آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

تعریف متفاوتِ عقل گرایان و تجربه گرایان از انسان رویکردهای متفاوتی به انسان را در پی دارد. هگل با نگاه دیالکتیکی خود با کنار هم نشاندن کل و جزء در بستری کانتی– اسپینوزایی تعریفی از انسان به عنوان سوژه مدرِک ارائه می دهد که در عین اینکه به کلیت او توجه می دهد، اهمیت جزئیت و فردیت او را هم نشان می دهد. از طرفی ملاصدرا نیز برای بدن در ادراک، سهم قابل توجهی قائل است؛ زیرا نفس همه افعال خود را با واسطه بدن انجام می دهد و تحقق هیچ فعلیتی بدون استفاده از بدن امکان ندارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر بدنمندی مدرِک بر اصل صیانت ذات از منظر ملاصدرا و هگل است. همان گونه که بدنمندی مدرِک در نگاه هگل منجر به توجه به صیانت ذات می گردد، پذیرفتن محور نفس- بدن به عنوان مدرِک در نظر ملاصدرا نیز منجر به توجه به صیانت ذات می شود، البته با تفاوت هایی که آن هم به نوبه خود علاوه بر آثار فردی و اجتماعی در اهمیت حیات بدنی و سعادت جمعی، تغییر در نگرش به علوم انسانی را در پی دارد.

Embodiment of Subject and Conatus for Mulla Sadra and Hegel

The different definitions of rationalists and empiricists from man have different approaches to man. Hegel offers a dialectical view of whole and part together in a Kantian-Spinoza context by defining man as an embodiment subject, while also paying attention to his totality, while also showing the importance of his particularity and individuality. Mulla Sadra, on the other hand, makes a significant contribution to the body in perception. The purpose of this study is to investigate the impact of the embodiment of the subject on the principle of conatus from the perspective of Mulla Sadra and Hegel. Just as the embodiment of the subject in Hegel's view leads to the conatus, the acceptance of the axis of the soul-body as the subject for Mulla Sadra also leads to the conatus, albeit with differences, which in turn, in addition to individual and social changes in the attitudes to the humanities and the importance of physical life and collective well-being, lead to a change in the attitude towards humanities.

تبلیغات