متن حاضر بر آن است تا با بهره گیری از نظریه زمینه ای، تجربه زیسته دخترانی را که به شیوه تک زیستی و مستقل از خانواده در شهر تهران زندگی و کار می کنند، در بزنگاه هایی که به نظر می رسد هویت جنسیتی فردی و هویت جنسیتی اجتماعی آن ها در مقابل هم قرار گرفته اند، واکاوی کند. نظر به اینکه تقابل می تواند در انواع تفاوت، تضاد، تعارض، تناقض و تقارن نمایان شود، پاسخ به این پرسش مهم که خروجی نهایی تقابل این دو مجموعه از تعاریف برای این گروه از دختران چه خواهد بود، محور اصلی پژوهش حاضر است. به منظور دستیابی به این هدف،13 مصاحبه عمیق انجام شده است. یافته ها از وجود تعارض هویت جنسیتی در بین مشارکت کنندگان حکایت می کند. افراد در مواجهه با موقعیت های مختلف بسته به شرایط زمینه ای و مداخله گر، ترکیبی از راهکارهای هم نوا با الگوی هویت جنسیتی فردی (الگوهای مدرن تر هویتی) و استراتژی های همسو با الگوی هویت جنسیتی اجتماعی (الگوهای سنتی تر هویتی) را اتخاذ می کنند.