آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

نگاره به بند کشیدن ضحاک، از جمله موضوعاتی است که مورد توجه نگارگران بوده است. در بسیاری از شاهنامه ها از جمله شاهنامه طهماسبی و رشیدا، این موضوع به شکلی متفاوت به تصویر کشیده شده است. هدف این مقاله، مقایسه نگاره ها با متن و با یکدیگر بوده است. یکی از نظریه پردازانی که در زمینه روایت شناسی تحقیقاتی داشته، ژرار ژنت از روایت شناسان مطرح ساختارگرا است که طرح جامع و کاملی برای بررسی متون روایی عرضه داشته است. او در نظریات خود به بررسی سه جنبه از گفتار یعنی؛ لحن، زمان و وجه یا حالت توجه داشته است. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که نحوه بازنمایی داستان ضحاک در دو نگاره طهماسبی و رشیدا با عنوان به بند کشیدن ضحاک با توجه به دیدگاه ژنت چگونه بوده است؟ در این پژوهش، از عناصر و اجزای داستان و روایت که عبارت هستند از؛ پی رنگ، شخصیت ها، زاویه دید، درون مایه، فضاسازی و زمان و نحوه قرارگیری آنها در بدنه داستان و روایت تصویری به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار استفاده شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری مطالب، از منابع کتابخانه ای کمک گرفته شده است. از نتایج تحقیق چنین برآمده که توالی زمان در داستان بر اساس رخدادها صورت گرفته، اما در نگاره ها بر اساس حذف و برجسته سازی و استفاده از متن شعر برای پیوست رخدادها توسط نقاش شکل گرفته است. در نگاره به بند کشیدن ضحاک در شاهنامه رشیدا، نقاش به یک صحنه اکتفا کرده، اما در نگاره شاهنامه طهماسبی چندین رخداد را تصویر کرده که خود به این توالی کمک نموده است. از سوی دیگر، در متن شعر از چندین راوی استفاده نموده که در نگاره های فوق، محدودیت نمایش راوی دیده شده است. از نظر وجه یا زاویه دید نیز دست شاعر باز بوده، اما زاویه دید در نگاره ها به دلیل تجسمی بودن نسبت به شعر متفاوت است؛ هر یک از نگاره ها با توجه به فاصله کانونی امکان نشان دادن رخدادهای بیشتر را داشته که در این رابطه، شاهنامه طهماسبی به دلیل فاصله کانونی، جزئیات و تعداد پیکره بیشتری را نشان داده و این امر موجب کنش بیشتر حوادث شده است.

تبلیغات