شناسایی پیامدهای به کارگیری فروشگاه های موقت در صنعت خرده فروشی کالاهای تندمصرف (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
فروشگاه موقت، نوعی فضای خرده فروشی کوتاه مدت است که به طور هدفمند و ناگهانی دایر شده و سپس به سرعت منحل می شود و به کارگیری آن، طیف گسترده ای از اهداف و مقاصد بازاریابی - فروش شرکت های تجاری صنایع خرده فروشی کالاهای تندمصرف را تحقق می بخشد. هدف اصلی این تحقیق، شناسایی پیامدهای به کارگیری فروشگاه های موقت در صنعت خرده فروشی کالاهای تندمصرف است. مطالعه پیش رو از لحاظ هدف، اکتشافی-کاربردی و با بهره گیری از رویکرد آمیخته کیفی-کمی صورت پذیرفته و در بخش کیفی، با اتکا به راهبرد نظریه داده بنیاد گلیزر و استفاده از روش کد گذاری باز، محوری و نظری، ضمن انجام ۱۴ مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با مدیران و خبرگان برگزیده کسب و کارهای فعال در صنایع کالاهای تند مصرف و بهره مندی از شیوه نمونه گیری هدفمند قضاوتی تا دستیابی به نقطه اشباع نظری، الگوی مفهومی پژوهش با ۶ مقوله، ۴۲ مفهوم و 672 کد، طراحی و تدوین شد. در بخش کمی، بر اساس مفاهیم طراحی شده، پرسشنامه محقق ساخته حاوی ۱۲۹ گویه، تدوین و جامعه آماری، متشکل از مدیران و کارشناسان بازاریابی، برندینگ، فروش، تبلیغات، توسعه محصول و ارتباط با مشتریان شرکت های تجاری صنعت کالاهای تندمصرف می باشد که بر مبنای شیوه نمونه گیری تصادفی هدفمند 192 پرسشنامه تکمیل شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بخش کمی و تایید مدل، از تحلیل عاملی تاییدی چندسطحی و آزمون های تی تک نمونه ای با بهره گیری از نرم افزار Smart pls به بررسی سوالات مشخص شده پژوهش مطابق با مدل مفهومی پرداخته شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، حاکی از تایید مفاهیم و مقوله های شناسایی شده در قالب الگوی پیشنهادی تحقیق است.Identify the Consequences Of Pop-up Stores Utilization For FMCG Retail Industry
Setting up a pop-up retail meets a vast range of sales and marketing targets of FMCG businesses. This research’s main aim is to design a template for the outcomes of setting up a pop-up store in the retail industry of fast-moving consumer goods. With regard to purpose, it is an exploratory-applied study conducted through a mixed qualitative-quantitative approach; in the qualitative section, the conceptual model of the research was designed and developed with 6 categories, 42 concepts and 672 codes by relying on Glaser Foundation’s data theory and using open, axial, and theoretical coding strategies while conducting fourteen deep semi-structured interviews with some chosen managers and experts of active businesses in the fast-moving consumer goods industry as well as using the targeted judgmental sampling method to achieve the theoretical saturation point. In the quantitative section, based on the designed concepts, a questionnaire consisting of 129 sayings, compilation and statistical population; managers and experts of marketing, branding, sales, advertising, product development and communication with the customers of commercial companies of the fast-moving consumer goods industry; is conducted. Through targeted random sampling method,, 192 of which will be analyzed. To analyze the quantitative data and confirm the template, Multi-level Confirmatory Factor Analysis and One Sample T-Test through the Smart PLS software have been used to check the specified questions of the research in accordance with the conceptual model. The results of Confirmatory Factor Analysis confirm the concepts and categories detected in the format of the proposed research template.