آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

بسیاری از صاحب نظران وادی ادبیات جمالزاده را پدر داستان نویسی معاصرایران، به ویژه داستان کوتاه می دانند. زیرا او برای نخستین بار با انتشار یکی بود یکی نبود، علاوه بر این که انقلابی در نثر فارسی به وجود آورد ، تکنیک داستان نویسی اروپایی را آگاهانه به کار گرفت. از سوی دیگر به نظر بسیاری ازمنتقدان ، گی دو موپسان از برجسته ترین نویسندگانی است که در قرن نوزدهم، به سبب نگارش داستان های کوتاه متعدد وانتشار مجموعه داستان های کوتاه بی شمار در طی ده سال، به عنوان استاد این نوع ادبی به شمار می آید. هدف اصلی این مقاله بررسی تطبیقی شیوه های داستان نویسی این دو نویسنده بلند آوازه است. بدین منظور مؤلفان با بهره گیری ازدیدگاه های صاحب نظران ساختارگرا چون ژرار ژنت ، گریماس و تودورف ، بر تکنیک های مشترکی که این دو در آرایش زمان و فضای داستان، شخصیت پردازی ، کانون روایی ، تکنیک داستان در داستان که چند صدایی روایی را درپی دارد متمرکز می شوند.وانگهی روش های مشترکی که این نویسندگان در به کار گیری زبان مردمی و طنز از آن بهره جسته اند، در تعدادی از داستان های کوتاه ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

تبلیغات