مقاله حاضر به بررسی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی بنیادگرایی دینی در افغانستان پرداخته است. تأکید اصلی مقاله بر پیامدهای بنیادگرایی در حوزه مواجهه مردم افغانستان با دین است. روش: روش تحقیق مطالعه از نوع کیفی است که با استفاده از تکنیک مصاحبه انجام گرفته است. افراد مورد مطالعه گروه های مختلف تحصیلکرده از جمله اساتید، دانشجویان، عالمان دینی، روزنامه نگاران هستند. نتایج با استفاده از روش نظریه زمینه ای تحلیل و با ترسیم مدل پارادایمی و روایت داستانی سعی در فهم بهتر آن شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مهمترین پیامدهای اجتماعی و فرهنگی بنیادگرایی تضاد فرهنگی، تخریب و تحقیر فرهنگی، ممانعت از توسعه فرهنگی، ترویج جزم اندیشی، ترویج خشونت اجتماعی و قومی و ترویج تبعیض های جنسیتی هستند. مهمترین پیامدهای بنیادگرایی در حوزه دین و باوردهای دینی عبارتند از: ترویج بدبینی و ناامیدی از دین، سکولاریزم واکنشی، تجربه رهایی بخش، ترویج قشری گری، دین گریزی و ترویج دین موروثی است. مقوله هسته این پژوهش با نام «سکولاریسم واکنشی» استخراج شد. بحث: بررسی عوامل گسترش بنیادگرایی و پیامدهای آن در کشور افغانستان نشان داد که مهمترین پیامد اجتماعی این پدیده در حوزه دینی و باورهای دینی سکولاریسم واکنشی است. از آنجایی که براساس بسیاری از نظریات و تحقیقات موجودات بنیادگرایی واکنشی به حاشیه ای شدن دین است، بنیادگرایی خود درون دارای تناقض و تضادی است که پیامد آن سکولاریسم واکنشی است و این افراط از دل خودش افراطی در جهت مخالف تولید می کند.