هدف پژوهش حاضر، کاوش در بسترهای خانوادگی و نقش آن در بازتولید پدیده کودکان کار خیابانی در شهر اهواز است. سؤالات محوری عبارتند از: 1) وضعیت اقتصادی و معیشتی والدین کودکان کار خیابانی در شهر اهواز چگونه است؟ 2) کودکان در مواجه با این وضعیت اقتصادی و معیشتی چه راهبردهایی را در پیش می گیرند؟ 3) تفاسیر والدین از کار کودکان خود در خیابان چیست؟ 4) پیامدهای پدیده کودکان کار خیابانی در شهر اهواز کدامند؟ برای پاسخ به سؤال های تحقیق از رویکرد تفسیری و روش گراندد تئوری استفاده شده است. ابتدا از طریق نمونه گیری هدفمند و سپس نمونه گیری نظری با 11 نفر از کودکان کار خیابانی، مصاحبه عمیق صورت گرفت. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل انجام پذیرفت. یافته ها شامل: 10خرده مقوله؛ 4 مقوله اصلی و مقوله هسته، تحت عنوان کار کودک به مثابه حیات اقتصادی خانواده، می باشند. نتایج این پژوهش نشان داد که به دلیل ضعف بنیه اقتصادی خانواده از یک سو و تجربه اتفاقات ناگوار؛ مانند فوت، از کارافتادگی و ضعف جسمی سرپرست خانواده، از نظر اقتصادی و معیشتی خانواده در حالت نامطلوبی است. در چنین حالتی کودکان سرپرستی اقتصادی خانواده را برعهده می گیرند و خانواده به کودک تکیه اقتصادی می کند. والدین، کار کودکان را به مثابه بلوغ، رشد و بزرگی می دانند. پیامدهای چنین پدیده ای از عقب افتادگی تحصیلی، ترک تحصیل تا سوء استفاده از کودکان در انتقال اشیا و مواد توسط افراد ناشناس و پیشنهادهای ضد امنیتی به کودک می باشد.