زمینه و هدف: شناسایی عواملی که بتواند از میزان خطرپذیری دانش آموزان پیشگیری کرده یا کاهش دهد، بسیار ضروری است؛ بنابراین هدف از انجام این مطالعه، پیش بینی میزان خطرپذیری دانش آموزان دختر بر اساس نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه یکم و دوم شهر سراوان در سال 1399-1398 بودند، تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نیازهای اساسی روان شناختی دسی و رایان (2000)، تنظیم هیجانی گراس و جان (2003) و خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری (1390) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نسخه 24 نرم افزار SPSS و از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه به شیوه هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین نیازهای اساسی روان شناختی (0/590- =r) و مؤلفه های آن شامل خودمختاری (0/429- =r)، شایستگی (0/542- =r) و ارتباط (0/330- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همبستگی بین تنظیم هیجان (0/527- =r) و مؤلفه های آن شامل ارزیابی مجدد (0/461- =r) و سرکوبی (0/443- =r) با خطرپذیری منفی و معنادار بود (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد متغیرهای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، 54 درصد تغییرات خطرپذیری را تبیین می کنند (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، ارضای نیازهای اساسی روان شناختی و تنظیم هیجان، خطرپذیری دانش آموزان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین ارائه برنامه های مداخله ای از سوی مشاوران و روان شناسان مدارس به منظور ارتقاء این متغیرها پیشنهاد می شود.