امروزه کیفیت زندگی شهری به عنوان کلیدی ترین مفهوم در برنامه ریزی شهری است. بر این اساس در بسیاری از کشورهای توسعه یافته برنامه ریزان در تلاش برای نمایش سطوح کیفیت زندگی در سطوح مختلف جغرافیایی هستند تا از این طریق بتوانند راهکارهای بهینه ای را برای بهبود کیفیت زندگی نواحی عقب مانده از نظر شاخص های مورد بررسی بیابند.در مطالعه حاضر، کیفیت زندگی به عنوان بر هم کنش میان منابع، امکانات و فرصت های فراهم شده برای تامین نیازهای انسانی و همچنین دریافت، ارزیابی و رضایت افراد و گروهها از براورد شدن نیازهایشان در یک مکان خاص در نظر گرفته شده است. هدف از این مقاله، بررسی و ارزیابی کیفیت زندگی شهروندان و نابرابری این سطح کیفیت در سطح ناحیه ای در شهر یاسوج است. روش پژوهش در این تحقیق توصیفی –تحلیلی است که از طریق اسناد و مدارک موجود با استفاده از روش کتابخانه ای و پرسشنامه ای اطلاعات حاصله را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. برای شناخت سطح کیفیت ناحیه ای 21 شاخص مورد بررسی از طریق مدل آنتروپی شانون وزن دهی شده و در این راستا، تاپسیس به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده است. بر مبنای یافته های تحقیق نواحی شهر در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار ویا متوسط، و محروم و یا فرو برخوردار طبقه بندی شده اند. نتایج نشان می دهند که در میان ناحیه های شهر یاسوج ناحیه4 با ضریب اولویت 04/0 در پایین ترین سطح برخوردار قرار گرفته، و ناحیه های 1و3 هر کدام در ضریب048/ 0 و 043/0در سطحی نزدیک به یکدیگر در سطح دوم و یا نیمه برخوردار و ناحیه 2با برخورداری کامل در سطح و با ضریب 089/0در ناحیه ها قرار دارند.یافته های تحقیق می تواند به پیشبرد مطالعات زندگی شهری کمک نماید