با پیدایش جنبش های فمنیستی در سده های نوزدهم و بیستم، زن و مشکلات او در مرکز توجه نویسندگان و ادیبان جهان قرار گرفت. هرچند بسیاری از ادیبان به گونه ای کلیشه وار و سطحی به بررسی زن و مسائل او پرداخته اند؛ اما در اندک آثاری از بزرگان این عرصه، شاهد پرداختن دقیق به مسائل این جنس هستیم. رجاء الصانع نویسنده پرآوازه عربستانی و زویا پیرزاد نویسنده ایرانی از جمله کسانی اند که در این زمینه توانسته اند گوی سبقت را از دیگر بزرگان این میدان بربایند. این دو نویسنده، افزون بر پرداختن به زنان در آثار خود، به عنوان شخصیت هایی اصلی و تأثیرگذار، به طرح مشکلات و مسائل آنان پرداخته اند. پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، رمان «بنات الریاض» نوشته رجاء الصانع و رمان «عادت می کنیم» نوشته زویا پیرزاد را واکاوی و بررسی نماید و نقدی فمنیستی از این دو رمان ارائه دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد که گرچه هر دو نویسنده محل زندگی، آداب و رسوم، زبان، فرهنگ و بخشی از تفکراتشان با یکدیگر تفاوت هایی دارد؛ اما هر دو تحت تأثیر مکتب فکری فمنیسم، مباحث و مفاهیم مشترکی را در آثارشان بازتاب داده اند؛ زنان در هر دو رمان، زنان آزاده ایند که در برابر مردان و جامعه سنتی می ایستند و از حقوق خویش دفاع می کنند.