ادبیات کودکان با گرایش تعلیمی و آموزشی به عنوان ابزاری کارآمد در جهت رشد فکری، اخلاقی و فرهنگی کودکان به شمار می رود و موجبات شناخت آنها از جامعه و محیط اطراف خود را فراهم می آورد. با توجه به نقش سازنده ادبیات کودکانه، نگارندگان در این جستار به بررسی تطبیقی مؤلفه های تعلیمی در اشعار محمود کیانوش و صالح هواری، دو شاعر معاصر ایرانی و فلسطینی پرداخته اند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مبانی مکتب تطبیقی آمریکایی، تدوین شده است. از برآیند تحقیق چنین استنباط می شود که به رغم تفاوتهای آشکار در ساختار اشعار کودکانه این دو شاعر، هر دو با کارگیری زبانی آسان و روان، درک مضامین تعلیمی و آموزشی را برای نوباوگان میسر می سازند و ضمن ارضای نیازهای عاطفی کودکان، نیروی اعتماد به نفس آنها را نیز تقویت می کند. آشنا کردن خردسالان با مفاهیم خداشناسی و خودشناسی، فرهنگ ملی و عامیانه و نیز گسترش تمایلات اجتماعی از دیگر رسالتهای دو شاعر در سروده های کودکانه بوده است.