آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی خلیج فارس و پتانسیل های تجاری، ارتباطی و نظامی آن، این آبراهه همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ جهانی بوده است. با تحت الحمایگی هندوستان توسط بریتانیا حضور این کشور در خلیج فارس پررنگتر و با کشف منابع انرژی در سال ۱۹۰۸.م در خلیج فارس، اهمیت این آبراهه ملموس تر شد. قدرتهای استعماری غرب و در راس آنها انگلستان، در راستای بهره برداری مطلوب از پتانسیلهای این آبراهه، بطور عمد تغییرات محسوسی در جغرافیای سیاسی خلیج فارس بوجود آوردند. دامنزدن به اختلافات قومی، زبانی و تحریف تاریخ منطقه، بخش مهمی از سیاست خارجی انگلستان در خلیج فارس بود که بعدها توسط جمال عبدالناصر و همفکران او و بدنبال آن توسط کشورهای تازه استقلال یافته حاشیه جنوبی خلیج فارس ادامه یافت. یکی از ابزارهایی که در جنگ فرهنگی کشورهای غربی- عربی علیه ایران مورد استفاده قرار گرفته است، باستانشناسی منطقه است. ورود اصطلاحات جعلی به جای خلیج فارس در ادبیات علمی غرب و اهمیت یافتن حاشیه جنوبی خلیج فارس نسبت به کرانه شمالی، تنها بخشی از دستاوردهای باستان شناسی برای کشورهای عربی منطقه است. اهداف پژوهش حاضر تاکید بر درک اهمیت جنگ فرهنگی کشورهای غربی- عربی در منطقه و توجه به ظرفیت باستان شناسی ایران و نحوه عاملیت موثر آن در موازنه قدرت در خلیج فارس، در مبحث جایگاه باستان شناسی در جنگ فرهنگی بین المللی در منطقه است.

تبلیغات