این مقاله ، سبک صالح حسینی را در مقا م مترجم متو ن ادبی در ترجمه رمان خشم و هیاهو اثر فاکنر در پرتو همگانی های ترجمه پیشنهادی بیکر بررسی می کند . ابتدا گفته می شود چرا در زمینه ترجمه، آنگونه که سبک نویسنده اهمیت دارد ، سبک مترجم اهمیت ندارد . نکته تناقض آمیز اینجاست که اگر سبک نویسنده مهم است ، مترجم چگونه می تواند اثر انگشت خود را در ترجمه باقی بگذارد ؟ این مقاله ، همگانی های ترجمه پیشنهادی بیکر را یکی از شیوه های بررسی سبک حسینی در نظر می گیرد . این همگانی ها عبارتند از تصریح ، ساده سازی ، متوازن سازی و طبیعی سازی . در پایان ، این نتیجه حاصل می آید که حسینی، صاحب سبک است و از طبیعی سازی به منزله پر بسامد ترین شگرد برای بر جای گذاشتن اثر انگشت خود در متن استفاده کرد ه است.