آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

داده های اجتماعی موجود برای چند دهه اخیر، حاکی از آن است که جامعه ایران دچار یک بحران اعتماد فراگیر و عمیق شده است. توزیع میزان اعتماد عمومی در کشورهای مختلف جهان بر اساس داده های پیمایش جهانی ارزش ها، نشان می دهد که ایران با سطح اعتمادی در حدود ۱۵ درصد جزو کشورهای «کم-اعتماد» جهان است؛ درحالی که در جوامعی نظیر کشورهای اسکاندیناوی، هلند و چین این میزان بالاتر از ۶۰ درصد و در کشورهای دیگری نظیر استرالیا، کانادا، سوئیس، آفریقای جنوبی و ویتنام بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. در مقابل، کشورهای کم اعتمادی هم وجود دارند که میزان اعتماد در آن ها زیر ۱۰ درصد است (که عمدتاً شامل کشورهایی آفریقایی و نیز یوگسلاوی سابق می شوند که نوعی جنگ داخلی و نسل کشی را تجربه کرده اند و یا مناطقی در آمریکای لاتین که تحت کنترل کارتل های مواد مخدر هستند). در این مقاله، تغییرات اعتماد در سه سطح- اعتماد عمومی، اعتماد سیاسی و اعتماد نهادی (یا اعتماد به گروه های شغلی) - بررسی شده اند. داده ها نشان می دهند به رغم وجود روندها و نیروهای اعتمادزا، میزان اعتماد در تمامی این سطوح روند نزولی داشته اند و جامعه ایران با یک بحران بی اعتمادی فراگیر دست به گریبان است. چیزی که بر اهمیت این موضوع می افزاید آن است که شاخص میزان اعتماد اجتماعی، همبستگی مستقیمی با بسیاری از شاخص های دیگر حیات اجتماعی دارد که نشان دهنده یک جامعه سالم، کارا و امیدوارند. پیامد این وضعیت را بر اساس دو مدل مورد بررسی قرار داده ایم؛ در یک مدل سه وجهی (جامعه، دولت و بازار)، این فرضیه را طرح کرده ایم که با ضعیف شدن ضلع جامعه دو نیروی زور و پول به عنوان نماد دو ضلع دولت و بازار فضای اجتماعی را پر می کنند. این تغییرات هم در سطح سیستمیک (برای مثال ظهور و رشد شرکت های خصولتی) و هم در سطح نظام شخصیت بروز خواهد کرد. جنبه ای دیگر از تحولات جامعه ایران را بر اساس ماتریسی متشکل از اعتماد سیاسی و اعتماد عمومی توضیح داده ایم. در نظر گرفتن دو سطح بالا و پایین برای هریک از این دو نوع اعتماد در این ماتریس، منجر به ایجاد چهار ترکیب عمده می شود و داده های تجربی پیش گفته جامعه ایران را در ترکیبی قرار می دهد که محتمل ترین وضعیت های پیش روی آن بحران و آشوب است. این همه گویای آن است که با مشکلی عمیق، جدی و نگران کننده مواجه هستیم که نیاز به پاسخی جامع و اندیشیده دارد و همین امر مواجهه علمی، تجربی و دقیق با این پدیده را ضروری می سازد. این مقاله گامی در آن جهت است.

تبلیغات