آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

پرواز، اوج گرفتن و رسیدن به بلندی آسمان، از دیرباز یکی از آرزوهای بشر بوده است که جلوه آن را در اسطوره ها می بینیم. از طرفی، ادبیات جایگاه همیشگی اسطوره ها بوده است. اسطوره ها از لابه لای فرهنگ های کهن ملل به متون رسوخ کرده اند و به شکل های گوناگون، به زندگی خود ادامه داده اند، اما آنچه همواره موجب غنای ادبیات می شود و آن را از ایستایی به پویایی می رساند، داشتن نگاهی درزمانی به آثار ادبی در طیف گسترده آن است. اسطوره ها نیز که خود با تحول زمانی پیش می روند و در گاه شمار تاریخ، همواره حضور دارند، از این امر مستثنا نیستند. امروزه در ادبیات جهان، اسطوره ها و بازگشت آن ها، یکی از مباحث شایان تأمل ادبیات تطبیقی محسوب می شود که گونه ای رویکرد به جهان هستی، در قالب تمثیل و حکایت و روایت است. از همین روست که اسطوره ها را نباید حکایت هایی نادرست و باستانی به شمار آورد؛ بلکه باید معنای آن را در مسائل وجودی و زیستی انسان در طول تاریخ مشاهده کرد. هدف این مقاله، خوانشی نو از دو روایت اسطوره ای ایران و یونان باستان است: داستان کاووس در شاهنامه فردوسی و خیال خدایی اش در کنار اسطوره یونانی ایکاروس و آرزوی رسیدن او به آسمان ها که در قالبی نو و براساس دیدگاه های نظریه پردازان معاصر نقد اسطوره ای، مطالعه و واکاوی می شود.

تبلیغات