با گسترش و افزایش حجم تولید اطلاعات و تنوع نیازهای استفاده کنندگان لازم است از ابزار توانمندی استفاده شود تا به جای انسان بررسی، تحلیل، پیش بینی و سپس تصمیم گیری نماید. یکی از این ابزارهای کارآمد در فرایند تصمیم گیری هوش تجاری است که در راستای پشتیبانی از تصمیم گیری های هوشمندانه است. عدم استفاده از ابزار های نوین گزارش دهی در سازمان ها موجب بروز مشکلات عدیده ای می شود که ازجمله آنها: متفرق و حجیم بودن داده ها، کندی در تهیه گزارشات، گزارش دهی در سطح مدیران میانی، ناتوانی در تهیه گزارشات تحلیلی و چند بُعدی است. اطلاعات مالی زمانی می تواند برای تصمیم گیری استفاده کنندگان مفید باشد که دارای کیفیت باشند، یعنی هم زمان دارای ویژگی قابل اتکاء و مربوط بودن باشند. اما آنچه موردتوجه است کاهش کیفیت گزارشات مالی به دلیل تضاد بین ویژگی قابل اتکاء و مربوط بودن اطلاعات است. بر این اساس مسأله پژوهش حاضر این است که آیا هوش تجاری می تواند تضاد بین ویژگی های کیفی اطلاعات مالی را برطرف نماید و بر کیفیت آن بیفزاید؟ بدین منظور اطلاعاتی که در مورد ارتباط بین ویژگی های کیفی اطلاعات مالی و شاخص های مربوط به هوش تجاری بوده از جامعه حسابداران رسمی ایران جمع آوری و به روش معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی نشان داد شاخص های هوش تجاری که شامل یکپارچگی، اطلاع رسانی، ارتباطات و استنتاج، تحلیل تجاری، تحلیل فنی، تحلیل تحقیقی، سیستم های هشداردهنده و تصمیم گیری اثربخش است برای اندازه گیری شاخص های مربوط به ویژگی های کیفی اطلاعات مالی که شامل مربوط بودن و قابل اتکاء بودن می باشند مناسب هستند و از بار عاملی مورد قبولی برخوردارند. یافته ها بیانگر این است که، هوش تجاری می تواند 87 درصد از محدودیت های اطلاعات مالی را برطرف نموده و بر کیفیت آن بیفزاید.