آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

امروزه به تأثیر از عصر نوگرایی، نویسندگان در رمان هایشان صرفاً به بازروایی اساطیر گذشته نمی پردازند، بلکه از آن ها الهام می گیرند، ساختارشان را دگرگون می کنند و با اساطیر دیگر درمی آمیزند. نویسندگان در ارتباط بینامتنی با اسطوره ها، هم به الگوی خدایان و قهرمانان نخستین دست می یابند و هم در برخورد با مضامین اسطوره ای، آن ها را به دلخواه تغییر می دهند و از اسطوره ای به اسطوره دیگر می پیوندند. نگارندگان در این مقاله بر آنند تا انواع تغییرات اسطوره و مبانی آن را در رمان فارسی نشان دهند. بر اساس یافته های پژوهش، شالوده شکنی ساختار و معنی اسطوره، انگاره های وجودی و بحث فردیت و نیز مبارزه با گفتمان های غالب جامعه، از مهم ترین مبانی و زمینه های گشتارِ اسطوره در رمان فارسی به شمار می رود. رمان نویسان ایرانی کوشیده اند تا با تلفیق اساطیر ملی و مذهبی، برهم زدن ساختار اساطیر و روایات اسطوره ای و نیز وارونگی آن ها، برخی از باورهای اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر را به چالش بکشند.

تبلیغات