آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۰

چکیده

مدعای پژوهش حاضر این است شهرت به منزله فرهنگ امری مختص عصر پست مدرن است و غربِ مدرن بستر پرورش بذر فرهنگ سلبریتی است. جهت اثبات مدعا با گزینش رویکردی تاریخی معرفتی و با بهره مندی از روش توصیفی تحلیلی تطورات شهرت در تمدن غرب مدرن تا ظهور فرهنگ سلبریتی در عصر پست مدرن را مورد بررسی قرار داده ایم. نتیجه حاکی از آن است که غربِ مدرن برای اولین بار برای خودِ نفسانی اش فارغ از بعد روحانی استقلال کامل قائل شد و از منظر هستی شناسی از «گرایش» به مادی دیدن هستی در دوران رنسانس به «دنیامداری» در دوران روشنگری رسید؛ در ساحت معرفت شناسی تطور از خردگرایی انتزاعی به خردباوری انضمامی را تجربه کرد و در ساحت انسان شناسی تغییرات از «گرایش» به فردیت تا «انسان مداری» بود. در این میان، شهرت در لایه ارزش از مهم بودن تحول طلبی تا اخلاق سکولار و اخلاق رفاه متغیر بود و از میان اندیشمندان و هنرمندان که واجد استعداد ویژه بودند و دغدغه نمایش خود استعلایی را داشتند، به «ستاره هایی» منتقل شد که قهرمان واقعی نبودند، بلکه تنها از طریق صنایع رسانه ای خودی صمیمی و اروتیک را بازنمایی می کردند، تا آنکه در عصر پست مدرن با غلبه پوچ گرایی در ساحت هستی شناسی، نسبیت گرایی در ساحت معرفت شناسی و انسان مداری افراطی در ساحت انسان شناسی، اخلاقِ لذت به ارزش عمومی جامعه بدل شده و هر کسی که توانایی جلب توجه رسانه ای با محوریت افشا کردن خودِ جنسی را دارد، می تواند مشهور شده و تبدیل به یک «سلبریتی» شود. مصرف افراطی، خودبرندسازی و خودبهینه سازی از مهم ترین لایه های رویین فرهنگ سلبریتی است.

تبلیغات