آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

نظام دیوان سالاری ایران، با قدمتی دست کم دو هزار و پانصد ساله، وارث عناصر و خصوصیاتی است که به رغم آنکه در طول تاریخ خود دچار دگردیسی و تغییرات فراوانی شده و بسیاری از این عناصر جامه نو بر خود کرده اند، به طور معناداری تحت تأثیر عوامل، رخدادها و تحولات و فرآیندهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زمانه خود (در هر دوره تاریخی) بوده اند. مقاله حاضر با هدف شناسایی ویژگی ها و تغییرات و تحولات نظام دیوان سالاری ایران، از بدو پیدایش تا پایان عهد باستان (فاز نخست پژوهش)، با بهره گیری از روش کیفی ساختارگرا، به وارسی و تبیین عوامل موجد و بازدارنده نهاد دیوان سالاری در ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پرداخته است. نخستین ساختار اداری سازمان یافته که می توان برای تبیین آن از مفهوم دیوان سالاری بهره برد، ریشه در سلسله هخامنشی و به ویژه دوره شاهنشاهیِ داریوش اول دارد. پس از آن، در دوره سلوکیان و اشکانیان نیز، همان روش در اداره امور کشور تداوم می یابد. دیوان سالاری در دوره ساسانیان، اندازه و ابعاد گسترده تری را حاصل می کند و به نظامی مسلط در کنترل و اداره قلمرو شاهنشاهی مبدل می گردد و صورت بندی منسجم و هنجارمندی پیدا می کند. نظام پاتریمونیال، در ابتدای دوره ماد، نقش ویژه ای بر شکل گیری آغازینِ نهاد دیوان سالاری در ایران داشته است؛ اما به تدریج، این نهاد، نظم و سازمان منسجمی پیدا کرده و تحت تأثیر عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دگردیسی می یابد. در دوره هخامنشیان و ساسانیان، بسط ساختاری و قدرت نهادیِ دیوان سالاری ایرانی به حدی افزایش می یابد که به الگویی جهانی در آن روزگار مبدل می شود.

تبلیغات