بازتاب بُن مایه های اعتراف و حسب حال (Confessional Poetry) در شعر انگلیسی و فارسی: بررسی سروده هایی از رابرت لووِل و سهراب سپهری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
درجه علمی در دستهبندی سابق وزارت علوم: علمی-پژوهشی
شعر اعتراف (Confessional Poetry) همگام با دیگر انواع شعری در قرن بیستم پا به منصه ظهور گذاشت تا شاید مرهمی بر دردهای انسان آشفته، و گریزگاهی از جهانی پیچیده باشد. ماشا لوییس روزنتال (Macha Louis Rosenthal 1917-1996) چنین اصطلاحی را نخستین بار هنگام بررسی و تحلیل دفتر شعر رابرت لووِل (Robert Lowell 1917-1977) (1295-1356 ش.) با عنوان تأمّلات زندگانی (Life Studies) (1959) به کار برد. برخی از مهم ترین خصیصه های این نوع شعری عبارت اند از بیان آشکار احساسات و احوالات درونی، بازتاب آمال و آرزوهای شاعر، اشاره به حریم های فردی و خانوادگی در شعر، به کارگیری اسامی و نام های خاص از جمله مکان و زمان و افراد، بهره گیری از زبانی ساده و بی پیرایه، حقیقت نمایی (Verisimilitude) و جلب اعتماد خواننده. منظومه بلند «صدای پای آب» سهراب سپهری و شعر «آخرین بعد از ظهر من با عمو دِوِروکس وینسلو» اثر رابرت لوول به عنوان نمونه هایی برتر از این گونه شعری برای بحث و بررسی در این مقاله انتخاب شده اند.