آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

به رغم این که نابرابری، فاصله و طردشدگی اجتماعی در جوامع وجود داشته است، نمی توان از تأمل در چرایی، چگونگی و پیامدهای آن برای گروه های مختلف و نظام های اجتماعیِ دارای تنوع و تکثر امروز، چشم پوشی کرد. وضعیت پیچیده و آسیب زای طرد اجتماعی زمانی اتفاق می افتد که افراد یا گروه ها، نمی توانند در فعالیت های معمولِ جامعه، خواه ازنظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا به خاطر جدایی مکانی به طورکامل مشارکت کنند. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطهٔ هویت مذهبی و احساس طرد اجتماعی با در نظر گرفتن متغیر واسط موقعیت اجتماعی در میان دو گروه دانشجویان شیعه و سنّی و بهره گیری از سه رویکرد نظری همبستگی، تخصصی سازی و انحصاری و نیز نظریه های دورکیم، مارکس، وبر، گیدنز، جیبرون، بوردیو و زیبرا انجام شده است. نمونه آماری شامل ۲۶۹ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم اجتماعی سه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران و شهید بهشتی بوده است. مطابق نتایج تحلیل های دومتغیری، بین میزان هویت مذهبی با احساس طرد اجتماعی رابطهٔ مستقیم و بین موقعیت اجتماعی و احساس طرد اجتماعی رابطهٔ معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره بیانگر آن است که متغیرهای واردشده به معادله توانسته اند بیش از یک سوم از واریانس احساس طرد اجتماعی در بین دانشجویان را تبیین کنند. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از آن است که متغیرهای هویت مذهبی و قومیت رابطهٔ مستقیم و متغیر موقعیت اجتماعی رابطهٔ معکوسی با احساس طرد اجتماعی دارند.

تبلیغات