آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

مقدمه : پرسش اساسی مطالعه حاضر پیرامون واکاوی مفهوم دولت مدرن در اندیشه های متفکران دوره قاجار و  نوع نگاه هنجاری آن ها در زمینه تعریف محدوده و چارچوب دولت مدرن مدون شده است. هدف و روش : مطالعه حاضر در چاچوب جامعه شناسی تاریخی مبتنی بر شناسایی روندهای موجود دولت سازی در دوره قاجار و عرصه سیاسی-اجتماعی در آن دوره، درصدد بررسی ساختمان ذهنی-فکری روشنفکران ایرانی دوره قاجار پیرامون دولت و سیاست در هنگامه کشاکش اولیه میان سنت و مدرنیته برآمده است. یافته : تحلیل مستندات موجود حاکی از آن است که توفیق در اقداماتی چون حذف گروه های مخالف و مرکزیت بخشی به قدرت، نوسازی دستگاه دیوان یا اصلاح ساختار ارتش، و حتی قرار گرفتن در مدار نظام اقتصاد جهانی، به خودی خود نمی توانست به تکوین دولت مدرن در ایران عصر قاجار بیانجامد؛ در مقابل موضوع سرزمینی شدن (مرزهای مشخص) و انباشت سرمایه در تأمین منابع مالی، از محوریت اساسی برخوردار بودند. همچنین، از میان روشنفکران منتسب به عصر مشروطه، میرزا ملکم خان با تأکید بر انحصار قدرت و کنترل ابزار اجبار، استقرار دستگاه دیوان کارآمد، تجدید ساختار ارتش، لزوم وحدت ملی و مهیا ساختن شرایط تولید و انباشت سرمایه، تصور روشن و جامع تری از ماهیت، چیستی و کارویژه های دولت ارائه داد. نتیجه : علاوه بر آن، مهمترین نکته در راستای بنیان های فکری دولت مدرن در ایران عصر قاجار همپوشانی تفکرات اندیشمندان محوری آن دوره از جمله میرزا ملکم خان با تفکرات متفکرانی مانند چارلز تیلی است که هر دو بر تناسب وضعیت جوامعی مانند ایران (چندفرهنگی-چندقومی) با ساختی از قدرت به نام "دولت ملی" به معنای نوعی دولت مدرن فراگیر به لحاظ فرهنگی-قومی (ایالات متحده و سوئیس) در مقابل "ملت-دولت" به مثابه دولت مبتنی بر ملت واحد (مانند آلمان) تأکید دارند.

تبلیغات