آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

طبقه بندی واژه ها به منظور ساماندهی و دسترسی آسان به ابعاد مختلف آن ها و همچنین تجمیع اطّلاعات، از موضوعاتی است که از دیرباز در حوزه مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی مورد توجّه پژوهش گران بوده است. پژوهش حاضر دو هدف عمده دارد. هدف اوّل این است که براساس دو رویکرد مفهومی فلبر (1984) و لانگاکر (2008 و 2013) منتخبی از واژه های محتوایی فرهنگ لغت معین را به طبقه بندیِ معنایی کند تا کارایی این دو رویکرد در طبقه بندی واژه های عمومی این فرهنگ لغت و نیز امکان تلفیق دو رویکرد و دستیابی به انگاره ای جامع تر را بررسی کند. هدف دوم این است که با مفهوم شناسیِ مدخل های مستخرج از فرهنگ لغت پیش گفته، مفاهیم زیربنایی آن ها را شناسایی و دسته بندی کند و مزایا و معایب طبقه بندیِ به دست آمده را با دو طبقه بندی فلبر و لانگاکر مقایسه نماید. داده های پژوهش شامل ( 990) واژه محتوایی است که به روش تصادفی نظام مند از فرهنگ معین استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که طبقه بندی فلبر و لانگاکر هیچ کدام کارایی لازم برای طبقه بندی همه واژه های فرهنگ لغت را ندارند و تلفیق این دو نیز ما را به طبقه بندی جامع و کارآمدی نمی رساند؛ بنابراین، راه حل را در مفهوم شناسی مدخل های واژگانی یافتیم که درنتیجه آن، تعداد (45) مفهوم شناسایی و در قالب الگویی منسجم ارائه شد.  

تبلیغات