جامعه انگلستان در آغاز دوره مدرن، مردسالار بود. گستره قراردادهای مردسالارانه در عصر الیزابت، زنان را موجوداتی نیازمند کنترل و تحکم از جانب مردان نشان می دهد. در اغلب نمایشنامه های شکسپیر، تقابل بین زن و ایدئولوژی مردسالار به تصویر کشیده شده است. مخالفت بعضی از زنان با ایدئولوژی مردسالار در نمایشنامه های شکسپیر و عاقبت این تنش ها در کار ادبی، نقطه تقابل بین استفان گرینبلات- که یکی از نظریه پردازان اصلی نوتاریخی باوری است- و آلن سینفیلد- که از متفکران مادی گرایی فرهنگی است- به شمار می رود. با توجه به دیدگاه های گرینبلات، مخالفت زن در نمایشنامه های شکسپیر درنهایت، توسط ایدئولوژی مردسالار هضم می شود. از سوی دیگر، سینفیلد و سایر مادی گرایان فرهنگی، به پایان این مخالفت ها در نمایشنامه های شکسپیر خوش بین اند. به باور آنان، تناقض در درون ایدئولوژی مردسالار، به وسیله حضور بعضی از زنان مانند پاولینا نشان داده می شود. مقاله حاضر مطالعه ای است برای نشان دادن اینکه چگونه صدای زن، ایدئولوژی برتر را به چالش می کشد.