آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۴

چکیده

گاه برخی مفاهیم از فرط استفاده در حوزه های مختلف، کشسان شده و قدرت توضیح دهندگی خود را از دست می دهند و به جای توضیح واقعیت، خود به حجاب واقعیت تبدیل می شوند. درباره مفهوم بنیادگرایی چه می توان گفت؟ آیا این مفهوم، توضیح دهنده آن چه که بنیادگرایی خوانده می شود، است یا باید از مفاهیم جایگزین استفاده نمود؟ آیا مفهوم بنیادگرایی را خارج از خاستگاه آن که آمریکای پروتستانِ قرن بیستم است می توان به کار برد؟ در پاسخ به این سوالات، دو گروه موافق (قائلان به کفایت مفهوم بنیادگرایی) و مخالف (قائلان به عدم کفایت) وجود دارند. لارنس، ریزبروت، آلتمیر، سامرز، شوارتز و لیندلی جزء دسته اول و از معتقدان به تعریف بنیادگرایی بر اساس تشابهات در ادیان و فرهنگ های مختلف هستند. در مقابل، قائلان به عدم کفایت مانند روتون، هانتر، سعید، بروینسن و فریدمن منتقد استفاده از بنیادگرایی در سایر فرهنگ ها و ادیان بوده و به دنبال جعل معادل برای این مفهوم هستند. یکی از این فرهنگ ها و ادیان، جهان اسلام و دین اسلام است. کاربرد اصطلاح بنیادگرایی در زمینه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟ و چه معادل هایی را برای بنیادگرایی در جهان اسلام می توان پیشنهاد داد؟ جهت پاسخ به این سوال با 18 متخصص ، مصاحبه به عمل آمده و از خلال تحلیل محتوای این مصاحبه ها مفاهیم نص گرایی، افراط گرایی، اصول گرایی، اسلامیسم، رادیکالیسم و جزم گرایی به عنوان معادل های بنیادگرایی اسلامی به دست آمده که پس از نقد و بررسی آن ها سه مفهوم «سلفی جهادی»، «نص گرایی جهادی» و «نص گرایی تکفیری» به عنوان معادل های کم و بیش نزدیک به بنیادگرایی اسلامی، پیشنهاد گردیده اند.    

تبلیغات