نظامی‌ امریکا در سطح‌ بین‌المللی‌ را در خود دارد و...

 

5- منبع: طلعت‌ احمد مسلم، الوجود العسکری‌ الاجنبی‌ فی‌الوطن‌ العربی، بیروت: مرکز دراسات‌ الوحدة‌ العربیة، چاپ‌ اول‌ 1994 صفحات‌ 92 --- 83 و 125 --- 119.

 

6- رسالة‌ السلام‌ یا منشور صلح‌ که‌ از سوی‌ کنگره‌ جهانی‌ صلح‌ با همکاری‌ کمیسیون‌ صلح‌ و خلع‌ سلاح‌ مصر منتشر می‌شود. ضمیمه‌ شماره‌ 11 سپتامبر 1990، ص‌ 9.

 

7- علی‌ آل‌ عثمان‌ اوغلو، منظور ترکی‌ علی‌ ضبط‌ التسلح، فی: محمد زهیر دیاب، ضبط‌ التسلح‌ و الامن‌ فی‌الشرق‌ الاوسط: البحث‌ عن‌ ارضیة‌ مشترکه، القاهرة: مرکز الدراسات‌ السیاسیه‌ و الاستراتژیة‌ بالاهرام‌ 1995، ص‌ 81.

 

8- حسن‌ مشهدی، ضبط‌ التسلح‌ و الامن‌ الاقلیمی‌ فی‌الشرق‌ الاوسط‌ منظور ایرانی، فی‌ محمد زهیر دیاب: ضبط‌ التسلح‌ و الامن‌ فی‌الشرق‌ الاوسط: البحث‌ عن‌ ارضیة‌ مشترکة، المصدر السابق، ص‌ 98.

 

 

 

 

 

تبلیغات