ادریس شرایبی، از نویسندگان برجسته مراکشی تبار و فرانسوی زبان، در بسیاری از آثار خود، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، به نقش و پیامدهای فرهنگی استعمار پرداخته و تصاویر ملموسی را از حضور نیروهای نظامی و کارگزاران سیاسی استعمارگر در جوامع مستعمره ارائه داده است. اِمه سزر نیز نویسنده و فعال سیاسی اهل مارتینیک بوده که در جوامع فرانسوی زبان به عنوان مرجع و الگویی در تفکرات و مبارزات ضداستعماری به حساب می آید. در این مقاله میکوشیم تا با تکیه بر آراء و اندیشه های اِمه سزر، آنچنان که در دو اثر گفتاری در باب استعمار (1950) و فرهنگ و استعمار (1963) تشریح شده اند، به تبیین و تحلیل تأثیرات استعمار بر تاریخ، تمدن، و هویت ملت های استعمارزده بپردازیم. سپس، به منظور بهتر نشان دادن نمودهای درونی و بیرونی این تأثیرات، جلوه های متعدد و متنوعی از آن را در چهار رمان ادریس شرایبی بررسی میکنیم. این آثار شامل ماضی ساده (1954)، بزهای نر (1955)، تمدن، مادرم (1972)، و دیده شده، خوانده شده، شنیده شده (1998) میشود.