مقایسه نقشه واحدهای کاری به روش نقشه سازی واحدهای شکل زمین وروش تحلیل سلسله مراتبی سیستمهای ارضی (مطالعه موردی حوضه آبخیز بهشت آباد استان چهارمحال وبختیاری) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مهمترین عاملی که در فرآیند برنامه ریزی برروی محیط طبیعی سرزمین خودنمایی می کند عامل زمین می باشد. سرزمین مهد کلیه فعالیتهای بشری است.این زمین است که بر آن کشاورزی جان می گیرد، صنعت بر پا می شود و اعم کنش ها و واکنش های زیستی و اجتماعی بشری بر روی آن صورت می پذیرد. به همین دلیل است که مهمترین و اصلی ترین دغدغه ارزیابان سرزمین شناسایی وتشخیص واحدهای همگن و یکنواخت و ارائه برنامه متناسب با این واحدهای سرزمینی است. اصولا یکی از برجسته ترین کار ارزیابان محیط زیست در تجزیه و تحلیل و جمع بندی داده های متنوع سرزمینی نهفته است و رمز اصلی در برنامه ریزی آمایش سرزمین عبارتست از یافتن تکرار محدوده هایی از سرزمین است که از همسانی و یکنواختی لازم برخوردار باشند. به گفتار آمایشی یافتن یگانهای نقشه سازی جهت پی ریزی یک برنامه آمایش سرزمین مناسب است. تاکنون روشهای مختلفی جهت رفع این چالش پیشنهاد شده است که اساس تفاوت آنها در نوع پارامترهای انتخابی است. به طورکلی نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که استفاده از نقشه سازی به روش مدل تحلیل سلسله مراتبی ارضی نسبت به نقشه سازی واحدهای فیزیکی شکل زمین تعداد واحدهای همگن کاری را به میزان یک پنجم تقلیل داده (126 واحد همگن درنقشه سازی براساس واحدهای فیزیکی شکل زمین و24 واحدهمگن در نقشه سازی براساس مدل سیستمهای ارضی) و در عوض مساحت واحدهای همگن کاری را جهت انجام برنامه ریزیهای محیطی حدود پنج برابر افزایش می دهد (میانگین مساحت 3069 هکتار درنقشه سازی براساس واحدهای فیزیکی شکل زمین درمقابل میانگین مساحت 15816 هکتار در نقشه سازی براساس مدل سیستمهای ارضی) علاوه برآن درنقشه سازی به روش تحلیل سلسله مراتبی سیستمهای ارضی هیچگونه ادغام شدگی سطوح وجود ندارد در صورتیکه درشیوه نقشه سازی واحدهای فیزیکی شکل زمین منجر به ادغام شدگی حدود 15 درصد از سطوح با مساحت کمتر از 5/2 هکتار درسطوح بزرگتر شده است.