هدف این مقاله بررسی دگرگونی درونی در ساختار تفکر پسااستعماری، و تجلی آن در قالب تقابل ملی گرایی و فردیت ضداستعماری در رمان مدرن ایرلندی می باشد. این مقاله بر آن است تا با نگاهی درونی دیدگاه بظاهر پسااستعماری دولت ایرلند را بعنوان مخلوطی از تفکر نو استعماری و نظامات محدود کننده معرفی نموده و سپس به واکاوی نمود این تفکر در رمان ایرلندی بپردازد. این مقاله برآن است تا این تغییرات بنیادین در شخصیت پردازی و روایت متاثر از تقابل دولت نو استعمار وملی ضد استعمار را با خوانشی منطبق بر تعاریف ژیل دلوز و فلیکس گوتاری، و تئودور آدورنو را به بوته نقد قرار دهد. ازاین رو این مقاله رمانهای لیست سیاه، بخش ایچ نوشته فرانسیس استوارت، پسر بچه قصاب اثر پاتریک مک کیب را بعنوان متون اصلی و شب زنده داری فینیگن ها، اولیس و تصویر هنرمند جوان نوشته جیمز جویس را بعنوان زیرساخت اصلی انتقادی رمان مدرن ایرلندی مورد بررسی قراردهد.