نویسندگان: جواد منصوری
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

پس از انتشار نظریه «برخورد تمدن ها» ی ساموئل هانتینگتون، از نظریه پردازان سیاسی و با سابقه ترین طراح سیاست های بلند مدت آمریکا و جهان سرمایه داری، عده ای تصور می کردند که این نظریه جنبه شخصی و آکادمیک داشته، و با توجه به تحولات بین المللی و فروپاشی شوروی، دیگر ضرورت ندارد. در پی آن، نظریه «پایان تاریخ» و دوران فنای ایدئولوژی ها مطرح شد. عده ای این مباحث را صرفاً نظری تلقی کرده، با آن، برخوردی اخلاقی و تبلیغاتی کردند و موضوع را تا حد «گفت وگو» و تفاهم و دوستی تنزل دادند. در حالی که واقعیت این است که جهان هیچ گاه به دور از چالش های فکری، عقیدتی و فرهنگی نبوده و نخواهد بود هر انسانی به جهان بینی و مجموعه ای از تفکرات وابسته و متعهد است؛ هر چند ایمان و اعتقاد به مکتبی، به معنای اعلان جنگ با دیگران و نادیده گرفتن شئون انسانی، حقوقی، و اجتماعی آنان نیست.

متن

 

جهان‌ غرب‌ و اسلام

 

پس‌ از انتشار نظریه‌ «برخورد تمدن‌ها» ی‌ ساموئل‌ هانتینگتون، از نظریه‌ پردازان‌ سیاسی‌ و با سابقه‌ترین‌ طراح‌ سیاست‌های‌ بلند مدت‌ آمریکا و جهان‌ سرمایه‌ داری، عده‌ای‌ تصور می‌کردند که‌ این‌ نظریه‌ جنبة‌ شخصی‌ و آکادمیک‌ داشته، و با توجه‌ به‌ تحولات‌ بین‌ المللی‌ و فروپاشی‌ شوروی، دیگر ضرورت‌ ندارد. در پی‌ آن، نظریه‌ «پایان‌ تاریخ» و دوران‌ فنای‌ ایدئولوژی‌ها مطرح‌ شد. عده‌ای‌ این‌ مباحث‌ را صرفاً‌ نظری‌ تلقی‌ کرده، با آن، برخوردی‌ اخلاقی‌ و تبلیغاتی‌ کردند و موضوع‌ را تا حد «گفت‌وگو» و تفاهم‌ و دوستی‌ تنزل‌ دادند. در حالی‌ که‌ واقعیت‌ این‌ است‌ که‌ جهان‌ هیچ‌ گاه‌ به‌ دور از چالش‌های‌ فکری، عقیدتی‌ و فرهنگی‌ نبوده‌ و نخواهد بود هر انسانی‌ به‌ جهان‌ بینی‌ و مجموعه‌ای‌ از تفکرات‌ وابسته‌ و متعهد است؛ هر چند ایمان‌ و اعتقاد به‌ مکتبی، به‌ معنای‌ اعلان‌ جنگ‌ با دیگران‌ و نادیده‌ گرفتن‌ شئون‌ انسانی، حقوقی، و اجتماعی‌ آنان‌ نیست.

 

نظام‌ سرمایه‌ داری‌ غرب‌ با تمسک‌ به‌ مسیحیت‌ و برای‌ ادامة‌ سلطه‌ بر جهان‌ اسلام‌ و استثمار آن‌ و جلوگیری‌ از گسترش‌ موج‌ گرایش‌ به‌ اسلام‌ سیاسی‌ و انقلابی، به‌ ویژه‌ در بیست‌ سال‌ گذشته، تلاش‌های‌ وسیع‌ و همه‌جانبه‌ای‌ را به‌ صورت‌ جنگ‌های‌ محلی، قومی، نژادی، یا تهاجم‌ مستقیم‌ تدارک‌ دیده‌ است. به‌ علاوه، جنگ‌های‌ پنهان‌ سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و تبلیغاتی‌ای‌ بر ضد مسلمانان‌ داشته‌ است‌ که‌ توضیح‌ هر یک‌ از آنان‌ بحث‌ مبسوطی‌ را می‌طلبد که‌ اعلام‌ جنگ‌ صلیبی‌ تازه‌ از سوی‌ جرج‌ بوش‌ علیه‌ مسلمانان‌ و ادعای‌ سخیف‌ برتری‌ تمدن‌ غرب‌ نسبت‌ به‌ تمدن‌ جهان‌ اسلام، از سوی‌ «برلوسکنی» نخست‌ وزیر ایتالیا از نمونه‌ها و مصادیق‌ عیان‌ آن‌ می‌باشد. علیهذا در مجموعة‌ عملیات، توطئه‌ها و اقدامات‌ غربِ‌ سرمایه‌داری‌ بر ضد مسلمانان، می‌توان‌ از ایجاد دولت‌ غاصب‌ و متجاوز اسراییل‌ و آواره‌ کردن‌ ملت‌ فلسطین‌ و تهدید جهان‌ اسلام‌ و تحمیل‌ چندین‌ جنگ‌ بزرگ‌ و کوچک‌ به‌ آنها نام‌ برد. این‌ اقدامات‌ موجب‌ عقب‌ ماندگی‌ مسلمانان‌ از رشد و تعالی‌ و بهره‌گیری‌ از امکانات‌ و استعدادهای‌ خود شده‌ است. ملت‌ فلسطین، با آگاهی‌ و هوشیاری، این‌ موضوع‌ مهم‌ را بیش‌ از دیگر مسلمانان‌ درک‌ کرده‌ و در طی‌ نیم‌ قرن‌ گذشته، با وجود فشارهای‌ طاقت‌ فرسا، به‌ هیچ‌ وجه‌ حاضر به‌ فراموشی، عقب‌ نشینی، سازش، و تسلیم‌ در برابر این‌ ظلم‌ و جنایت‌ بزرگ‌ نشده‌ است. ملت‌ فلسطین‌ با مقاومت‌ خود ثابت‌ کرد که‌ جهان‌ غرب‌ به‌ هیچ‌ یک‌ از موازین‌ انسانی- قانونی‌ و پیمان‌ها و تعهدات‌ خود و به‌ هیچ‌ یک‌ از اصول‌ بین‌ المللی‌ متعهد و پای‌ بند نیست‌ و تمامی‌ شعارهای‌ آن، چون‌ عدالت، حقوق‌ بشر، مردم‌ سالاری، تکثرگرایی، جامعه‌ مدنی، صلح، مبارزه‌ با تروریسم، تساهل‌ و تسامح‌ فریبی‌ بیش‌ نیست. این‌ شعارها در چند دهة‌ گذشته‌ دائماً‌ حول‌ مسایل‌ و موضوعات‌ مختلف، از جمله‌ معضل‌ فلسطین، به‌ کار برده‌ شد؛ ولی‌ هیچ‌ نمود خارجی‌ و واقعی‌ نداشت.

 

امروز جهان‌ شاهد نسل‌ کشی‌ و قتل‌ عام‌ مردم‌ آواره‌ فلسطین‌ به‌ جرم‌ مبارزه‌ با اسراییل‌ برای‌ احقاق‌ حقوق‌ غصب‌ شده،  و تعیین‌ سرنوشت‌ خود و نجات‌ از چند دهه‌ آوارگی‌ و اسارت‌ است. دنیای‌ سرمایه‌داری‌ با چشم‌ پوشی‌ از همة‌ موازین‌ اخلاقی‌ و حقوقی‌ به‌ طور یک‌ جانبه‌ از اسراییل‌ حمایت‌ می‌کند. برای‌ نمونه، آمریکابه‌ نمایندگی‌ از جهان‌ غرب‌ کلیة‌ مصوبات‌ شورای‌ امنیت‌ سازمان‌ ملل‌ علیه‌ اسراییل‌ را وتو می‌کند و اعتنایی‌ به‌ خواستة‌ دولت‌ها و ملت‌ها نمی‌نماید. این‌ جریان‌ ضدیت‌ با جهان‌ اسلام، در اشکال‌ و ابعاد متفاوت، در اکثر سرزمین‌های‌ اسلامی‌ وجود دارد. در حالی‌ که‌ درگیری‌ها و اختلافات‌ در خارج‌ از دنیای‌ اسلام‌ تقریباً‌ مهار یا کند شده‌ است، در دو دهة‌ اخیر، میزان‌ توطئه‌ و درگیری‌ و کشتار در سرزمین‌های‌ مسلمان‌ نشین‌ بیش‌ از پیش‌ افزایش‌ نشان‌ می‌دهد. افزایش‌ تشنج، درگیری، ناامنی‌ و برخوردهای‌ دوگانه‌ و اقدامات‌ سرکوب‌ گرانه‌ بر ضد نیروهای‌ انقلابی‌ و متعهد و مسلمان‌ از جانب‌ دولت‌ها و جریان‌های‌ وابسته‌ به‌ غرب، به‌ حدی‌ افزایش‌ یافته‌ که‌ موجب‌ نگرانی‌ بسیاری‌ از تحلیلگران‌ و صاحب‌ نظران‌ شده‌ است.

 

مقایسة‌ عملکرد غرب‌ در افغانستان‌ و فلسطین‌ عبرت‌آموز و روشنگر بسیاری‌ از مسایلی‌ است‌ که‌ در طی‌ چند قرن‌ اخیر در روابط‌ دو جهان‌ اسلام‌ و غرب‌ گذشته‌ است. در افعانستان، با شعار مبارزه‌ و سرکوب‌ سازمان‌ القاعده‌ و دستگیری‌ یا کشتن‌ رهبران‌ آن، صدها فروند هواپیما با انجام‌ دادن‌ هزاران‌ پرواز، بیش‌ از سی‌ هزار نفر از مردم، اعم‌ از زنان، پیران، از کارافتادگان‌ و حتی‌ بیماران‌ بستری‌ در بیمارستان‌ها، را به‌ فجیع‌ترین‌ شکل‌ در طی‌ دو ماه‌ کشتند و مناطقی‌ را به‌ ویرانه‌ تبدیل‌ کردند. اگر چه‌ آنان‌ دولتی‌ غیرقانونی‌ و فاقد صلاحیت‌ را سرنگون‌ کردند ؛ ولی‌ بهای‌ آن‌ برای‌ مردم‌ افغانستان‌ بسیار سنگین‌ بوده‌ است.

 

پرسش‌ آن‌ است‌ که‌ آغاز جنگ‌ و اقدامات‌ بعدی، بر طبق‌ کدام‌ یک‌ از موازین‌ قانونی‌ و حقوقیِ‌ شناخته‌ شدة‌ بین‌ المللی‌ صورت‌ گرفته‌ است؟ چرا غرب‌ اجازة‌ چنین‌ اقداماتی‌ را به‌ خود داد و چه‌ نهادی‌ به‌ این‌ تعدیات‌ و تجاوزات‌ و نقض‌ حقوق‌ بین‌الملل‌ رسیدگی‌ می‌کند؟ چرا چنین‌ اقداماتی‌ علیه‌ اسراییل‌ انجام‌ نمی‌شود؟ چرا دولت‌های‌ غربی‌ با تمام‌ امکانات‌ از اقدامات‌ تروریستی‌ اسراییل‌ حمایت‌ می‌کنند؟

 

این‌ گونه‌ پرسش‌ها، در مجموع، یک‌ جواب‌ دارد و آن‌ اینکه‌ غرب‌ از تحرک‌ اسلام‌ سیاسی‌ در جهان‌ به‌ شدت‌ نگران‌ و امکانات‌ خود را برای‌ مقابله‌ با آن‌ بسیج‌ کرده‌ است. هر گونه‌ تحلیل‌ دیگری‌ جز این، ساده‌ انگاری‌ و سطحی‌ نگری‌ یا فرار از واقعیت‌ تلقی‌ می‌شود. شواهد نشان‌ می‌دهد که‌ با افزایش‌ آگاهی‌ ملت‌ها و تقویت‌ تشکل‌ها و استفاده‌ از تجربیات‌ گذشته‌ در مبارزه‌ با استکبار و غرب، در آینده، درگیری‌ها وسعت‌ و شدت‌ بیشتری‌ خواهد یافت.

 

به‌ این‌ ترتیب، شکل‌ و چگونگی‌ تحولات‌ منطقه‌ای‌ و بین‌ المللی‌ نسبت‌ به‌ گذشته‌ متفاوت‌ خواهد بود؛ به‌ طوری‌ که‌ پیش‌ بینی‌ می‌شود اسلام‌ سیاسی‌ در صحنة‌ بین‌ الملل‌ نقش‌ مهمی‌ ایفا خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تبلیغات