کریستوا از مهم ترین پژوهش گران در حوزه نشانه شناسی به شمار می رود. نشانه شناسیِ کریستوا تحت عنوان معناکاوی شناخته می شود. معناکاوی علاوه بر بررسی شبکه های دلالتی، به شبکه های غیردلالتیِ رانه محور نیز توجه دارد. به همین دلیل، در معناکاوی با دو وجه روبه رو هستیم: وجه نمادین و وجه ایمایی. وجه نمادین اساساً متوجهِ زبان، دلالت و قراردادهای اجتماعی است، اما وجه ایمایی متوجهِ رانه ها، سائق ها و عواطفی است که به نحوی وارد زبان شده اند. از آنجایی که به زعم کریستوا، شعر نوعی عصیان در برابرِ زبان است و بدین ترتیب امکانِ جریان یافتنِ وجه ایمایی را در بسترِ زبان فراهم می آورد، در پژوهش حاضر کوشیده شده است، شعری از رضا براهنی، به طور موردی، بر اساس الگوی وی بررسی شود. این بررسی نشان می دهد وجه ایمایی از طریقِ شگردهایی مانند اصوات مستقل، بی معنایی، قطع و سکوت، تکرار، وزن، هم آوایی و هم معنایی در بستر زبان پدیدار می شود. کاربستِ این الگو در زمینه شعرپژوهی از اهمیّت ویژه ای در نقد عملی برخوردار است.