آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

پس از انقلاب  اسلامی که نوعی انضباط معطوف به هنجارهای دینی بر فضای عمومی حاکم شد. این سؤال پدید آمد که آیا در جامعه پساانقلابی مردم دیندارتر شده اند؟ پژوهش هایی برای پاسخگویی به این پرسش انجام شدند. عمده این پژوهش ها به وجود شکافی در داده های دینداری اشاره کرده اند. این شکاف ها  از یک سو، میان باورها، تجربه ها وعواطف دینی با مناسک جمعی و از سویی دیگر، میان رفتارهای دینی فردی با مناسک دینی جمعی گزارش شده است و کمتر پژوهشی به شکاف درونی مناسک جمعی پرداخته است، درحالیکه این شکافی مهم است و به ما امکان می دهد وضعیت دینداری در ایران را به کمک مفاهیمی جز عرفی شدن و خصوصی شدن دینداری تحلیل کنیم. بر اساس تحلیل ثانویه داده های دو پیمایش ملی دینداری در سال های 90 و 95، اقبال به «مناسک جمعی دومین»قابل توجه است. مبنای اقبال به این نوع مناسک، عاطفه و هیجان است. بنابراین، شاید بتوان وضعیت دینداری در ایران را بر اساس محوریت عواطف و احساسات، بهتر توضیح داد. بر همین مبنا، جماعت هایی دینی شکل گرفته اند که می توانند پایگاهی مهم برای بازتولید دستگاه ایدئولوژیک حاکم باشند. در اساس، دوگانه جماعت های دینی و دینداری رسمی همچون دوگانه دینداری رسمی و دینداری فردی تصویری واقع نما به دست نمی دهد. وانگهی محوریت میل و احساسات گرچه می تواند به تکوین سوژه خلاق در معنای تورنی منجر شود اما با توجه به سیاستگذاری حکومت دینی بر مناسک جمعی دومین بیشتر محتمل است منجر به ادغام فرد در جماعت شود و زمینه رابرای بازتولید دستگاه ایدئولوژیک دولت و تقویت اقتدارگرایی فراهم سازد.  بررسی ادبیات دینداری در ایران بر تغییر دستگاه های ایدئولوژیک دولت از تأکید بر عبادات فردی چون نماز و روزه به آیین های جمعی و فضاهای قدسی دلالت دارد.

Religiosity in postrevolutionary Iran: Politics of religious crowds

After the Islamic revolution, a religious discipline became dominant. This question appeared whether in postrevolutionary society people are more religious. In previous researches, it is mentioned that there is a gap in religiosity data. The gap is between religious believes, experiences, and emotions on one side and collective rituals on the other side. Also, the gap is between individual religious behaviors on one hand and collective rituals on the other hand. It is rarely discussed the gap inside the collective rituals. However, it is an important gap that enables us to analyze the religiosity in contemporary Iran through concepts other than secularization and privatization of religiosity. According to secondary analysis of data from two national surveys in 1390 and 1395, secondary rituals like pilgrimage were considerably popular. People turn to these rituals relying on their emotions. Besides, self-referential religiosity that is based on emotions has become important. Based on this, religious crowds have been formed which could be an important base to reproduce the dominant ideological apparatus. The duality of religious crowds and formal religiosity does not give us a realistic depiction. Nor does the duality of formal and individual religiosity. Furthermore, although the centrality of emotions and desires can lead to the formation of creative subject- as Alain Touraine said- but looking at the policies of government on secondary collective rituals, it is more probable that it will lead to the merge of the individual into the crowd. In this way, the ideological apparatus of the state will be reproduced and authoritarianism will be strengthened. The study of religious literature in Iran indicates a change in the ideological apparatus of the state from emphasizing individual worship such as prayer and fasting to collective rituals and sacred spaces.  

تبلیغات