سن و مقوله «نسل»، در پژوهش های مختلف مطرح شده اند و صورت بندی های خطی و غیرخطی مرسومی از جوانی در این پژوهش ها وجود دارد. در این تحقیقات، الگوهایی چون توجه به دوره های زمانی، توجه به زمان های اجتماع پذیری و تمایز بر پایه کانون های همگرایی و واگرایی به چشم می خورد که در دو مدل اخیر به زمینه های اجتماعی تحلیل معاصر از تاریخ ایران اشاره می شود. مسئله اصلی این نوشتار، دستیابی به توصیف دقیق تری از صورت بندی های موجود است. با کمک نتایج پژوهش های مورداشاره و از راه تحلیل محتوای 13 کتاب، 20 مقاله مهم و 8 گزارش ملّی در این زمینه و نیز بهره بردن از نظریات «ذهنیت نسلی» کریستوفر بالس و «دوره های اجتماع پذیری» رونالد اینگلهارت، کوشش شد مدل نوینی با محوریت نسل جدیدتر (متولدین پس از انقلاب) ارائه گردد. مدعای نهایی مقاله به این نکته پرداخته است که اگرچه کانون مرکزی توجه نسل انقلاب در انقلاب و جنگ بنا نهاده شده بود، بااین همه نسل جدید دانشگاهیان می توانند کانون تحلیلی جدیدتری را مانند سبک زندگیِ لذت گرا بازتولید نمایند و از هژمونی گفتمانی نسل گذشته در ارتباط با موضوع نسل ها فارغ شوند.