طرح موضوع راهبردی «مدیریت جهادی» در شرایط حساس کنونی کشور نیازمند فهم عمیق و تبیین مؤلفه ها و پیش فرض هایی است که بتواند ضرورت و اهمیت پرداختن به این موضوع کلیدی را با توجه به مقتضیات و چالش های پیش روی نظام اسلامی روشن کند. به همین منظور در این مقاله از یک نگاه کلان و راهبردی به مدیریت جهادی پرداخته شده و نشان داده شده است که اساساً چرا فهم و درک عمیق این الگوی مدیریتی به عنوان یک الگوی مدیریت بومی و اسلامی، از کلیدی ترین مسائل پیش روی نظام اسلامی است؛ از این رو، مبنایی ترین پیش فرض های بنیادی و نظری «مدیریت راهبردی رایج» در مقایسه با «اصول موضوعه و پیش فرض های اساسی» حاکم بر «مدیریت جهادی» تحلیل شده و مشخص شده است چگونه مبانی مدیریت راهبردی رایج باوجود داشتن وجوه اشتراک با تفکر جهادی، به دلیل وجوه اختلاف و تمایزهای اساسی با آن، نمی تواند راهگشای چالش های پیش روی نظام اداری و مدیریت کشور باشد. درصورتی که اگر مدیران بخواهند در سطوح خرد و کلان به نظام اسلامی یاری رسانند می بایست با باور به پیش فرض های عینی و واقعی برگرفته از «اعتقادات دینی» و منبعث از «اصول اساسی انقلاب اسلامی در درگیری با نظام سلطه جهانی»، به نهادینه کردن این الگوی حکمرانی نوین، بومی و اسلامی همت بگمارند.