پژوهش حاضر، پدیدۀ قاچاق موادمخدر را در جنوب استان کرمان از نظر افراد درگیر در آن بررسی میکند. روششناسی پژوهش، کیفی و روش آن، نظریۀ زمینهای بوده است. دادهها با استفاده از تکنیکهای مشاهدۀ مشارکتی و مصاحبۀ عمیق گردآوری شدهاند. براساس روش نمونهگیری هدفمند، استراتژی نمونهگیری نظری و معیار اشباع نظری، با 14 نفر از افرادی که تجربۀ قاچاق داشتند مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. یافتهها شامل هفت مقولۀ محوری به شرح زیر هستند: شبکۀ همیاران قاچاق، ضمانتهای غیررسمی، دادرسی محلی و مبادلۀ اقتصادی و اجتماعی، مخبرها، یاغیگری و قاچاق و پولشویی در لفاف کار آبرومندانه. یافتهها نشان داد که قاچاق موادمخدر دارای یک میدان است؛ به این معنا که بازسازی معنایی انجامشده از درک و تفسیر مردم منطقه از قاچاق موادمخدر بهگونهای است که در این منطقه شرایط و موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی، به شکلگیری نظامی منجر شده است که میدان قاچاق موادمخدر را تشکیل میدهد.