رقابت پذیری مقصدهای گردشگری اگرچه به خوبی در ادبیات و مبانی نظری مطالعات گردشگری جا افتاده است، اما پر از ناسازگاری ها و تناقض ها در مفهوم، سنجش و مشروعیت آن به عنوان یک موضوع پژوهشی است. بر این اساس، هدف این پژوهش، ارائه یک دیدگاه کل نگر و سیستماتیک به مطالعات حوزه رقابت پذیری مقصدهای گردشگری و تحلیل تحقیقات پیشین در سلسله مراتب پارادایم علمی این حوزه از مطالعات گردشگری بوده است. به منظور ایجاد فهم و ادراک عمیق از ویژگی ها، عوامل و چگونگی سنجش و بهبود رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، از روش فراتحلیل کیفی برای گردآوری و تجزیه و تحلیل پژوهش های پیشین و از شاخص سه گانه بلیکی برای تحلیل این پژوهش ها در سلسله مراتب پارادایم علمی این حوزه از مطالعات گردشگری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در دو دهه اخیر، توجه بسیاری به پژوهش های حوزه رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شده است و محققان، برای غلبه بر پیچیدگی های این حوزه از مطالعات گردشگری، به روش های تلفیقی و تکمیل مدل های قبلی با یافته های جدید روی آورده اند. دیگر نتایج این تحقیق که آن را نسبت به تحقیقات دیگر متمایز می کند، نشان می دهد که در سلسله مراتب پارادایم علمی این حوزه از مطالعات گردشگری، 61 درصد تحقیقات پس از پاسخ به سوال چیستی، به مبحث چرایی پرداخته اند. همچنین تعداد اندکی از پژوهش های مربوط به رقابت پذیری مقصدهای گردشگری (15 درصد) با گذر از دو سطح چیستی و چرایی، سعی کرده اند تا الگویی جدید برای چگونگی سنجش رقابت پذیری مقصدهای گردشگری ارائه دهند. یافته نهایی این تحقیق، ارائه چارچوبی مفهومی است که در آن نحوه تعامل عوامل و متغیرهای رقابت پذیری مقصدهای گردشگری با دیدگاه سیستمی و کل نگر مشخص شده است.