برای رسیدن به اهدافی همچون زیبایی بصری،هارمونی فضایی،کارکرد مناسب،تأثیر محیطی و روانی مثبت در برنامه ریزی،مستلزم استفاده هماهنگ،منسجم،معنی داروزیبا از عنصررنگ است. نوشتار حاضر سعی درارائه راهکارهایی جهت چگونگی تهیه وتدوین ضوابط هم نشینی رنگ ها باتوجه به اقلیم،فرهنگ وهویت محله ای دارد.در این پژوهش برای دست یافتن به هدف موردنظر با استفاده از روش لنکلوز تجزیه وتحلیل رنگهای موجود انجام و با استفاده از ماتریس کیل هونگ، ضوابط و راهکارهایی به منظور برنامه ریزی در راستای بهره گیری صحیح از رنگ در منظر شهری ارائه شده است.همچنین به منظور روشن تر شدن موضوع و ارائه یک نمونه عملی، محله خلجا به عنوان محدوده مطالعه موردی انتخاب و نقش رنگ در منظر شهری آن تحلیل شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و مطالعات انجام شده به صورت کتابخانه ای- میدانی است.جامعه آماری در این تحقیق شامل 200 نفر از ساکنین و رهگذران محله می باشد. پرسشنامه ای درباره وضعیت کیفیت رنگی محله و استخراج تصاویر ذهنی مردم بین شهروندان توزیع شد. تحلیل حاصل از آن نشان از شناخت ناصحیح عنصر رنگ و ترکیب و نحوه بکارگیری نادرست عناصر رنگی در کنار یکدیگر دارد. محله خلجا به دلیل عدم هارمونی مناسب رنگی،دچار نوعی آلودگی بصری در منظر شهری شده که با انسجام، هماهنگی عملکردی و زیباشناختی میتوان منظر آن را ساماندهی نمود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رنگ های مناسب،باتوجه به شرایط اقلیمی مکان، استانداردهای بین المللی و ویژگیهای فرهنگی،تاریخی،بومی و کاربریهای غالب هر محله باید تعریف شود تا تصویر ذهنی ماندگاری بجا گذارد.