ایران در مطبوعات جهان-جنگ طلبی آمریکا در منطقه
آرشیو
چکیده
نیویویک تایمز در شماره سوم ژوئن خود به توافق های مشکوک بوش و پوتین در مورد ایران و عراق اشاره کرده است. این نشریه می افزاید: ایران و عراق سالهاست در روابط آمریکا و روسیه مساله ساز بوده اند در دهه گذشته هم عراق و هم ایران؛ روسیه شوروری رابطه خوبی داشتند، در حالی که آمریکا این دو کشور را دشمن تلقی می کرد. مقامات آمریکایی از مدت ها پیش گله داشتند که دیپلمات های روسیه، سپر بلای عراق می شوند و از فشار بر عراق می کاهند. جرج تنت رییس سازمان CIA نیز اخیرا گفت: ایران هنوز برای توسعه موشک های دور برد، سلاح های هسته ای از روسیه کمک های مهم دریافت می کند. در واقع پیمانی را که بوش و پوتین در مورد کاستن از حجم زرادخانه های هسته ی در مسکو امضا کردند، بی شباهت به پیمان مشابه میان کلینتون ویلستین نیست.متن
ایران در مطبوعات جهان
جنگطلبی آمریکا در منطقه
نیویویک تایمز در شماره سوم ژوئن خود به توافقهای مشکوک بوش و پوتین در مورد ایران و عراق اشاره کرده است.
این نشریه میافزاید: ایران و عراق سالهاست در روابط آمریکا و روسیه مسأله ساز بودهاند در دهه گذشته هم عراق و هم ایران؛ روسیه شوروری رابطه خوبی داشتند، در حالی که آمریکا این دو کشور را دشمن تلقی میکرد. مقامات آمریکایی از مدتها پیش گله داشتند که دیپلماتهای روسیه، سپر بلای عراق میشوند و از فشار بر عراق میکاهند. جرج تنت رییس سازمان CIA نیز اخیرا گفت: ایران هنوز برای توسعه موشکهای دور برد، سلاحهای هستهای از روسیه کمکهای مهم دریافت میکند. در واقع پیمانی را که بوش و پوتین در مورد کاستن از حجم زرادخانههای هستهی در مسکو امضا کردند، بیشباهت به پیمان مشابه میان کلینتون ویلستین نیست.
بوش به صراحت در سخنان خود گفته است که عراق و ایران در رأس همه مسایل قرار دارند. بنابراین پوتین خود را در موقعیت تازهای مییابد که براساس آن باید تغییر روش دهد. دیپلماتهای روسی که سال گذشته از تجدید نظر بروی تحریمهای بین المللی علیه عراق جلوگیری کرده بودند، اکنون با آمریکا همکاری میکنند تا برنامه تحریم تجدید نظر شدهای را اعمال کنند.
شیوه برخورد روسیه با ایران هم در حال دگرگونی است. روسیه اخیراً با ایران بر سر کنترل منابع دریای خزر دچار اختلاف شده و برای نخستین بار تغییر موضع داده است.
القدس عربی نیز در شماره 27 خود نوشت: در ملاقات اخیر سران آمریکا و روسیه در مسکو اسراییل نیز در پی کسب امتیازاتی برای خود بود.
منابع اسراییلی هشدار دادند که امکانات هستهای ایران در یک تا دو سال آینده، به مرحلهای خواهد رسید که امکان بهرهگیری از آن وجود خواهد داشت.
رییسجمهور روسیه به همتای آمریکایی خود وعده داد که کشورش از اینکه ایران به جنگ افزارهای هستهای یا موشکهای بالستیکی دوربرد دسترسی بیاید، هیچ سودی نمیبرد. و روابط کشور وی با ایران هدفهای غیر نظامی دارد.
نشریه نزاویسیمایاگازاتا نیز در تاریخ 7 ژوئن درباره جنگطلبیها آمریکا نوشت: اینک در آوازی دسته جمعی که مملو از خشم و قاطعیت برای پایان دادن به تروریسم بین المللی است. شنیدن اتهامات خصمانه وارده بر ایران، به عنوان حامی تروریسم نیز یک عادت شده است. ایالات متحده آمریکا در یک جو همگانی از انزجار جمعی و انتقامجویی در پی حوادث 11 سپتامبر بسیار کوشیده نام کشوری را که در اواخر دهه 1970، تلاش واشنگتن برای ملاحظه در امور خود را به ناکامی کشانده و سیاست مستقل و جدا از وابستگی به این مدعی رهبری جهان را در پیش گرفته، در محور شرارت بگنجاند.
میتوان بی اعتمادی را به انزجار بدل کرد، به عبارتی میتوان وجدان جمعی را به جای اندیشیدن به صلح، به سوی لزوم دست زدن به یک جنگ، معطوف کرد. تجارب حاصله از کنترل بی خبری - روانی در آغاز جنگ خلیجفارس علیه عراق نیز اینک بیش از هر زمانی کاربرد دارد. این در حالی است که اخیراً خطر در انزوا قرار گرفتن و محاصره کامل ایران افزایش یافت.
بنابراین برای ایالات متحده آمریکا، فقط گزینش لحظه مساعد برای تعیین طرح مناسب به منظور تحمل حداقل تلفات و پیامدهای ناشی از این ماجراجویی جدید نظامی وجود دارد.
نشریه تاگس سایتونگ در تاریخ 24 می با اشاره به گزارش وزارت امور خارجه آمریکا با عنوان سردمداران تروریسم بین المللی، این گزارش را خود محورانه خواند.
ایالات متحده هیچ مدرکی برای اثبات ترویج تروریسم علیه کشورهای یاد شده در گزارش را ندارد.
با این حال این گزارش بیشتر به منزلهی یک جمع بندی از موفقیتهایی است که ائتلاف مبارزه با ترور به رهبری آمریکا تاکنون کسب کرده است. همچنین گونهای ارزیابی رفتار کشورها و سازمان ملل در قبال خواستههای دولت آمریکا به شمار میرود.
کالین پاول وزیر امور خارجه آمریکا در تعدد این گزارش مینویسد:
در این عملیات جهانی علیه تروریسم، هیچ کشوری نمیتواند به این امر دلبخواه تن در دهد که از دیده به دور بماند. چیزی به نام «از دیده به دور ماندن» وجود ندارد.
اسلام سیاسی و خاستگاه آن
نشریه اکونومیستیست نقدی درباره کتابی با نام جهاد: عقبه اسلام سیاسی نوشته ژیل کوپل منتشر کرده است. در این نوشته آمده است: «حمله یازدهم سپتامبر به آمریکا چنان غیرمتظره و مخرب بود که بسیاری به این نتیجه رسیدند که اسلام افراطی به تهدیدی با رشد قارچگونه و غولآسا تبدیل شده است.
ژیل کوپل نویسنده فرانسوی کتاب استدلال میکند که حمله یازدهم سپتامبر را فقط در پرتو ظهور و سقوط اسلام سیاسی میتوان درک کرد. به نظر او در 25 سال گذشته اسلام سیاسی اوج و حضیض داشته است. و خاستگاه اسلام سیاسی را در آغاز دهه 1970 م میتوان جستجو کرد. اسلام سیاسی در سه حوزهی حساس بروز کرد، حوزه نخست، بازرگانان و صاحبان حرفهها بودند که در دوران تقسیم منافع و غنائم در دوره استعماری» از قدرت سیاسی بینصیب ماندند. حوزهی دوم جوانان سرخورده بودند و حوزه سوم روشنفکران اسلامی گرا بودند که سخن گوی دو گروه دیگر هم محسوب میشدند. کوپل مدعی است اسلام گرایی در ایران به مهمترین و چشمگیرترین پیروزی خود دست یافت زیرا آیتالله خمینی (ره) پدر انقلاب اسلامی این توان عجیب و شگفتانگیز را داشت تا پایگاه گسترده و فراگیری از هواداران در میان جوانان، فقرا و نیز تجار سنتی بازار بیاید. در هیچ کجای دنیا چنین روشی با چنین موفقیتی برای ایجاد پایگاه مردمی تکرار نشده است.
در کشورهایی که اسلام گرایان به خشونت روی آوردند مانند مصر و الجزایر، گروههای بنیادگرا در میان جوانان مسخ شده شهری، سربازگیری میکردند. شاهزادگان عربستان سعودی که محتاط و طرفدار غرب بودند در دههی 1980م کوشیدند در میان اقشاری از طبقه متوسط با گرایش انقلابی، طرفدار بیابند و آنها را به خود جلب کنند این رقابتها به ظهور اسامه بنلادن و القاعده انجامید. در مرحله پس از خروج روسها از افغانستان بسیاری از بنیادگرایان به جنگ داخلی در الجزایر پیوستند.
کوپل بر این باور است که اسلام گرایی در واقعیت از سالها پیش از بمبگذاری در سفارتخانههای آمریکا در کنیا و تانزانیا در موضع دفاعی قرار گرفته بود. و علت اصلی این دفاعی شدن موضع، جداشدن اسلامگرایی از بستر رشد و خاستگاه خود بود، و یازدهم سپتامبر اوج و نماد انزوا و فروپاشی و تکه پاره شدن جنبش فراگیر اسلامگرایی بود.