آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۷

چکیده

پژوهش حاضر براساس اندیشه های میشل فوکو درباره زندان، به بررسی زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس می پردازد که پس از دوره حبس او به نگارش درآمد. نگارندگان درصددند تا ابهام و دوگانگی نهفته در ماهیت اسارت و زندان را که به کسب دانش و قدرت از سوی ملکوم اکس در دوره حبس او منجر شد، با توجه به نظریه های فوکو تبیین کنند. زندان از یک سو نیرویی محدودکننده و سرکوبگر برای روح و روان این سیاهپوست آمریکایی بود؛ از سوی دیگر، اگر به مفهوم زندان از دیدگاهی گسترده تر بنگریم، آمریکا و نژادپرستی آمریکایی (گفتمان های غالب، محدودکننده و سرکوبگر) را می توان نوعی زندان دانست که به طرز شگفت آوری نقشی حیاتی در روشنگری، کسب معرفت نفس و تولید دانش جدید از سوی سیاهان آمریکایی ایفا می کند. این فشار و سرکوب، سبب قدرتمندشدن ستمدیدگان نژادی و اصلاح فرهنگ غالب ستمگران نژادپرست می شود. رویکرد این پژوهش عبارت است از کاربست نظریه های میشل فوکو درباره روان شناسی زندان و تأثیر آن بر زندانی در کتاب زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس . هدف آن است که نشان دهیم ابهام و تناقض نقش زندان در شکل دادن به شخصیت زندانی در نظریه های فوکو در زندگینامه خودنوشت ملکوم اکس نیز به صورت مشابهی انعکاس می یابد.

تبلیغات