با وجود موفقیت های بسیاری که روان درمانگران بالینی در نیم قرن گذشته داشته اند، رویکردهای رایج نمی توانند تمام ابعاد یک اختلال را هم زمان ملاحظه کنند. همچنین این رویکردها از بخش های مهم واقعیت (که از آن به واقعیات غیب یاد می شود) را غفلت کرده اند. براساس پژوهش های قبلی، متغیرهای علوم انسانی رایج، کمتر از متغیرهای شناسایی شده اسلامی، قادر به تبیین و پیش بینی اختلالات روان شناختی هستند. بررسی ها نشان می دهد رویکردهای رایج بر منطق هایی مبتنی هستند که عناصر لازم در تبیین پدیده های انسانی را به صورت بخشی در نظر می گیرند. مدل مختار یعنی مدل چندوجهی شناسایی و درمان اختلالات روان شناختی، ضمن نقد رویکردهای رایج، نشان می دهد برای تبیین اختلالات روان شناختی باید تمام مؤلفه های یک اختلال به صورت کل (قیاسی) احصاء شوند و در تعامل با مؤلفه های ادراکی محقق (منابع شناخت انسان) قرار بگیرند. پژوهش حاضر، ضمن معرفی این مدل که از ویژگی های انعطاف پذیری، جهان شمولی و جامعیت برخوردار است، زمینه را برای ورود متغیرهای دینی درباره اختلالات روان شناختی و مقایسه پذیری اد عا های نظریه های مختلف فراهم می کند.