رابطه ی فعالیت های توسعه ای و مهاجرت های داخلی در ایران معاصر: (مطالعه ی موردی استان سمنان) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مدیریت فرآیند توسعه به واسطه ی مداخله ها و دسترسی های نابرابر نخبگانی و عملکرد نهاد سیاست باعنوان محرک توسعه، عامل تاثیرگذار در برخورداری و عدم برخورداری از مواهب توسعه در مناطق قلمداد می شود. عدم تعادل در بهره مندی از مواهب توسعه، تحرک جمعیتی را به دنبال خواهد داشت و موجب مهاجرت فزاینده به مرکز و کلان شهرها بوده و روند سیاست گذاری های توسعه ای را به نقاط مرکزی معطوف می کند. در این مقاله ضمن اشاره به مبانی نظری و مرور تحقیقات انجام شده، جنبه های تجربی و اقدامات توسعه ای دولت ها را بر اساس رهیافت استقرایی در روش ترکیبی، با دو روش کیفی شامل مطالعه اسناد، داده ها و اطلاعات ثبتی، و مصاحبه ی کیفی مورد بررسی قرار داده ایم. در بررسی عوامل ساختاری و تصمیمات سیاسی تأثیر گذار بر مهاجرت، از داده های ثبتی موجود در اسناد تدوین شده ی سازمان برنامه و بودجه استفاده شد و در خصوص علل و مهم ترین دلایل گرایش افراد به مهاجرت، از مصاحبه ی کیفی استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر تسلط الگوی تمرکزگرا در سیاست گذاری های توسعه بوده و بررسی شاخص ها، گویای این است که توزیع متعادل و برابر توسعه در بین شهرستان های استان صورت نگرفته و مهاجرت ریشه در عدم توزیع عادلانه ی امکانات، متناسب با پتانسیل ها و توان مندی های مناطق دارد.The Relationship Between Development Activities and Internal Migration in Contemporary Iran: )A Case Study of Semnan Province(
The management of the development process, characterized by unequal interventions and access by elites, along with the performance of political institutions as drivers of development, is considered a significant factor influencing the distribution of development benefits between regions. The disparity in benefitting from developmental opportunities will result in population mobility and increased migration to urban centers and metropolises, consistently directing development policy towards central areas.
In this article, alongside referencing theoretical foundations and reviewing previous research, we have examined the empirical aspects and governmental development measures based on an inductive approach, utilizing a mixed method incorporating two qualitative methodologies: document analysis of registered data and information, and qualitative interviews. In exploring the structural factors and political decisions influencing migration, registered data from documents compiled by the Budget and Planning Organization have been utilized, while qualitative interviews have been employed to elucidate the reasons and primary motives driving individuals' inclination towards migration.
The research findings indicate the predominance of a centralized pattern in development policymaking. Examination of indicators reveals that a balanced and equitable distribution of development among provincial cities has not been achieved, with migration stemming from the unequal allocation of resources commensurate with the potentials and capacities of regions. Until there is a shift towards balancing the distribution of resources and acknowledging regional capacities in the implementation of development policies by policymakers and executors, the issue of population distribution imbalance will persist unresolved.