با آنکه بیش از 6 دهه از عمر برنامه ریزی منطقه ای در ایران می گذرد هنوز سایه سنگین شکاف و عدم تعادل فضایی بر مناطق سنگینی می کند. با پذیرش این موضوع که تنوعات منطقه ای در فرایند توسعه امری اجتناب ناپذیر و برای توسعه و پیشرفت یک کشور ضروری هستند می توان گفت که نقش برنامه ریزی منطقه ای ما را وادار ساخته تا خود را با تغییرات علمی در این زمینه وفق دهیم. تبارشناسی جریان توسعه در ایران نشان می دهد که رویکرد انباشت سرمایه و تحمیل نقش های خاص به مناطق عمدتاً بدون هیچ گونه تجزیه تحلیل هزینه فایده اقتصادی و تنها بر اساس رویکرد قطب رشد و تمرکز سرمایه در یک فرآیند تاریخی صورت گرفته است. در این مقاله سعی شده است که به بررسی این مهم پرداخته شود. لذا برای درک چنین وضعیتی به تحلیل شرایط اقتصادی مناطق؛ در قالب نماگرهای توسعه از قبیل: جمعیت و نیروی انسانی (شهری روستایی)، اشتغال و بیکاری، مشارکت اجتماعی، بخش های سه گانه اقتصاد، GDP و .. با استفاده از تکنیک تاپسیس پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این نکته است که سازمان فضایی ایران چند سطحی شده و استان هایی که قطب های توسعه هستند از نظر شاخص های توسعه یافتگی از مناطق پایین دست خود بریده اند و با تمرکز بخشی در زمینه جذب سرمایه، جمعیت و صنعت زمینه های عدم تعادل فضایی درون و برون منطقه ای را سبب شده اند.