آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

هدف این پژوهش مطالعه تجارب زیسته زنان مطلقه شهر ایلام در مورد طلاق است. به این منظور از روش کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در تحقیق عبارتنداز 18 تن از زنان مطلقه در شهر ایلام، خانواده های آنان که با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه استاندارد با آنها گفتگو شد. تحلیل مصاحبه ها، به شکل گیری مدل پارادایمی با مقولاتی مانند «باور زنان نسبت به مسئله طلاق»، شرایط علی با مقوله «شرایط تنش زا»، و شرایط میانجی با مقوله هایی مانند نبود مهارت های ارتباطی بین فردی، ناهمسان همسری، فشار هنجاری، زیست دوگانه»، شرایط زمینه ای با مقوله هایی؛ مانند «بستر اقتصادی»، «بستر فرهنگی»، کژکارکردی خانواده ها»، و راهبردهایی مانند «اعتراض به وضعیت»،«راهبردهای اجباری نزدیکی به شکست»،«مدیریت وضعیت») و پیامدهایی در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی منتهی شد. با در نظرگرفتن رابطه بین مجموعه مقولات، مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی» که در آن شاهد تناقضات میان هنجار اصلی (هنجارهای برگرفته از سنت ها و عصبیت ها) و ضدهنجار فرعی (ارزش های اجتماعی-فرهنگی مدرن) هستیم، استخراج شد.

تبلیغات