آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

«روشن شدگی» در سنت ذن بودایی و «صحو» در سنت تصوف خراسان اهمیت برجسته ای دارند، به گونه ای که باعث ایجاد شقاق بنیادینی میان پیروان ذن بودایی و تصوف خراسان شدند. در سنت ذن بودایی، «روشن شدگی» به «تدریجی» و «ناگهانی» تقسیم می شود که هریک پیروان خاص خود را دارد. نماینده مکتب «بیداری تدریجی» شن سیو و نماینده مکتب «بیداری ناگهانی» نیز هوئی ننگ دارد. اختلاف نظر آنها در بحث کیفیت حصول رو شن شدگی چنان جدی بود که سنت بوداییِ بعد از خود را به آیین بودایی «شمال» و «جنوب» تقسیم کرد. در تصوف خراسان نیز اختلاف نظر میان «صحو» و «سکر» صوفیان آن خطه را در برابر هم قرار داد و آنها را دست کم به دو دسته تقسیم کرد: صوفیان پیرو صحو مانند خواجه عبدالله انصاری، ابو نصر سراج طوسی، و هجویری که ابوالقاسم قشیری نیز نماینده این تصوف به شمار می رود. پیروان روشن شدگی تدریجی در ذن بودایی اهل سواد و دانش بودند. آنها اهل کتابت بودند و نظریات خاص خود را به خوبی در آثارشان تدوین کردند. به عبارت دیگر، آنها بیشتر اهل سنت کتابت بودند و در دوره خود در زمره اهل علم شناخته می شدند. در تصوف مبتنی بر صحو خراسان نیز صوفیان اهل دانش و کتابت بودند و از سنت مکتوب بهره می بردند و در زمره عالمان زمان خود به شمار می آمدند. به لحاظ کارکرد، روشن شدگی تدریجی در سنت ذن بودایی همان جایگاهی را دارد که صحو نزد صوفیان خراسان داشته است. نوشتار حاضر براساس روش تحلیلی توصیفی و بر مبنای اطلاعات و داده های کتابخانه ای گردآوری شده است.

تبلیغات