آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

احمد شاملو، شاعر ایرانی سده ی بیستم میلادی، بنیان گذار «شعر سپید» در ادبیات فارسی به شمار می آید و آشنایی خوبی با ادبیات جهان داشت. مضامین شعر او زن و عشق، مرگ و مسائل وجودی، آزادی و عدالت خواهی را دربرمی گیرد. شارل بودلر بنیان گذار مکتب «انحطاط» و از پیشگامان نمادگرایی محسوب می شود. دستمایه های مهم شعر او شهر و زندگی شهری، زن و عشق، مرگ و ملال، آزادی و نوگرایی می باشد. با وجود فاصله ی حدوداً یک قرن میان این دو، بین شعر و شخصیت شان شباهت هایی هست. در این مقاله ضمن بررسی مقایسه ای چند مورد از این دستمایه ها، میکوشیم به شباهت ها و تفاوت های رویکرد این دو شاعر ایرانی و فرانسوی در قبال مضامین فوق بپردازیم. روش این پژوهش رویکرد تطبیقی برپایه ی نقد مضمونی و بررسی اجتماعی می باشد. در طی بررسی از رهیافت فیلیپ شاردن در مقاله اش با عنوان «تماتیک تطبیقی» (1989) استفاده خواهیم نمود. مبنای راهبردی برای بررسی در این جُستار، واحد «تِم» یا مضمون (یا دستمایه) است و از بررسی تیپ ها، مفهوم ها، موتیف ها، اسطوره ها و یا خرده-مضمون ها پرهیز شده است.

تبلیغات