آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

هدف: تا به امروز، تحقیقات در مورد تجاری سازی علوم انسانی عمدتاً ازنظر تجربی بررسی شده است و دیدگاه های نظری متنوعی را اتخاذ کرده است؛ بنابراین پتانسیل بزرگی برای پژوهش های حوزه علوم انسانی وجود دارد که از تئوری هایی برای تجاری سازی بهره بگیرند. پژوهش حاضر با هدف چالش های تجاری سازی در پژوهش های علوم انسانی با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شد. روش: استراتژی اصلی پژوهش، بهره گیری هم زمان از روش کیفی تحلیل مضمون و روش کمّی مدل سازی ساختاری تفسیری به صورت آمیخته متوالی بوده است. در بخش کیفی پس از مصاحبه با 13 نفر از خبرگان اشباع نظری حاصل شد. در این پژوهش 318 کد باز (مفهوم اولیه)، 154 مضمون پایه، 28 مضمون سازمان دهنده و 7 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د که مضامین فراگیر عبارت اند از: شبکه ارتباطی، ثروت افزائی، سیاستگذاری، نتیجه گرائی، دانش محوری، فهم مشترک و کارآمدی سیستم. نمونه پژوهش در بخش کمی نظرات 9 نفر از مدیران پژوهشی دانشگاه های تهران بوده است. یافته ها: مدل نهایی در 5 سطح تشکیل شده است که ضعف در نیاز سنجی و نگاه سیستماتیک در سطح پنجم تأثیرگذارترین سطح می باشد و عامل قوانین و مقرارت هم در سطح چهارم قرار داشته است و مولفه هایی مانند اعتمادسازی، عمل گرائی، فرجام خواهی، کیفیت گرائی، کاربردی سازی و ... در سطح نخست تأثیرپذیرترین سطح در مدل طراحی شده می باشد. تحلیل شدت نفوذ و وابستگی با استفاده از MICMAC نشان می دهد که معیاره نگاه سیستماتیک از نوع مستقل می باشد که تاثیرگذاری بالا و تاثیرپذیری کم از ویژگی های این معیار است. مابقی معیارها از نوع رابط هستند که تاثیرگذاری و تاثیرپذیری این معیارها بسیار بالاست و هر تغییر کوچکی بر روی این متغیرها باعث تغییرات اساسی در سیستم می شود. نتیجه گیری: مدیران پژوهش می توانند با بهره گیری از مدل ارائه شده، به نتایج موفقیت آمیزی دست یابند که ازجمله می توان تحقیقات باید متناسب با نیازهای جامعه و نیازهای صنعت باشد و نگاه سیستمانتیک در کلیه فرآیندهای دانشگاه ها وجود داشته باشد.

تبلیغات